روز سیزدهم نوامبر سال ۲۰۲۳ صفحه رسمی رژیم صهیونیستی در توییتر، عکسی از یک سرباز اسرائیلی در صفحه خود به اشتراک گذاشت. در آن عکس، سرباز اسرائیلی پرچم دگرباشان را در میان خرابههای شهر و منازل مسکونی غزه بالا برده بود و لبخند میزد. ایو بارلو (eve Barlow) فعال صهیونیست، ضمن بازنشر کردن این پست در اینستاگرام، زیر این تصویر نوشت: «برای اولین بار در تاریخ، پرچم دگرباشها امروز در غزه به اهتزاز درآمد و به همین ترتیب ارتش اسرائیل دموکراسی را برای مردم فلسطین به ارمغان خواهد آورد. من به تمام دگرباشانی که از آزادی فلسطین حمایت میکنند تسلیت میگویم. شما شکست خواهید خورد.»
در طول تاریخ کوتاه اقلیتهای جنسی، همواره دوقطبی «فلسطین/ اسرائیل» مطرح بوده و دستگاه تبلیغاتی دولت اسرائیل از زمان شروع اشغال فلسطین تا به کنون با تأکید زیادی سعی داشته رژیم صهیونیستی را به عنوان یکی از حامیان بیچون و چرای همجنسبازان و اقلیتهای جنسی به رسانههای جهان معرفی کند؛ از برگزاری مفصل راهپیماییهای ماه ژوئن (علیرغم مخالفت شدید یهودیان ساکن سرزمینهای فلسطین اشغالی) و تغییر شکل لوگوی تمام شرکتهای تجاری وابسه به رژیم صهیونیستی در ماه ژوئن گرفته تا هزینههای گزاف تبلیغات سینمایی برای نشان دادن چهره کاراکترهای «یهودی همجنسباز»، همه و همه گوشهای از تلاشهای دستگاه تبلیغات رژیم اسرائیل برای مخابره چهرهی «حامی اقلیتهای جنسی» به جهان است.
سارا شالمن، نویسنده آمریکایی دربارهی این دوقطبی میگوید:
«تمام ادیان ابراهیمی، اعم از اسلام، مسیحیت و یهودیت، به طور کامل و جدی همجنسبازی را مخالف آموزههای مذهبی خود میدانند و طبق قوانین این ادیان، همجنسبازان استحقاق محاکمه شدن را دارند. این در حالی است که ما در رسانههای جهان چیزی درباره هوموفوبیای مسیحی و مخصوصاً یهودی نمیشنویم و تمام اخبار هوموفوبیای دینی به دین اسلام باز میگردد.»
«مت برنشتاین»، یهودی دگرباش و فعال مجازی:
«از زمانی که حملات اسرائیل به مردم غزه شروع شد و من در صفحات اجتماعی خود جنایات اسرائیل را محکوم کردم، افراد زیادی با تعجب به من گفتند در صورتی که من در فلسطین زندگی میکردم مسلمانان، من را میکشتند. من در آمریکا زندگی میکنم و در این کشور که به عنوان آزادترین کشور برای اقلیتهای جنسی معرفی میشود هم مردم ما را نمیخواهند. مردم لیبرال آمریکا هر روز ما را تهدید میکنند و بسیاری از اقلیتهای جنسی را مجبور به خودکشی و ترک خانههای خود میکنند. برایم سؤال است که این افراد واقعاً به امنیت امثال من در فلسطین اهمیت میدهند یا از مخالفت دین مسلمانان با همجنسبازی به عنوان یک سپر استفاده میکنند تا اقلیتهایی مثل من با نسل کشی و جنایاتی که اسرائیل مرتکب میشود مشکلی نداشته باشند؟»
اما چرا یک رژیم مذهبی و آپارتاید باید برای ترسیم چنین چهرهای از خود تلاش کند؟
اشغالگری دموکراتیک
قبل از انقلاب جنسی نشانههایی مانند «عدالت اقتصادی» و «طبقه متوسط» نمادهای یک جامعه دموکراتیک بودند. اما پس از آن، این نمادها جای خود را به فمنیستها، دگرباشها و اقلیتها داده بودند و هر کشوری که خود را بیشتر مدعی حمایت از اقلیتها میدانست، چهرهی آزادتر و دموکراتیکتری از خود ترسیم میکرد.
