کیهان نامی است که نقطه‌ی آغاز بسیاری از اتفاقات بزرگ و نقطه‌ی شروع بسیاری از بزرگان سپهر رسانه‌ای ایران را رقم زده است؛ تجربه‌ای بکر از فعالیت رسانه‌ای مؤثر چه پیش و چه پس از انقلاب اسلامی که کمتر رسانه‌ای می‌تواند ادعای آن را داشته باشد.

اوایل دوران پهلوی دوم و در پی نارضایتی محمدرضا شاه از روزنامه اطلاعات به عنوان یکه تاز میدان روزنامه‌های یومیه آن دوران، اولین شماره‌ی روزنامه کیهان به عنوان جانشین آینده ایران در سوم خرداد ۱۳۲۱ و در ۴ صفحه با قطع کوچک شش ستونی در دو هزار نسخه روانه‌ی دکه‌های روزنامه فروشی شد. به گفته‌ی عبدالرحمن فرامرزی، صاحب امتیاز وقت این روزنامه، در سرمقاله‌ی نخستین شماره‌ی کیهان:

«این روزنامه یک روزنامه‌ی منفی‌بافی که مصالح کشور را فدای عوام‌فریبی کند نخواهد بود. این روزنامه برای استقلال حقیقی کشور و ترقی و تجدد آن‌ خواهد کوشید. روش و مسلک آن حفظ استقلال کامل و تمامیت میهن عزیز و طرفداری از اصول مشروطیت و حکومت مشروطه خواهد بود. مبارزه خواهد کرد با هر قدم و یا سخنی که بر ضد تمامیت ایران باشد. خواهد جنگید با آن‌ کسانی که به نام غم‌خواری برای شهرستان خود می‌خواهند رخنه در وحدت ملی ایران کند.»

مروری بر عملکرد این روزنامه تا پیش از انقلاب نشان می‌دهد که چهره‌ی واقعی کیهان متفاوت از آن چیزی است که در گفته‌های فرامرزی ترسیم شده است؛ چرا که کیهان نیز همچون دیگر همتایانش در عرصه مطبوعات و در دوران رژیم پهلوی، همسویی و همنوایی شدیدی با دربار از خود نشان داده و به تعهد خود نسبت به اولین و بزرگ‌ترین حامی مالی‌اش، محمدرضا شاه، تا زمان دولت مصدق سخت پایبند بوده است.

تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، کیهان ملقمه‌ای از نمایندگان فکری احزاب و گروه‌های سیاسی مختلف بود که در بین آن‌ها چپ‌ها تفکر غالب را در اختیار داشتند. با اوج گرفتن قیام‌های مردمی در دهه پنجاه و آزاد شدن فضای مطبوعات در این ایام، کیهان فرصت را برای نزدیک‌تر ساختن خود به صدای مردم غنمیت شمرده و با انتشار اخبار و تیترهایی همچون «ارتش انقلاب، شهرها را آزاد کرد»، «ژاله خون شد، خون جنون شد» و نهایتاً تیتر معروف «شاه رفت» با درشت‌ترین اندازه حروف ممکن در ۲۶ دی‌ماه ۱۳۵۷، در بین مطبوعات تاریخ‌ساز شد.

پس از انقلاب کیهان با چهره‌ای جدید به فعالیت خود ادامه داد. این بار در جریان واگذاری مؤسسه کیهان به بنیاد مستضعفین و سپس تعیین سرپرست آن در چند مرحله، مجدداً پای شخصیت‌های گوناگون با گرایش‌های مختلف سیاسی به این روزنامه باز شد. یک‏‎ ‎‏سال پس از برقراری جمهوری اسلامی، صدور حکم انتصاب ابراهیم یزدی به عنوان سرپرست کیهان در اردیبهشت ۱۳۵۹ و سپس سید محمد خاتمی در آبان همان سال، فرصتی را برای ورود طیف روزنامه‌نگاران اصلاح طلب کنونی به این روزنامه فراهم کرد. در دهه‌ی هفتاد سرپرستی کیهان در دستان سید محمد اصغری و سپس مهدی نصیری قرار گرفت که البته این افراد بعدها به عنوان منتقدین سرسخت کیهان تغییر موضع دادند.

