ایران یکی از مناطقی بوده است که در اولین پژوهشهای مربوط به ارتباطات و توسعه، مورد مطالعه قرار گرفت و از زمانی که مفهوم ارتباطات و روزنامهنگاری توسعه در جهان شکل گرفت، ایران نیز از دور یا نزدیک حضور آن را لمس کرده است.
دایرهالمعارف روزنامهنگاری انتشارات «سیج»، روزنامهنگاری توسعه را نوعی از گزارشگری و نوشتن موضوعات میداند که به توسعه یک کشور ارتباط دارد؛ این امر، قبلا تنها به روند توسعه اقتصادی ارتباط داشت و بعدتر، به دیگر جنبههای توسعه نیز مربوط شد. در حقیقت، حامیان روزنامهنگاری توسعه آن را بهعنوان نوعی روزنامهنگاری مستقل تعریف میکنند که اخبار پروژههای توسعهای را پوشش میدهد، زمینه نقد طرحها و برنامههای توسعهای را فراهم میکند و همچنین مخاطبان خود را از این مطلع میکند که چگونه روندهای توسعه بر آنها تاثیر میگذارد.
دنیس مککوایل، یکی از نظریهپردازان ارتباطات، نیز در تعریف مدلهای رسانهای، مدلی را برای کشورهای در حال توسعه ارایه کرده که به رسانههای «توسعهبخش» معروف است. در تعریف او، رسانههای توسعهبخش آنهایی هستند که با وابستگی و سلطه خارجی و اقتدارطلبی خودسرانه مخالفند و از نقش مثبت رسانهها در توسعه ملی دفاع میکنند. این نوع روزنامهنگاری، استقلال و هویت فرهنگی هر جامعه خاص ملی را ارج مینهد و تا حدود زیادی طرفدار مسئولیت دموکراتیک و مردمی است. در این مدل، ممکن است که برخی آزادیهای رسانهها و روزنامهنگاران نیز تحت تاثیر مسئولتهایشان قرار گیرد و همزمان، اهداف جمعی به جای آزادی فردی مورد تاکید قرار گیرد.
با مرور ادبیات نظری ارتباطات توسعه، میتوان تعریفهایی از روزنامهنگاری توسعه ارایه کرد که اندیشمندان مختلفِ ارتباطات توسعه در دورانهای متفاوت آنها را ارایه کردهاند. تقریبا همه تعاریف روزنامهنگاری توسعه، آن را نوعی فعالیت رسانهای دانستهاند که بخش مهمی از توسعه همهجانبه کشورها به حساب میآید و به دلیل تاثیر پررنگی که رسانهها در جوامع دارند، باعث ایجاد انگیزه حرکت به سوی توسعه، مشارکت در توسعه، نقد روندهای توسعه و شناخت حوزههای جدید توسعه در همه سطوح اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میشود.
در برههای، روزنامهنگاری و ارتباطات توسعه به معنی توسعه زیرساختهای ارتباطی و رسانهای کشورهای در حال توسعه به کار میرفت اما بعدتر روزنامهنگاری توسعه، نوعی روزنامهنگاری تعریف شد که در خدمت و کمکدهنده به توسعه کشورها بود
با این حال، تعریف و نقش روزنامهنگاری توسعه در طول تاریخِ خود، مفهومی ثابت نبوده و مداوم تغییر کرده است؛ در برههای، روزنامهنگاری و ارتباطات توسعه به معنی توسعه زیرساختهای ارتباطی و رسانهای کشورهای در حال توسعه به کار میرفت اما بعدتر روزنامهنگاری توسعه، نوعی روزنامهنگاری تعریف شد که در خدمت و کمکدهنده به توسعه کشورها بود. حتی به تدریج، اهمیت این نوع ارتباطات و روزنامهنگاری تا جایی بالا گرفت که اساسا رسیدن به رسانههای دموکراتیک و مشارکتجو، عین توسعه جوامع شناخته شد.
میتوان برای روزنامهنگاری توسعه در کشورهای روبهرشد جهان سه نسل را در نظر گرفت. نسل اول تحت عنوان «نوسازی» شناخته میشود که دنیل لرنر آن را مطرح کرد و نوعی ارتباطات تقلیدی از غرب را نشانه میگرفت. از نظر لرنر، همین که کشورهای در حال توسعه بتوانند زیرساختهای توسعهای غربی را در کشورهای خود بسازند به توسعه خواهند رسید. اما نسل دوم روزنامهنگاری توسعه با نگاهی انتقادی از نظریه «نوسازی» مفهوم «وابستگی» را مطرح ساخت که قرابتی نیز با مفاهیم ارتباطی و اجتماعی بلوک شرق داشت. این نظریات با نوسازی بهمفهوم تقلیدی آن مخالف بودند اما مشکل اینجا بود که طرح چندان روشنی نیز برای اینکه چطور روزنامهنگاری توسعه مد نظر آنان انجام شود نداشتند.
نسل سوم روزنامهنگاری توسعه که میتوان آن را نوعی نگاه متکثر، دموکراتیک و مشارکتجو دانست، در مفهوم «چندگانگی» متجلی شده است. این مفهوم در دهه ۱۹۸۰ بسط یافت و روزنامهنگاری توسعه را به صورتی درآورد که نسخهای واحد نداشتند و هر کشوری، باید بر اساس مقتضیات خود، سیاستهای آنها را تدوین میکرد. فکر اصلی توسعه دیگر این بود که هیچ راه یگانه و جهانی برای توسعه وجود ندارد و توسعه باید یک روند کامل، چندبُعدی و دیالکتیک پنداشته شود که میتواند از یک جامعه تا جامعه دیگر متفاوت باشد.