تهران-ایرنا _بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی در ۱۳ دی ماه ۹۸ اینستاگرام در اقدامی عجیب، تمام تصاویر و مطالب مربوط به این فرمانده را حذف و سانسور کرد. اقدامی که با واکنش بسیاری از مسئولان، مقامات و اهالی رسانه رو برو شد. حال در دومین سالگرد شهادت این سردار بزرگ، اینستاگرام مجدداً به سانسور کردن مطالب مربوط به او دست زد. محمد علی نادعلی زاده مدیر مسئول سایت خبری«جماران» با انتقاد به این اقدام اینستاگرام می گوید: این روش بیش از هر چیز نشانگر ترس و استیصال از حاج قاسم به عنوان پرچم، شاخص مقاومت و نیز آشکار کننده خوی استکباری آمریکایی ها و واهی بودن ادعاهای آنان مبنی بر حمایت از آزادی بیان و عقیده است.این برخوردها، مسئولیت رسانه های معتقد به مبارزه با تروریسم و حامی محور مقاومت را سنگین تر می کند.

نادعلی زاده در ابتدای صحبت های خود با اشاره به سانسور کردن همین مطالب، در اینستاگرام صفحه پایگاه خبری جماران به شفقنا رسانه توضیح می دهد: در ابتدا ایام فاطمیه و دومین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را تسلیت عرض می کنم. مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان به برخورد حذفی مستکبران با شهید سلیمانی در فضای مجازی اشاره کرده و آن را نشانه ترس آنها حتی از اسم شهید و واهمه‌شان از رواج و تکثیر آن الگوی گران‌سنگ دانستند. این نکته درستی است. ما دو سال شاهد آن هستیم که محتواهای تولید و منتشر شده درباره حاج قاسم عزیز و هشتگ های مرتبط درباره ایشان، از اینستاگرام حذف می شود.

او ادامه می دهد: صفحه جماران در اینستاگرام که حدود ۲۰۰ هزار دنبال کننده داشت، پس از انتشار اخبار و تصاویر ترور و به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی در همان دی‌ماه سال ۹۸ از دسترس خارج شد. این برخورد با صفحه دیگری که برای پایگاه خبری جماران پس از آن در اینستاگرام راه اندازی کردیم، در نخستین سالگرد شهادت حاج قاسم یعنی سال گذشته مجددا تکرار شد و باز هم صفحه جماران در اینستاگرام از دسترس خارج شد.

این مدیر مسئول با ارزیابی این کار اینستاگرام می گوید: این روش بیش از هر چیز نشانگر ترس و استیصال از حاج قاسم به عنوان پرچم، شاخص مقاومت و نیز آشکار کننده خوی استکباری آمریکایی ها و واهی بودن ادعاهای آنان مبنی بر حمایت از آزادی بیان و عقیده است. دولتمردان و سیاستمداران غربی در حالیکه توهین به پیامبر اسلام(ص) را به بهانه آزادی بیان مجاز می شمارند، در برابر تروریسم دولتی دولت و شخص رییس جمهور وقت آمریکا که رسما دستور به ترور نماد مبارزه با گروه های تکفیری و تروریستی در منطقه داده، هم آوایی کردند و در برابر حذف اخبار و تصاویر این ترور و روایت ما از این دستور و عمل جنایتکارانه توسط یک شبکه اجتماعی، سکوت کردند.

نادعلی زاده با انتقاد بیان می کند: پس شعارهای دفاع از آزادی بیان چه شد؟ آیا جز این است که ذره ای به این موضوع، اعتقادی ندارند و صرفا از آن استفاده ابزاری و سیاسی می کنند؟ آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی – مثل سایر ابزارهای نوین ارتباطی – تنها بستری برای ترویج روایت آنان از وقایع جهانی و در خدمت آنان باید باشد؟

این فعال رسانه ای با اشاره به نحوه برخورد رسانه های حامی محور مقاومت پیشنهاد می کند: البته این برخوردها، مسئولیت رسانه های معتقد به مبارزه با تروریسم و حامی محور مقاومت را سنگین تر می کند و مقابله با آن، عزمی جزم تر و هوشیاری بیشتری را می طلبد. یعنی حتما باید به تولید این محتواها در شکل‌های مختلف متنی، صوتی، تصویری و انتشار آنها در پلتفرم های مختلف اطلاع رسانی و شبکه های اجتماعی ادامه بدهیم و حامیان مقاومت و آزادی خواهان جهان را پشتیبانی رسانه ای کنیم. علی‌الخصوص محتواهای مرتبط با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان سرباز امام خمینی، پرچم، نماد مقاومت و مبارزه با گروه های تروریستی و تکفیری باید همیشه تولید شود تا این پرچم پرافتخار همچنان برافراشته باقی بماند.

او بیان می کند: از سوی دیگر باید در قالب تشکل‌های رسانه ای با تشکل ها و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی رسانه های جهان اسلام و سایر کشورهای مستقل، ارتباط برقرار کنیم و آنان را به همبستگی، تحرک و اعتراض در برابر این سانسور وقیحانه فرابخوانیم.

نادعلی زاده همه این اقدامات و برخورد رسانه ها را به پشتیبانی دستگاه های متولی مانند وزارت ارشاد و وزارت امور خارجه و سازمان‌های متولی دیپلماسی فرهنگی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی می داند و روایت می کند: در همان سال ۹۸، بنده هم به صورت شفاهی و هم کتبا از مسئولان تقاضا کردم که مکاتباتی با تشکل‌ها و شخصیت‌های رسانه ای در سایر کشورها داشته باشند.

