بسم الله الرحمن الرحیم
آری «مرگ گاهی ریحان میچیند…» ریحانه ما سراسر شور زندگی بود اما دنیا انگیزه و شوق او را تاب نیاورد. او تمام هنر و قلم زیبایش را در راه دغدغههای جامعه به کار گرفت. گاهی شکوه و زیبایی را روایت میکرد و گاهی قلمش از غمها به جان میآمد. اینک ماییم و خاطراتی که بند بند وجودمان را در بر گرفته است. یاد او در سرمان و جایش در قلب سوختهمان همیشگی است. سعی کردیم آنگونه که از ما خواسته بود با او وداع کنیم. از اینکه در این لحظات جانکاه همراهمان بودید، سپاسگزاریم.
از جامعه رسانهای و فرهنگی، فعالان اجتماعی و همه مشارکتکنندگانی که در مراسم وداع ما را همراهی کردند و تمام کسانی که در این اندوه بزرگ، آهی از دل کشیدند، ممنونیم. به خانواده دردکشیده مهشاد کریمی و خانواده سربازانی که آنها نیز قربانی بیمسئولیتیها شدند، صمیمانه تسلیت میگوییم.
میدانیم که همکاران ریحانه و مهشاد از ریشهیابی این حادثه و دنبال کردن خون عزیزانشان کوتاه نمیآیند. سخن زیاد است اما جان سوخته ما دیگر یاری نمیکند./ خانواده ریحانه سادات یاسینی