تهران- ایرنا- کتاب «تحلیل مصرف رسانه‌ای» مجموعه‌مقالات اساتید دانشگاه و پژوهشگران ارتباطات و اجتماع، با تکیه بر یافته‌های نظرسنجی‌های مختلف از جمله موج سوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان ضمن بررسی و نقد رژیم رسانه‌ای، سعی در شناخت و معرفی رسانه‌های مرجع در جامعه امروز ایران دارد.

 کتاب تحلیل مصرف رسانه‌ای ۱۰ مقاله از اساتید ارتباطات و علوم اجتماعی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی و پژوهشگران حوزه ارتباطات، رسانه و جامعه را به کوشش خیام‌ عزیزی‌مهر استادیار گروه برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گرد آورده و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اخیرا آن را در ۴۰۱ صفحه منتشر کرده است.

امروزه رسانه‌ جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره است. افراد برای کارهای مختلف از قبیل برقراری ارتباط با دیگران، آگاهی از اخبار، سرگرمی، یافتن اطلاعات درباره موضوع‌های مختلف، خریدهای برخط و بسیاری دیگر از فعالیت‌ها، از رسانه‌ها و نرم‌افزارهای اینترنتی استفاده می‌کنند. با وجود آنکه روزبه‌روز دامنه نفوذ رسانه‌ها در زندگی مردم بیشتر می‌شود، استفاده از برخی رسانه‌ها کاهش می‌یابد، رسانه‌های جدیدی ظهور می‌کنند که تغییرات شگرفی را در تعاملات روزمره رقم می‌زنند. تأثیرگذاری رسانه‌ها و بازنمایی واقعیت توسط آن‌ها همواره محل پرسش پژوهشگران و اندیشمندان رسانه بوده است.

کتاب حاضر با توجه به یافته‌های پیمایش‌های مختلف و تأکید بر موج سوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان موضوع ارتباطات و رسانه‌ها در زندگی امروز مردم ایران را به بحث می‌گذارد. تاکنون سه موج از پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان انجام و در آن پرسش‌هایی راجع به مصرف رسانه‌ای گنجانده شده است. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به صورت گزینشی و محدود دسترسی پژوهشگران را به بخشی از داده‌های موج سوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان فراهم کرد تا آنها بتوانند با تحلیل این داده‌ها در قالب یک مقاله، تصویری از روند تحولات جامعه در برخی حوزه‌ها به دست دهند. (ص. ۴)

سیدمحمدمهدی خوئی، استادیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، در مقاله تحلیل مصرف فرهنگی جامعه ایرانی به ارتباط مصرف فرهنگی با طبقه متوسط در جامعه ایران می پردازد و مقاله خود را در سه بخش تنظیم می کند؛ در بخش نخست استدلال می‌کند در جوامع معاصر، نوع مصرف فرهنگی منتج از تکمیل چرخه‌ای در دو مرحله است: یعنی مرحله تولید کالای فرهنگی فیزیکی و مرحله تولید کالای فرهنگی محتوایی تحت تاثیر و سلطه انحای هویتی طبقه متوسط است. وی در بخش دوم مقاله به تحلیل شرایط زیست اجتماعی طبقه متوسط ایرانی می‌پردازد و استدلال می‌کند درون طبقه متوسط رسته جدیدی شکل گرفته و از آن به عنوان طبقه متوسط نوظهور یاد می‌کند.

احسان شاه‌قاسمی، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه تهران در مقاله فرهنگ شهرت در ایران تحلیلی بر ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان توضیح می‌دهد که از دهه ۷۰ به بعد، چرخشی در گروه‌های مرجع جوانان رخ داده است؛ به این شکل جوانان کم‌کم از گروه‌های مرجع سنتی و خانواده به سمت گروه‌های دیگر یا گروه‌های همالان حرکت کردند. ظهور شبکه‌های اجتماعی این فرایند را تسریع کرده و قدرت افزون‌تری به آن بخشیده است. به این شیوه که جوانان و نوجوانان ایرانی به طور کلی سطح بسیار جدی‌تری از مرجعیت را برای سلبریتی‌ها و سلبریتی‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی قائل شد.