زمانی که صهیونیستها کشتار مردم فلسطین و اشغال سرزمینهای آنها را آغاز کردند، با سرعت زیادی به منفورترین رژیم در جهان تبدیل شدند که برچسبهایی همچون «اشغالگر» و «کودککش» را بر دوش میکشید. یکی از مهمترین اقداماتی که این دولت برای مشروعیت بخشیدن به جنایتهای خود انجام داد، علیرغم ایدئولوژی سنتی و افراطی خود، تمام تلاش خود را برای حمایت پر سروصدا از اقلیتهای مختلف انجام داد تا از موج نفرت مردم جهان فرار کند و در میان کشورهای آزاد و متمدن برای خودش جایی داشته باشد.
در مطالعات رسانه به این نوع از تبلیغات «صورتی شویی» میگویند. این اصطلاح برای اولین بار دربارهی برندهایی مطرح شد که برای سرطانهای زنان از روبانهای صورتی در محصولات خود استفاده میکردند در حالی که مواد تشکیل دهنده محصولات آنها باعث شیوع سرطان در زنان میشد. به صورت کلی، «صورتی شویی» برای توصیف استراتژی تبلیغاتی فریبندهای بهکار میرود که در ظاهر مفاهیم والایی برای اهداف خود ترسیم میکند اما در واقع در حال پنهان کردن جنایات خود زیر برچسبهای حمایت از حقوق بشر است.
از رنگ صورتی دور شوید
هرچند اسرائیل بزرگترین طرفدار استفاده از صورتی شویی و پوشاندن چهره جنایات خود زیر این رنگ است؛ اما این حقه رسانهای فقط مخصوص اسرائیل نیست و از زمانی که تبلیغات و تاثیر آنها بر افکار عمومی مورد استفاده قرار گرفته، در سطح جهان مداوم از اسمها و برچسبهای مثبت برای پنهان کردن جنایات ضدبشری استفاده میشود.
برای مثال در تاریخ ایالات متحده آمریکا، از زمان تأسیس این کشور تا به حال، علاوه بر ویرانی تعداد بیشماری از شهرها و تمدنها، حداقل ۳۰۰ میلیون غیرنظامی، یعنی چیزی حدود پنج درصد مردم جهان، با مشارکت مستقیم و غیر مستقیم این کشور، در خاورمیانه، ویتنام، کره، مناطق بومیان آمریکایی، ژاپن، آلمان و آفریقا به قتل رسیدهاند. با این حال، نه تنها این کشور به عنوان یک کشور تروریستی شناخته نمیشود، بلکه خود را بزرگترین و مهمترین حامی حقوق بشر، آزادی و صلح در جهان میداند. بهصورت عادی و منطقی پذیرش چنین ادعایی ممکن نیست. اما این کشور موفق شده با استفاده از تکنیک صورتی شویی رسانهای، تا حدودی چهره خود را برای افکار عمومی جهان متفاوت نشان دهد.
هوشیاری در مقابل پدیده «صورتی شویی» یعنی بدانیم عناوینی که پدیدهها به خود میگیرند و پرچمهایی که در دست دارند لزوماً هدفی نیست که برای آن فعالیت میکنند. به همین دلیل برای بررسی هر جنبشی که به وضوح و با صدای بلند، برچسبهای مثبتی همچون «عدالت»، «صلح»، «آزادی»، «حمایت از اقلیتها» و ... را به خود نسبت میدهد باید با احتیاط بیشتری رفتار کرد. چرا که یکی از سادهترین و رایجترین راههای سرپوش گذاشتن بر روی جنایات، استفاده از عناوین صورتی برای هدفهای جنایتآمیز است.