وی افزود: باید تعیین تکلیف شود که آیا رسانه های بی شناسنامه جزو بررسی مان قرار بگیرد یا خیر. در حقیقت اولین کمک به جریان رسانه ای کشور، تعیین تکلیف برای رسانه های بی شناسنامه است. چون با توجه به اینکه حرفه ای نیستند و پنهانکاری می کنند، به رسانه های شناسنامه دار هم آسیب می زنند.
این فعال رسانه ای با اشاره بر تاکید معاون مطبوعاتی جدید بر لزوم بازآرایی نظام رسانه ای کشور به شفقنا رسانه می گوید: رسانه های کشور با توجه به تنوعشان نیازمند نظام جامعی هستند تا بتواند به آن ها هویت دهد، استقلال و امنیتشان را تضمین کند و بتواند در مسائل حقوقی کمکشان کند. چنین کاری نیازمند نظام جامع رسانه ای است که این بحث طی دولت های گذشته سابقه جدی دارد و بر روی آن کار شده است ولی متاسفانه همچنان، به دلیل اختلاف نظرها و حساسیت ها چنین قانونی نداریم.
او ادامه می دهد: متاسفانه دولت ها به دلیل واکنش هایی که نسبت به این لوایح در قالب پیش نویس مطرح شده، ترسیدند و کار را ادامه ندادند. اگرچه ایرادات قابل رفع است ولی با تشکیل جلسات مختلف می توان به دیدگاهی رسید که در مجموع قابل قبول باشد. این اتفاق نیفتاد و این پیش نویس به بایگانی رفت. الان دولت اقای رئیسی باید دوباره از اول درباره این قانون بحث کند، آن را در معرض دید کارشناسان و اهالی رسانه قرار دهد و… .
توجه به مرجعیت رسانه ای کشور از نکاتی بود که معاون مطبوعاتی جدید در جلسه معارفه مطرح کردند. مقدم در بیان راهکار برای امکان بازگشت مرجعیت به رسانه های داخلی می گوید: نکته ای که در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که رسانه های داخلی گستره زیادی دارند و نمی توان همه را به صورت یکسان مورد قضاوت قرار داد بلکه هرکدام از آن ها کارکردها، زیرساخت ها و اثرگذاری های متفاوتی دارند.
او ادامه می دهد: نکته دوم؛ وقتی از رسانه حرف می زنیم باید مشخص باشد که چه چیزی را رسانه می دانیم. اگر نظام جامع رسانه ای داشته باشیم، در آنجا حتما تعریف رسانه آمده است و ما راحت تر می توانیم درباره آن صحبت کنیم.
مقدم لزوم حمایت از رسانه های رسمی را یکی دیگر از نکاتی خواند که برای بازگشت مرجعیت رسانه ها به داخل کشور می تواند کمک کننده باشد. او می گوید: اگر رسانه های رسمی ما مورد حمایت قرار بگیرند، احساس امنیت کنند و بتوانند مطالب خود را با زبان خوب و حسن نیت جهت حفظ منافع ملی مطرح کنند و در این حوزه احساس راحتی کنند، قطعا عرصه بر رسانه های فیک و دروغ پرداز تنگ می شود.
او تاکید می کند: بنابراین یکی از راه های بازگشت مرجعیت رسانه ها این است که بین مشکلات رسانه ها طبقه بندی درستی انجام دهیم و به آن ها اجازه دهیم تا بتوانند مسائل خودشان را مطرح کنند و با جریانات تحریف، دروغ و جعل در فضای مجازی مقابله کنند.
توسعه مبادلات رسانه ای با سازمان های منطقه ای و بین المللی با عنایت به رویکردهای رسانه ای و فرهنگی دولت مردمی از نکات مهمی بود که در حکم وزیر آمده است. مدیرمسئول الف درباره این بند می گوید: این نکته جزو مواردی است که همیشه مطرح بوده‌است. بخشی از این مسئله متاسفانه در حد تشریفات است، تفاهمنامه همکاری بین دو رسانه ردوبدل می شود و بعد خداحافظی می کنند و اتفاقی نمی افتد. آنچه اتفاق می افتد این است که اولا رسانه منطقه ای فعال به مفهوم واقعی نداریم. ما الان باید رسانه های خود را در داخل کشور تقویت کنیم و بعد در پی تقویت رسانه در سطح منطقه باشیم. در منطقه هم همکاری ما با سایر رسانه ها می تواند در چند حوزه باشد. بخشی از آن تبادل اطلاعات و ارتباطات برای گرفتن «اخبار دقیق» وقایع از متن رخدادهاست. بخش دیگر تبادل سفرهای فی مابین که جنبه های آموزشی و آشنایی با حوزه های دو کشور و چند کشور است.
او ادامه می دهد: سوال اینجاست که آیا فقط باید وزارت ارشاد این کار را انجام دهد؟ به نظر من خود وزیر هم چنین خواسته ای ندارد. به عبارتی آنچه در این زمینه به وزارت ارشاد مربوط می شود، تسهیل گری و حمایت است. باید کمک کنند تا این اتفاق بین رسانه های ما و رسانه های منطقه بیفتد. البته این امر نیازمند شرایطی است. از جمله بخش زیادی از مشکلات رسانه های داخل کشور برطرف شود. این را هم باید بپذیریم که اصولاً ما رسانه ای قوی در منطقه نداریم.