سرانجام دی ماه سال ۱۳۷۲ با انتشار حکمی از سوی آیت الله خامنه‌ای، حسین شریعتمداری پس از استعفای سید محمد اصغری، به عنوان نماینده‌ی ولی فقیه و سرپرست مؤسسه کیهان منصوب شد و تاکنون در این جایگاه به فعالیت‌های مطبوعاتی خود ادامه داده است. کیهان، روزنامه‌ای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چاپ صبح است که می‌توان آن را در جرگه‌ی قدیمی‌ترین روزنامه‌های در حال انتشار ایران به شمار آورد.

دکتر سعدالله زارعی عضو سابق شورای سردبیری روزنامه کیهان است که از سال ۱۳۸۲ ارتباط قلمی خود را در حوزه بین‌الملل با این روزنامه آغاز کرده و پس از مدت کوتاهی به سردبیری سرویس سیاسی و پس از آن به عضویت در شورای سردبیری کیهان منصوب شده است. پس از آن به دلیل اشتغالات ایجاد شده، ارتباط فیزیکی و تمام وقت وی با روزنامه کاهش پیدا کرده و به انتشار یادداشت‌های هفتگی در کیهان تقلیل یافته است.

در ادامه برای شناخت فراز و فرودهای مسیر حرکت روزنامه کیهان پس از انقلاب که در جرگه‌ی قدیمی‌ترین روزنامه‌های در حال انتشار ایران قرار دارد، به گفت و گو با دکتر سعدالله زارعی پرداخته‌ایم:

تربیت نیرو در کیهان چگونه انجام می‌شود؟

در مورد نیروی انسانی شاید بتوان گفت کیهان یکی از پرکارترین رسانه‌ها و مجموعه‌های رسانه‌ای کشور در عرصه‌ی تربیت نیرو و توسعه‌ی محیط‌های روزنامه‌نگاری و امثال این‌ها بوده است. شاید کم‌تر رسانه‌ای در کشور هست که یک نشانی از کیهان نداشته باشد؛ یعنی یک نفر در آن‌جا از کیهان نرفته باشد. بعضی‌ را می‌توانیم بگوییم اساساً تأسیس کیهانی داشته‌اند. بعضی هم از کیهان متأثر بوده‌اند. از سبک تحریریه کیهان، از سوگیری‌های کیهان، از جمع‌بندی‌های کیهان، این‌رسانه‌ها تحت تاثیر بوده‌اند.

عدم اتکا به آموزش، مدل آموزشی کیهان

کیهان به این صورت عمل کرده: اولا در ورودی سخت‌گیر بوده، هر نیرویی را راحت نگرفته است. کسی در کیهان شروع به کار کرده که یک سابقه‌ی کاری در یک جای محدودتری با خودش به همراه داشته و بعد وارد کیهان شده است. یعنی یک ظرفیت قبلی داشته، بعد آمده کیهان، از سطوح پایین شروع به کار کردن کرده، به عنوان یک خبرنگار، به عنوان یک نویسنده‌ی یک مقاله، به عنوان یک گزارش‌نویس وارد چرخه کیهان شده است. بعد در حین کار با مجموعه کیهان پرورش یافته، تکمیل شده، اصلاح شده و مراحل را به این صورت طی کرده و بالا آمده است. تا آن حدی که من در سابقه‌ی کیهان مطالعه کردم، کیهان متکی به آموزش نبوده است؛ می‌توان گفت که کیهان برای کار خودش دوره برگزار نکرده است. افراد تعلیمات لازم را در حین کار دریافت می‌کردند. البته عرض کردم نیروی صفر هم نمی‌گرفته است. یعنی فردی که وارد کیهان می‌شود بایستی یک سابقه کاری، یک مقدماتی را با خودش به همراه داشته باشد. بعد در چرخه‌ی کار می‌آمدند و پروریده می‌شدند و آموزش می‌دیدند؛ آموزش‌های حین کار و آموزش‌های اولیه.

کیهان یک حزب نیست!

