تهران- ایرنا- فراگیری استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نوین، جامعه را به اتاقی شیشه‌ای تبدیل کرده که هیچ رخدادی در آن از نگاه مردم مخفی نمانده و انتشار سریع رویدادها آحاد مردم را در کمترین زمان در معرض آگاهی و قضاوت قرار می‌دهد.

خبر و فیلمی که از برخورد میان «سرباز وظیفه‌شناس پلیس راهور» و یکی از نمایندگان مجلس در روزهای اخیر منتشر شد و بازتاب آن در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داخلی و خارجی، بار دیگر اهمیت و قدرت رسانه‌های نوین و پدیده «شهروند خبرنگار» را نمایان کرد.

در خصوص چرایی و چگونگی این «رخداد تلخ»، اخبار و ویدیوهای رسمی و غیر رسمی متعددی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و به نظر می‌رسد با عذرخواهی نماینده مجلس از موج التهابی این ماجرا کاسته شود اما موضوع بسیار مهمی که لازم است از رهگذر این رخداد به آن پرداخته شود «پدیده روایت‌گری شهروندان» و آثار و آسیب‌های آن در زیست اجتماعی متفاوت در عصر ارتباطات است. 

توسعه فناوری‌های ارتباطی و به تبع آن گسترش نفوذ شبکه‌های اجتماعی به عنوان مهم‌ترین و سریع‌ترین راه انتقال پیام در بین مردم توانسته است به مرور کمیت و کیفیت «کنش اجتماعی نسبت به رویدادهای خاص» را تغییر دهد.

فراگیری استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نوین، جامعه را به اتاقی شیشه‌ای تبدیل کرده که هیچ رخدادی در آن از نگاه مردم مخفی نمانده و انتشار سریع رویدادها، آحاد مردم را در کمترین زمان در معرض آگاهی و قضاوت قرار می‌دهد.

این روند گرچه آسیب‌های اجتناب‌ناپذیری نیز در پی خواهد داشت اما در مرحله اول باعث تولد «روایت‌های مختلف از یک رویداد» می‌شود و کمک می‌کند تا مردم از زاویه دید «دیگری» نیز، توصیف ماجرا را شنیده و آن را تحلیل کنند.

یکی از نتایج مثبت این اتفاق، «رشد قدرت تحلیل افکار عمومی» است که کمک می‌کند تا جامعه در طولانی مدت با پذیرش نگاه‌های متفاوت، موضوعات اختلافی را بهتر تجزیه و تحلیل کرده و مسیر گفتگو بین اعضای جامعه هموار شود.

این سازوکار همچنین با ظهور پدیده «روایت‌گری شهروندان» از رخدادهای عمومی و اختصاصی و فعال شدن حس نظارت فعال در جامعه، موجب کم اثر شدن محدودیت‌های مرسوم در رسانه‌های رسمی شده و مشارکت مسئولانه عموم شهروندان را نسبت به آنچه در حوزه سیاست، اجتماع، فرهنگ و اقتصاد رخ می‌دهد جلب می‌کند.

بدون شک رشد و فراگیری این پدیده، همراه با «مسئولیت‌پذیری و هوشمندی شهروندان» می‌تواند با جهت‌دهی صحیح و عالمانه به ارتقای سطح «نظارت عمومی بر کیفیت حکمرانی و اصلاح نواقص» آن کمک کند.

اما در این میان نباید از آسیب‌های موجود نیز چشم‌پوشی کرد زیرا افکار عمومی اگر شیوه تعامل با فضای مجازی را به صورت صحیح آموزش نبینند، همان‌طور که به سرعت از «یک اتفاق» با خبر می‌شوند به همان سرعت هم به آن «واکنش احساسی و هیجانی» نشان داده و آن را قضاوت می‌کنند. در این میان نقش بازیگران و فعالان شبکه‌های اجتماعی در جهت‌دهی به افکار عمومی نیز واقعیتی است که نباید نسبت به تاثیرات غیرقابل انکار آن کم‌توجهی شود.

اگرچه قضاوت افکار عمومی در صورتی که از روی منطق صحیح و با توجه به حقایق باشد مسلما می‌تواند در جلوگیری از شکل‌گیری رخدادهای ناصواب و همچنین «اصلاح برخی ناکارآمدی‌ها و نابسامانی‌ها» و رویه‌های اشتباه کمک ویژه‌ای کند اما اگر همین روند با هدایت‌های خاص دست‌خوش هیجانات رسانه‌ای و جهت‌دهی توسط بازیگران نه چندان بی‌طرف داخلی یا خارجی شود معلوم نیست تا چه اندازه به اصلاح امور کمک کند. پرواضح است که خارج شدن این سازوکار از هدف واقعی آن که آگاه‌سازی و نظارت جمعی اصلاح‌گرایانه است، حتی می‌تواند به ابزاری برای تخریب اعتماد عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی تبدیل شود.

آنچه گفته شد و تجربه چندسال گذشته در مواجهه با فضای مجازی بیش از هر چیز، لزوم برنامه‌ریزی صحیح و دقیق برای ارتقای «سواد رسانه‌ای» در بین مردم را نشان می‌دهد. تحقق این مهم، علاوه بر آن که جامعه  را از ویژگی‌های مثبتی که بیان شد بهره‌مند می‌کند و ابزارهای نظارتی جدید را در خدمت حکمرانی خوب، فعال می‌نماید از بروز آسیب‌های احتمالی و خسارت‌هایی که می‌تواند از رهگذر انعکاس گزینشی یا جهت‌دار بخشی از واقعیت به اعتماد عمومی وارد شود، جلوگیری خواهد کرد.

منبع: نورنیوز