شرکت مکدونالد تصمیم گرفت در دهلینو اولین رستوران خود را افتتاح کند. هند کشوری پر جمعیت است که میتواند سودی کلان برای مکدونالد به ارمغان بیاورد. البته مسئله به همین سادگی نیست. برای جذب مشتری و بازاریابی موفق، ابتدا باید سلایق و فرهنگ جامعه هدف شناخته شود. آنها به این موضوع پی بردند که اکثر مردم دهلی نو، پیرو آیین هندو هستند. شرکت تصمیم میگیرد افتتاح رستوران را روز یکشنبه، مصادف با مراسم سنتی آنان برگزار کند. این اقدام برای جلب نظر مشتریان خوب است اما کافی نیست. چراکه مکدونالد با چالش بزرگتری مواجه است. مشکل اساسی این است که مردم هند گوشت گاو نمیخورند. گاو از نظر هندوها یک حیوان مقدس است و تهیه همبر با گوشت گاو قطعاً مخالفت و خشم مردم هند را برمیانگیزد. تاجایی که مانگا گاندی از نزدیکان ایندیرا گاندی، نخستوزیر هند گفت: «من مخالف مکدونالد هستم زیرا آنها بزرگترین قاتل گاو در جهان هستند». اما شرکت عقب نشینی نکرد و سریع به دنبال راه جایگزین گشت. مکدونالد تصمیم گرفت همبری با گوشت گوسفند تهیه کنید. مکدونالد خوب توانسته بود خود را همرنگ مردم هند سازد.
مکدونالد مانند هر شرکت دیگری به ابزار تبلیغات برای جلب نظر مشتریان نیاز داشت. در یکی از تبلیغات خود مردی را نشان داد که برای ثبت سفارش غذا به سمت کارمند زن رستوران رفت. مرد ثبت سفارش را فراموش کرد و تصمیم گرفت زن را به خود جذب کند. در صحنهای دیگر مشتری مرد را نشان میدهد که به زن کارمند خیره شده است. هنگامی که این تبلیغ منتشر شد، مردم هند واکنش منفی نشان دادند. استفاده از یک روایت عاشقانه و جنسی برای تبلیغ، شاید در آمریکا مشتری داشته باشد، اما در هند خریدار ندارد
شناخت انسان
بازاریابی به درک صحیحی از انسان و جامعه نیاز دارد؛ زمانی که بحث از مطالعه انسان و جامعه به میان میآید، جامعهشناسی و دیگر علوم انسانی خود را نمایان میسازند. درواقع جامعهشناسی میتواند به خدمت شرکتهای تجاری درآید؛ زمانی که مشتری، موجودی به نام انسان باشد، مطالعه انسان و محیط فرهنگی زندگی او اهمیت پیدا میکند. استفاده از جامعهشناسی در کمپینهای بازاریابی، به کسب و کارها این امکان را میدهد تا بفهمند چگونه با ماخاطبان هدف، تعامل برقرار کنند تا سودمندترین نتایج حاصل شود. فهم جامعهشناختی از جامعه هدف به شرکتهای تجاری این اجازه را میدهد تا میزان سازگاری محصولات یا خدمات با عادات و ارزشهای جامعه را بررسی کنند.
انجامش نده
سال ۲۰۲۰ زمانی که جورج فلوید توسط پلیس آمریکا به شکل فجیعی کشته شد، جنبشهای گستردهای در حمایت از سیاهپوستان شکل گرفت. جامعه از برخورد نژادپرستانه پلیس آمریکا عصبی شده بود. در این میان، شرکت نایکی با هوشمندی توانست بر روی احساسات جریحه دار شده مردم موج سواری کند و خود را درکنار مشتریان قرار دهد. شرکت نایکی تصمیم گرفت شعار شرکت که «فقط انجامش بده» عنوان داشت را به «برای یکبار، فقط انجامش نده» تغییر دهد. شرکت نایکی با همین شعار یک کمپین راهاندازی کرد تا صدای معترضان به تبعیضات نژادی باشد. شناخت بر مسائل اجتماعی و توجه به افکار عمومی موجب شد کمپین نایکی از نظر ۹۸ درصد مشتریان، قدرتمندترن کمپین شرکت دانسته شود.
میپذیریم
کمپین دیگری که تاثیر آگاهی جامعهشناختی بر روی جذب مشتری را نشان میدهد، مربوط به شرکت Airbnb است. این شرکت یک سرویس آنلاین برای اجاره کردن و اجاره دادن اماکن اقامتی در سراسر دنیا است. سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ تصمیم گرفت مرزها را به روی پناهجویان ببندد. در مقابل Airbnb تصمیم گرفت کمپینی در حمایت از پناهندگان ایجاد کند. این شرکت نام کمپین را «میپذیریم» گذاشت و عنوان کرد میان طیف وسیعی از نژادها و قومیتها تبعیض قائل نمیشود. Airbnbهمچنین با صد هزار پناهنده و پناهجو تماس گرفت تا به آنان مسکن موقت و رایگان بدهد. تمام این اقدامات منجر به شهرت بیشتر برند شد و در افکار عمومی، مخصوصا در جوامع محلی، شرکت به به قهرمان تبدیل شد.
علوم ابزاری
مخاطب هدف شرکتهای تجاری، انسانها هستند. آنها قرار است محصول خود را به انسانها بفروشند و برای جذب بیشتر مشتری با دیگر شرکتها رقابت کنند. پس در نتیجه ناچار به شناخت سلایق و نیازهای افراد جامعه هستند. زمانی که بحث شناخت انسان و جامعه به میان میآید، شاخههایی از علوم انسانی همچون جامعهشناسی یا روانشناسی اهمیت پیدا میکنند. درواقع علوم انسانی میتواند ابزاری در خدمت شرکتهای تجاری قرار بگیرد.