منتها فضای کیهان، یک فضای مشخصی بوده؛ فضای یله نبوده است. یک‌سری قوائدی برای خودش داشته است؛ از حیث مذهبی، از حیث انقلابی، از حیث بعضی گرایشات، از حیث اینکه نسبت به مثلاً حضرت امام، نسبت به رهبری، فرد تعهدی داشته باشد. این از اول برایشان مهم بوده و کسانی هم که در مدیریت‌های کیهان قرار می‌گرفتند بایستی در یک تراز قابل قبولی از این جهت‌ها می‌بودند و لذا وقتی شما وارد کیهان می‌شوید یک هویت مشخصی را ملاحظه می‌کنید؛ هویت پراکنده نیست. نیروی مذهبی، غیر مذهبی، انقلابی، غیر انقلابی، نیروهایی که نسبت به مسائل اساسی انقلاب حرف دارند، این طوری نمی‌بینید. یک پیوستگی و یک دلبستگی و یک جهت معینی در همه ملاحظه می‌کنید. لذا خیلی‌ها به نظرشان آمده که کیهان یک حزب است؛ نه، حزب نیست، یک موقعیت مشخص، با اعتقادات روشن و مشخص در رابطه با انقلاب است که یک جهتی را گرفته و پیش می‌برد.

چطور می‌توان به مجموعه کیهان وارد و در آن عضو شد؟ ورود و عضویت در کیهان به چه صورت و از چه طریقی انجام می‌شود؟

کیهان این طور نبوده که مثل یک سازمان کارگزینی داشته باشد، بعد هرکسی به این کارگزینی مراجعه کند، بعد که مراجعه کرد کارگزینی این فرد را مقداری بررسی کند، بعد فرد از این فیلتر عبور کند و عضو کیهان شود؛ نه اینطور نبود. دوتا نکته وجود دارد؛ نکته اول اینکه فرد باید از جایی به کیهان معرفی شده باشد، یعنی این فرد معرف مشخصی که کیهان او را قبول دارد، داشته باشد. دوم اینکه فرد یک سوابق کاری در جایی داشته باشد؛ یعنی تواناییش مشخص باشد، به منصه ظهور رسانده باشد. این دوتا شاخص برای ورود فرد به داخل سازمان کیهان همیشه وجود داشته، الان هم وجود دارد. بنابراین افراد نمی‌توانند همین طوری بی‌مقدمه وارد کارگزینی کیهان بشوند و بعد ببینند کیهان با این‌ها چه کاری می‌کنند. نه، این مسیر، مسیر مشخصی است. البته کیهان متناسب با نیازش فرد را وارد می‌کرده و می‌پذیرفته است، یعنی آزمون نداشته که بگوییم آزمون می‌گیرد. ولی همیشه گفت‌وگوی اولیه‌ای وجود داشته است. مثلاً افرادی که به همان روشی که عرض کردم وارد می‌شدند، ما با آن‌ها جلسه‌ای می‌گرفتیم، صحبت می‌کردیم تا ظرفیت‌هایشان را بسنجیم. ظرفیت‌هایشان را که سنجیدیم، فرد می‌رفت جای خاصی در مجموعه مشغول می‌شد. به این صورت کار عملاً در کیهان شروع می‌شود.

مسیر کارآموزی در روزنامه؛ از ورود عادی تا عضویت در شورای سردبیری

 شروع کار طبیعتاً از پایین‌ترین طبقه‌ی کار کیهان بوده است؛ مثلاً گزارش‌نویسی، خبرنویسی. یک عضو بود، یک عنصر بود و بعد از مدتی مسئول حوزه می‌شد. چون در سرویس‌ها حوزه‌های مختلفی هست. مثلاً سرویس سیاسی بخش‌های مختلفی مثل مجلس، دولت، احزاب و حمل و نقل دارد. در واقع تعدادی حوزه دارد، اصطلاحاً در کیهان به آن «حوزه» می‌گویند. می‌گویند این آقا خبرنگار حوزه‌ی مجلس است، ارتقا که پیدا می‌کند در یک حوزه‌ی خاصی مسئول می‌شود. مثلاً مسئول حوزه‌ی مجلس یا به تعبیری خبرنگار پارلمانی می‌شود. بعد از مدتی تقلا می‌کند، کار می‌کند، اگر ظرفیتش را به اثبات برساند دبیر سرویس می‌شود؛ مثلاً دبیر سرویس سیاسی. بعد یک مدت کار می‌کند، ظرفیتش مشخص می‌شود، یواش یواش یادداشت‌هایش در ستون یادداشت‌های روز کیهان چاپ می‌شود که این خودش شاخصی است از توانایی فرد و اعتمادی که به قلم او وجود دارد. یک مدت این یادداشت‌ها در ستون صفحه ۲ می‌خورد. بعد ممکن است فرد به عضویت شورای سردبیری درآید، یعنی عضویت در شورای سردبیری و شورای تیتر و به تعبیری یکی از مدیران کیهان می‌شود و این جا دیگر تقریباً سقف حرکت یک نفر در کیهان است؛ از یک ورود عادی تا عضویت در شورای سردبیری. این میدان تکاپو و تلاش افراد در آن سیستم و سازمان است.

