به عنوان/عنوان
«عنوان» یعنی سرِ نامه، نشان و دیباچهی نامه و هر چیزی که سرِ نامه بنویسند و با آن نامه را آغاز کنند. (لغتنامهی دهخدا) کلّی مثال شعری از فردوسی تا صائب تبریزی برای این معنیها داریم:
نمیدانم حدیث نامه چون است
همیبینم که عنوانش به خون است (سعدی)
که این معنا (سرِ نامه)، در فارسیِ امروزی، گسترش پیدا کرده و در معنای تیتر نیز به کار میرود.
در فرهنگهای مختلف و کتابهای لغت گوناگون، معناهای دیگری هم برای عنوان قائل شدهاند؛ مانند:
1- نشانی و آدرس؛ (فرهنگ معین)
2- وضع (آنندراج):
شبِ تار و رهِ دور و خطرِ مدعیان
تا درِ دوست ندانم به چه عنوان برسم (خاقانی)
3- لقب:
و زآن پس همه کاردارانِ وی
«شهنشاه» کردند عنوان وی
اما اگر خودمان برای خودمان مرتب، عنوان را در جاهای مختلف و به معناهای مختلف استفاده کنیم، کار درستی نیست! بسیاری جاها که کاربردش اضافه است و برای کوتاهنویسیِ جمله باید حذف شود. جاهایی نیز باید تغییر کند، یا جمله را تغییر بدهیم. یادمان باشد خوانندگان و شنوندگان مطالب ما، فقط با جملهها و واژههایی ارتباط برقرار میکنند، که خودشان آنها را به کار میبرند و صدالبته جملههای «بهعنوان/عنوان»دار(!) در زبان مردم جایی ندارند! بنابراین، با کمی دقّت و حوصله میتوان کاربرد نادرست آن را در زبان معیار حذف کرد. برای اینکه آسانتر موردهای نادرست را پیدا کنیم، دستهبندیِ ذیل انجام شدهاست:
1- در جملههایی که فعل آن از جنس: تلقی کردن، شمردن، به شمار آوردن، به حساب آوردن، انگاشتن، پنداشتن، دانستن، خواندن، محسوب کردن و مانندآن است، آوردن ترکیب بهعنوان زائد و بیمعناست. استاد ابوالحسن نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» ذیل مدخل «بهعنوان» سبب نادرست بودن این ترکیب را مفصّل توضیح دادهاست. اگر بخواهیم به زبان ساده همان مطلب را بگوییم اینکه، در زبان فارسی سه نوع فعل داریم:
الف. فعل یکظرفیتی: فعلهایی که فقط و فقط نهاد (فاعل/مسندٌالیه) دارند و مفعول نمیپذیرند؛ مانند: آمد در جملهی
علی آمد.
ب. فعل دوظرفیتی: فعلهایی که علاوه بر نهاد (فاعل/مسندٌالیه)، مفعول نیز دارند؛ مانند: خورد در جملهی
علی سیب را خورد. [علی (نهاد)+ سیب را (مفعول)]
پ. فعل سهظرفیتی: فعلهایی که هم نهاد (فاعل/مسندٌالیه) دارند، هم مفعول، هم تمییز؛ مانند: میداند در جملهی
علی، حمید را دوست خود میداند. [علی (نهاد)+ حمید را (مفعول)+ دوست خود (تمییز)]
منظور از ظرفیت فعل، آن رکنی از جمله است که اگر حذف شود، جمله بیمعنا میشود. یعنی نمیتوانیم در جمله نهاد را حذف کنیم؛ چون اگر نهاد حذف شود، جمله ناقص میگردد! همانطور که نمیشود در جملهی دوظرفیتی مفعول، و در جملهی سهظرفیتی تمییز را از جمله حذف کرد!
حال برگردیم به ترکیب به عنوان نادرست!
اگر در جملههایی با فعل سهظرفیتی، ترکیب به عنوان پیش از تمییز بیاید، این ترکیب، زائد و بیمعناست و باید حذف گردد:
جملهی نادرست: طبق آمارهای موجود سال 88، ایران با سرانهی مصرف 194کیلوگرم در سال به عنوان هفتمین مصرفکنندهی بزرگ گندم در سطح جهان شناخته شده بود.
جملهی درست: طبق آمارهای موجود سال 88، ایران با سرانهی مصرف 194کیلوگرم در سال هفتمین مصرفکنندهی بزرگ گندم در سطح جهان شناخته شده بود.
اگر میبینید از این ترکیب نادرست در متن خبرهایتان استفاده میکنید، علّتاش اشتباهات نگارشیِ مترجمانیست که با دستور زبان فارسی آنقدرها آشناییِ ندارند و با ترجمهی واژه به واژه یا همان گرتهبرداری، چنین اشتباههای فاحشی را به زبان فارسی وارد کردهاند. درواقع، زبان انگلیسی نیز مانند زبان فارسی دارای فعل سهظرفیتی هست؛ اما در آن زبان، پیش از تمییزِ جمله، ترکیب «as» بهکار میرود. مترجمان در جملههای سهظرفیتیِ زبان انگلیسی، هرجا به «as» رسیدهاند، آن را به عنوانِ ترجمه کرده و حتی در کتابهای لغت انگلیسی به فارسی نیز وارد نمودهاند! همانگونه که گفته شد، این ترکیب در جملههای فارسی اضافه و حشو است و باید از جمله حذف شود.