سهل‌پذیری مطالب اینترنتی و به اشتراک‌گذاری مطالب نامعتبر

شاهو صبار و محمدرضا سعیدآبادی، استادیاران دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، برای نگارش مقاله خود با عنوان آسیب‌شناسی جریان اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی بررسی ساده‌پذیری و به اشتراک‌گذاری مطالب نامعتبر از داده های یک پیمایش دیگر که انجام دادند بهره گرفتند. آنها استدلال می‌کنند هرچند امید می‌رفت رسانه‌ها شکاف از جمله شکاف در دانش را کاهش دهند؛ سهل‌پذیری مطالب اینترنتی و به اشتراک‌گذاری مطالب نامعتبر که جنبه‌ای از کم‌سوادی رسانه‌ای به شمار می روند به مشکلی بر سر راه افزایش سطح دانش یا کاهش شکاف دانش تبدیل شده‌اند.

سیاوش قلی‌پور استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه رازی و علیرضا مرادی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی، در مقاله وضعیت مصرف رسانه ای در ایران از مصرف با مشارکت رسانه‌ای معتقدند رسانه‌ها در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی رخنه کرده و ابعاد مختلف و اجتماعی را تحت تاثیر قرار دادند چیزی که از آن به عنوان رسانه‌ای شدن یاد می‌شود. آنها استدلال می‌کنند امروز دیگر نمی‌توان کل فرآیندهای مصرف رسانه‌ای را با رویکردهای پیشین تبیین کرد. همچنین بسیاری از فرآیندهای رسانه‌ای در حوزه تولید، توزیع و مصرف رسانه‌ای به واسطه رسانه‌های دیجیتال، امروز درهم آمیخته شده‌اند که موجد شکل جدیدی است و از آن با عنوان مشارکت رسانه یاد کرده‌اند.

خیام‌ عزیزی‌مهر و احسان شاه‌قاسمی استادیار گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در مقاله رسانه‌ها و تغییرات نگرشی ایرانیان: یک مطالعه میدانی با استفاده از رویکرد تحلیل دریافت به بررسی آثار رسانه‌ها می پردازند. آنها مطابق با نظریه دریافت استدلال می‌کنند حتی اگر پیام‌های کاملاً یکسانی برای عامه مردم فرستاده شود مردم پیام‌ها را به روش متفاوتی دریافت می‌کند و محتواهای رسانه‌ای را آنطور که می‌خواهند به مصرف می‌رسانند.

عباس خورشیدنام، استادیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، در مقاله مصرف رسانه‌ای و مجازی شدن زندگی روزمره: از پاشایی تا پلاسکو استدلال می‌کند یکی از دلایل ضرورت پرداختن به مطالعات و تحقیقات اجتماعی این است که در بسیاری از موارد آگاهی و تصوری که از افراد از خود و جامعه‌شان دارند با مختصات واقعیت عینی تفاوت بنیادین و ریشه‌ای دارد و از این منظر می‌توان نگرش‌سنجی را زمینه‌ای مناسب برای نقد و بررسی این تفاوت در نظر گرفت.

علیرضا عبداللهی‌نژاد استادیار دانشگده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و شاهو صبار در مقاله دینداری و رفتار شبکه‌ای: دین داران چگونه در فضای مجازی عمل می‌کنند؟ رابطه سطح مذهبی بودن افراد را با واکنش‌های آنان نسبت به مطالب در شبکه‌های اجتماعی بررسی می‌کنند. آنها معتقدند مطالعات پیشین تلاش کرده‌اند الگوهای حاکم بر واکنش‌های مختلف نسبت به پیام‌های فیس بوکی، اینستاگرامی و سایر شبکه‌های اجتماعی را مطالعه کنند و به ما الگوهای بدهند تا درک کنیم چه عواملی در میزان و نوع توجه به پیام های شبکه‌های اجتماعی دخیل اند. آنها در این مقاله ابتدا این رویکردهای پیشین را بررسی و دسته‌بندی سپس در تحلیل نظریه استدلال می‌کنند به دلایلی این رویکردها در رسیدن به الگوهای کاربردی که به ما امکان پیش‌بینی و توصیف دقیق بدهند ضعیف هستند.