تجربه و جوانی پا به پای هم

معمولاً وقتی یک نفر وارد کیهان می‌شود، جوان وارد می‌شود؛‌ البته همیشه هم اینجوری نیست، ولی عمدتاً نیروهای بیست ساله، بیست و دو ساله، بیست و پنج ساله و این بازه‌ی سنی وارد می‌شوند. این‌ افراد وقتی وارد شدند کجا می‌روند؟ می‌روند داخل سرویس. این سرویس کی مسئولش است؟ یک آدم طبیعتاً میان سال. گاهی وقت‌ها هم جوان است و جوان مسئول می‌شود. ولی نوعاً یک فرد میان‌سال دبیر سرویس است. فرد جوانی که وارد سرویس می‌شود، با هم کار می‌کنند و تمرین می‌کنند و یک ترکیبی را تشکیل می‌دهند.

خبرنگاران تازه وارد امکان انتخاب سرویس و حوزه دارند؟

فردی که می‌آید طبیعتا سابقه‌ای دارد و سابقه‌ی او هم مبتنی بر تمایلاتی بوده، یعنی شخص به حوزه خارجی علاقه داشت و در حوزه خارجی کار کرده است. وقتی وارد کیهان می‌شود هم با همین سابقه وارد می‌شود. وقتی می‌گوید من در این حوزه کار کردم، طبیعتاً هم علاقه‌اش را دارد نشان می‌دهد، هم اینکه کیهان می‌داند که این فرد را کجا باید بفرستد.

اعضای شورای سردبیری چگونه تعیین می‌شوند؟

فرد بعد از مدتی وجاهت و مقبولیتی در جمع پیدا می‌کند، مدیریت به او اعتماد پیدا می‌کند، جمع علاقه‌ای نسبت به او به دست می‌آورد. بعد این فرد عضو شورای سردبیری می‌شود؛ ۵-۶ نفر در این شورا هستند. عضو آنجا می‌شود و روزانه جلسه‌ی بحثی دارند که راجع به موضوعات مهم کشور و غیر کشور بحث می‌کنند. گاهی ممکن است کاری به کسی واگذار بشود، این کار را انجام داده و به نوعی تحویل شورا می‌دهد. این افراد مطلب را می‌خوانند، تأیید می‌کنند، رد می‌کنند و کار محتوایی روزنامه در چرخه‌ی خودشان با محوریت شخص مدیر مسئول که الان آقای شریعتمداری است، صورت می‌گیرد. شورای سردبیری را هم مدیر مسئول تعیین می‌کند. یعنی آقای شریعتمداری تشخیص می‌دهد که این آقا الان ظرفیت عضویت در شورای سردبیری را دارد.