او با اشاره به ضرورت صیانت از محتوا در فضای مجازی، مخصوصا در چنین موارد خاصی توضیح می دهد: امروزه آمارها حکایت از رشد روزافزون محتواها به زبان فارسی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دارد. خوب وظیفه صیانت از این محتواها برعهده کدام دستگاه ها است؟ مخاطب این سخن رهبری که فرمودند: «در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسئولین فضای مجازی کشور را نیز هوشیار کند تا به‌نحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند.» کدام مسئولان و دستگاه ها هستند؟

نادعلی زاده برای برخورد در برابر چنین اقداماتی، توصیه می کند: به اعتقاد من، سیاست و راهبرد ما باید ارتباط وسیع‌تر با اشخاص حقیقی و حقوقی، فعالان و کارشناسان مستقل و آزاده رسانه ای در دنیا باشد. در جهان عرب و کشورهای آفریقایی خصوصا شمال آفریقا وجه مشترک بیشتر رسانه ها و شخصیت‌های رسانه ای و روشنفکران آنها -حتی آنان که گرایشات چپگرایانه دارند-،حمایت از آرمان و ملت مظلوم فلسطین است. در بسیاری از کشورهای جهان کم نیستند شخصیت‌ها و تشکل‌های رسانه ای که از یکجانبه گرایی و تبختر جریان رسانه ای در خدمت ترویج فرهنگ غربی و مظاهر آن مانند مصرف گرایی و مد و… به تنگ آمده اند.

او ادامه می دهد: حتی می توان در قالب ائتلاف ها و سازمان‌های منطقه ای، فرامنطقه ای و بین المللی مثل سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان غیر متعهدها و حتی یونسکو مقابله با هژمونی رسانه ای نظام سلطه و خروج شبکه های اجتماعی از بی طرفی را به چالش کشید و مورد پیگیری قرار داد. البته همانگونه که عرض کردم اینجا حتما نیاز به کمک و حمایت دستگاه‌های مرتبط دولتی وجود دارد. ضمن آن که باید با مفاهیم مشترکی مانند نفی تروریسم و جنگ طلبی، مقابله با نژاد پرستی و دین هراسی و… این گفت‌وگوها آغاز و دنبال شود.

این فعال رسانه ای با اشاره به تاثیر نامه اخیر وزیر ارتباطات به اینستاگرام و متا برای پایان دادن به سانسور، می گوید: نامه اخیر وزیر محترم ارتباطات به صاحب یکی از کمپانی هایی که مالک چند پلتفرم ارتباطی و شبکه اجتماعی است را باید به فال نیک گرفت ولی این کافی نیست.

او روایت می کند: در سال ۲۰۰۳ که کنفرانس کشورهای عضو جامعه اطلاعاتی در سطح سران در ژنو برگزار شد و بنده به عنوان یک خبرنگار و عضوی از هیات ایرانی آنجا بودم، حضور ریاست جمهوری وقت اسلامی ایران و ادبیات مقبول و جهانی ایشان و نیز اساتید و دست اندرکاران حوزه ارتباطات ایران مانند مرحوم استاد معتمدنژاد، استاد شکرخواه، استاد نمک دوست و… گفت و گوهای رسمی مسئولان ایرانی و غیر رسمی اساتید و دست اندرکاران ارتباطات و رسانه های ایرانی با فعالان حوزه ارتباطات ، تکنولوژی‌های ارتباطی و رسانه و اطلاع رسانی سایر کشورها قطعا تاثیرگذار بود و استقبال خوبی از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی صورت گرفت. در حاشیه همان اجلاس، پس از سال‌ها بین روسای جمهور دو کشور مهم جهان اسلام و صاحب تمدن تاریخی یعنی ایران و مصر برای اولین بار دیداری صورت گرفت، پس از آن آقای خاتمی به مقر یونسکو در پاریس رفت و در آنجا نیز سخنرانی و دیدارهایی داشت.

او با انتقاد به استمرار نداشتن چنین دیدارهای و جلساتی از سوی مسئولان ایرانی می گوید: اما پس از چه شد؟ چقدر از اساتید ایرانی در سال‌ها و دولت‌های بعد جهت حضور قوی در اجلاس wsis و سایر اجلاس مرتبط حمایت شد؟ چقدر به تعهدات مان در حوزه جامعه اطلاعاتی ایرانی و جهانی پایبند بودیم و جامه عمل پوشید؟ همه از دیپلماسی فرهنگی سخن می گویند اما در همین حوزه دیپلماسی رسانه ای چه کرده ایم؟ چند هیات رسانه ای از ایران به کشورهایی که با آنها وجوه مشترکی داریم، رفته اند؟ چند هیات رسانه ای از کشورهای دیگر به ایران دعوت شده اند؟

نادعلی زاده در پایان با اشاره به اتحاد میان نهادها فارغ از تمام گرایشات سیاسی برای رساندن پیام و صدای مسلمانان به مجامع بین الملل می گوید: امید داریم که مسئولان دولتی که در آغاز راه هستند، خصوصا با حضور دکتر مهدی پور در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در این زمینه بتوانند برنامه هایشان را بیش از پیش اجرا کنند. به اعتقاد من در این خصوص، فارغ از گرایشات سیاسی داخلی، همه پشت یک خاکریز قرار داریم و باید تلاش کنیم و دست به دست هم بدهیم تا انشاالله شرمنده امام و شهدا نشویم.