رابطه متقابل تماشای تلویزیون داخلی و همسویی با سیاست‌های حکومت

مجتبی حاجی‌جعفری پژوهشگر مرکز پژوهش سیاست‌های فضای مجازی دانشگاه تهران در مقاله رژیم مصرف رسانه‌های اجتماعی ایرانیان تحلیل برآیند نگرش‌های فرهنگی و اجتماعی به تحلیل رژیم مصرف رسانه‌ای در ایران می‌پردازد. رژیم در حوزه رسانه که با تغییر رژیم مصرف رسانه‌ای استفاده می شود مفهومی وام گرفته شده از علم تغذیه است؛ و در اینجا وضعیت ترکیب کیفی و کمی مصرف محتوا و ابزارهای رسانه‌ای را بررسی می‌کند. با توسعه رسانه‌ها و ظهور رسانه‌های اجتماعی می‌توان به مفهوم رژیم مصرف رسانه‌های اجتماعی نیز اشاره کرد. او در این مقاله تلاش کرده است با تمرکز بر رسانه‌های اجتماعی پرکاربرد در ایران، اولا رژیم مصرف رسانه‌های اجتماعی ایرانیان را و ثانیا مبتنی بر داده‌های به دست‌امده از موج سوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، نگرش کاربران را نسبت به میزان تاثیرگذاری، برقراری ارتباطات، اعتماد و سازگاری اطلاعات با واقعیت بررسی کند.

محمد گرامیان نیک پژوهشگر حوزه مسائل اجتماعی، در مقاله تحلیلی بر تغییر مرجعیت رسانه‌ای استدلال می‌کند که امروزه با گسترش اینترنت و فناوری‌های مختلف ارتباطی و تعدد تنوع و تکثری در رسانه‌ها شکل گرفته است که از مشخصه‌های این گوناگونی، سهولت دسترسی و استفاده است. این وضعیت برای کاربران رسانه‌ها دامنه وسیعی از انتخاب را به وجود آورده است؛ به این ترتیب الگوی مصرف رسانه‌ای جامعه دچار تغییراتی شده است و بنابر شواهد رسانه‌های نوین از مطلوبیت بیشتری برخوردار شده‌اند و مخاطبان بیشتری به آنها مراجعه می‌کنند. در این مقاله با توجه به نتایج گزارش های کشوری ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان و همچنین دیگر نظرسنجی‌ها، موضوع مرجعیت رسانه‌ای بررسی و مطالعه شده است. بنابر نتایج پیمایش‌های یادشده، دو رسانه موجود کشور یعنی رادیو و مطبوعات از حداقل مخاطب در سال‌های اخیر برخوردار اند و در عوض دیگر رسانه‌ها مرجعیت یافته‌اند.

مهدی غلامزاده دانش‌آموخته کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه تربیت مدرس نیز در آخرین مقاله از مقالات این کتاب به نام مصرف رسانه‌ای و نگرش‌های سیاسی در بین ایرانیان تحلیل ثانویه پیمایش‌ ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان (موج سوم) معتقد است که دسترسی‌پذیری و تنوع رسانه‌های امروزی مانند اینترنت، تلویزیون داخلی، شبکه‌های ماهواره‌ای، کتاب و رادیو سبب شده است که فرد بیش‌از پیش تحت تاثیر این رسانه‌ها قرار گیرد. وی در مقاله خود سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که چه رابطه‌ای بین انواع مصرف رسانه‌ای و نگرش‌های سیاسی در بین ایرانیان وجود دارد. یافته‌های وی نشان می‌دهند که بین مصرف تلویزیون داخلی و رادیو با نگرش‌های همسو با حکومت رابطه مثبت و بین مصرف شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای، اینترنت، روزنامه و مجله و کتاب با نگرش‌های سیاسی همسو با حکومت رابطه منفی وجود دارد. 

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با هدف رفع نیازهای پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با رویکرد مسئله‌محوری در سال ۱۳۷۸ تاسیس شد. این پژوهشگاه با سه پژوهشکده فرهنگ، پژوهشکده هنر و پژوهشکده ارتباطات در تعامل با صاحب‌نظران و اندیشمندان حوزه‌های مرتبط ضمن اجرا و نظارت بر طرح‌های پژوهشی مورد نیاز، نشست‌ها و همایش‌های علمی، جلسات نقد و گفت‌وگو و جشنواره‌های پژوهشی نیز برگزار می‌کند. دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه همچنین متولی انجام مطالعات فرهنگی و اجتماعی در سطح ملی است که گاه توسط انتشارات پژوهشگاه به صورت کتاب، گزارش‌ پژوهشی و گزارش نظرسنجی منتشر می‌شوند