صندلی‌های خالی در کیهان

در این چرخه‌ی فعالیت، افراد دائمی نیستند؛ مثلا شخص می‌آید در کیهان، حتی استخدام هم می‌شود، منتها بعد می‌بینیم علاقه دارد از آن جا فاصله بگیرد، یا می‌رود وارد حوزه‌های غیر روزنامه‌نگاری می‌شود، مثلاً می‌رود در دولت مسئولیت می‌گیرد. از این دست زیاد داشتیم؛ مثلاً می‌رود در دولت مسئولیت می‌گیرد و از کیهان جدا می‌شود. جای او خالی می‌شود. در آن چرخه‌ای که من توضیح دادم، افراد جدید جاهای خالی را پر می‌کنند. با نظر خود مدیر مسئول فردی که تا حالا دبیر سرویس بوده عضو شورای سردبیری می‌شود. یا آن کسی که مسئول حوزه‌ بوده دبیر سرویس می‌شود، به همین صورت این چرخه‌ها ادامه دارد و کیهان در این ۲۰ سال گذشته شاید بیش از دویست نفر خروجی داشته است، در حالی که هیئت تحریریه‌ی کیهان چیزی حدود ۵۰ نفر است؛ گویی ۴ بار کیهان نیرو صادر کرده است. اندازه چهار تا تحریریه افراد جاهای مختلف رفته‌اند. مثلاً یکی از افرادی که در کیهان بوده مشاور رئیس مجلس است؛ آقای محمدی. افرادی از کیهان به عنوان معاون سیاسی دولت یک مقطعی کار کرده‌اند. برخی استاد دانشگاه شده‌اند. مثل آقای شکرخواه که یک زمانی عضو شورای سردبیری بوده است. این چرخه در داخل به صورت فعال ادامه دارد.

۳ پست در یک جایگاه

مدیر مسئول توسط رهبر مشخص می‌شود؛ یعنی حضرت آقا فردی را به عنوان نماینده‌ی خودشان و به عنوان سرپرست مؤسسه مشخص می‌کنند که از سال ۱۳۷۲ به این طرف مسئولیت به عهده‌ی آقای شریعتمداری است. ۳ تا پست در یک نفر جمع شده است؛ نماینده‌ی رهبری، پست مدیر مسئولی و پست سردبیری. آقای شریعتمداری بعضی کارها را با حیثیت نماینده‌ی رهبری انجام می‌دهند، بعضی را با حیثیت مدیر مسئولی و برخی را با حیثیت سردبیری.

اختیارات مدیر مسئول را خیلی نمی‌توان تفکیک کرد. باید ببینیم آقای شریعتمداری آنجا چه کار می‌کنند، چون ۳ تا پست در یک نفر جمع شده است. این یک نفر که آقای شریعتمداری هستند برخی اقدامات را با حیثیت نماینده رهبری انجام می‌دهد، مثل تعیین خط مشی، برخی را با حیثیت مدیر مسئولی انجام می‌دهد مثل چینش مدیران داخلی، بعضی را با حیثیت سردبیر انجام می‌دهد مثل تأیید محتوا. این ۳ کار در یک نفر است و خیلی تفکیکی در این قسمت نیست.

•  ساز و کار سوژه‌یابی در کیهان به چه صورت است؟

•  در دو نقطه سوژه‌ها تعیین می‌شوند، یک نقطه در سرویس که به شکل حداکثری است. مثلاً من دبیر سرویس هستم یک ساعت زودتر از بقیه‌ی اعضای سرویس می‌آیم و در اینترنت موضوعات را شناسایی می‌کنم و به تعبیری شکار می‌کنم. ۱۰ -۲۰ موضوع را در می‌آورم. بعد که بچه‌های سرویس می‌آیند، موضوعاتی که برای حوزه‌ی مجلس است را می‌دهم به بچه ‌های حوزه مجلس و می‌گویم این را شما بروید کار کنید، همین طور یک نفر ممکن است حوزه‌ی دولت، حوزه‌ی احزاب یا حوزه‌ی حمل و نقل باشد. این‌ها توزیع می‌شود و می‌روند کار می‌کنند. در این جا ممکن است من به عنوان دبیر سرویس یک کار فراتری هم انجام بدهم، برای هرکدام از این سوژه‌ها یک نیمچه خبری هم تهیه کنم، سوژه را با خبر بدهم، بگویم این خبر است، روی این موضوع شما بروید کار کنید.

جای دوم که سوژه‌ها یک مقدار اساسی‌تر ولی تعدادش کم‌تر است، شورای سربیری است. شورا دور هم نشسته‌اند می‌گویند خوب است این موضوع را ما برای امروز یا برای فردا کار کنیم. از آن جا سوژه منتقل می‌شود به سرویس، دبیر سرویس سوژه را واگذار می‌کند و افرادی داخل سرویس می‌روند این موضوع را کار می‌کنند.