2- به عنوان در ترکیب به عنوان مثال نادرست است و باید با برای جایگزین شود:
نگوییم و ننویسیم |
بگوییم و بنویسیم |
به عنوان مثال |
برای مثال، برای نمونه، مانند، ... |
زیرا باز هم گرتهبرداری از «as» انگلیسی است.
جملهی نادرست: رضوانی پور ادامه داد: به عنوان مثال در اغلب مناطق مرسوم است که شب اول محرم، نوحه های مربوط به ورود کاروان امام حسین (ع) به کربلا اجرا شود.
جملهی درست: رضوانی پور ادامه داد: برای مثال (نمونه) در اغلب مناطق مرسوم است که شب اول محرم، نوحههای مربوط به ورود کاروان امام حسین (ع) به کربلا اجرا شود.
3- عنوان به معنای مقدمه و تیتر درست است؛ نه به معنای نام و اسم؛ برای نمونه، عنوان خبر درست است یا عنوان صفحه یا عنوان مطلب؛ اما عنوان فیلم یا عنوان کتاب و مانند اینها نادرست است و باید گفت: نام فیلم، نام کتاب.
نکته: میتوان به جای عنوان خبر، از ترکیب سرخط خبر استفاده کرد.
جملهی نادرست: ...آن زمان تقریبا فضای کشور دو قطبی بود. حضور جریانی با عنوان اعتدال چندان به چشم نیامد.
جملهی درست: ... آن زمان کمابیش فضای کشور دوقطبی بود. حضور جریانی با نام «اعتدال» چندان به چشم نیامد.
4- کاربرد فعل مرکب عنوان کرد نادرست است. این ترکیب فقط و فقط در زبان و قلم رسانهنویسان میچرخد و کاربرد دارد. هرچند به کتاب لغت هم وارد شده باشد، اما در زبان فارسی پیشینهای ندارد؛ یعنی نه در زبان مردم، نه در متون ادبی دیده نشدهاست. ساختاش هم در زبان فارسی، نهتنها ضروری نیست، نادرست هم هست؛ زیرا با معناهای «عنوان» (سرِ نامه، نشانی، وضع، تیتر و لقب) همخوانی ندارد. برابرهای بسیاری برای جایگزینیِ «عنوان کرد» داریم؛ از جمله: بیان کرد، گفت، ابراز کرد، سخن گفت و مانند آن.
جملهی نادرست: وی عنوان کرد: حتی ادعا کردند که ایران سلاح هسته ای تولید و آن را مخفی کرده است.
جملهی درست: وی بیان نمود: «حتی مدعی شدند که ایران سلاح هستهای تولید و آن را مخفی کردهاست.»
5- نوشتیم که عنوان به معنای لقب نیز هست؛ اما در جملههایی که بهراستی لقبی به کسی داده شود؛ برای نمونه، شهروند بودن، لقب نیست؛ جایگاه و سمتی هم برای صاحباش همراه نمیآورد. پس باید در کاربردش دقت کرد. در جملهی زیر ترکیب به عنوانِ نادرست است:
من به عنوان شهروند تهرانی حق دارم از میزان آلودگیِ هوا آگاه شوم.
همانگونه که گفته شد، شهروند بودن، جایگاه و مقام خاصی نیست. برخی ویراستاران، به عنوان را در اینگونه جملهها با در جایگاه عوض میکنند، که در این مورد خاص راهکار درستی نیست؛ اما اگر بهراستی جایگاه و سمت اجتماعی یا دولتی یا دانشگاهی و مانند آن منظور باشد، میتوان از ترکیب در جایگاه استفاده کرد. برای درستنویسیِ جملهی بالا چند راه وجود دارد:
1-5- حذف به عنوان و آوردن ویرگول:
من، شهروند تهرانی حق دارم از میزان آلودگیِ هوا آگاه شوم.
2-5- حذف به عنوان و آوردن کسرهی اضافه:
منِ شهروند تهرانی حق دارم از میزان آلودگیِ هوا آگاه شوم.
3-5- حذف به عنوان و ساخت جملهی توضیحی با سازهی پس از آن:
من که شهروند تهرانی هستم، حق دارم از میزان آلودگیِ هوا آگاه شوم.
نمونهی دیگر از این مورد چنین است:
جملهی نادرست: با اجرایی شدن برجام به عنوان ثمره مذاکرات ایران و گروه 1+5، سایه برخی مخاطرات از کشور ما برداشته شده است.
جملهی درست: با اجرایی شدن برجام - ثمرة مذاکرات ایران و گروه 1+5- سایة برخی مخاطرات از روی کشور ما برداشته شدهاست.
یا: با اجرایی شدن برجام که ثمرة مذاکرات ایران و گروه 1+5 است، سایة برخی مخاطرات از روی کشور ما برداشته شد.
نکته: همانگونه که گفته شد، اگر به عنوان در جایی معنای جایگاه و سِمَت اجتماعی را دارد، بهتر است با در جایگاه یا در سمت جایگزین گردد:
جملهی نادرست: ...پژمان سکونتی (کردستان)، علیرضا ارجین (مازندران) به عنوان ورزشکار با مربیگری سید حمیدرضا ترابی (کرمان) و سرپرستی علی عددی (مازندران) در این اردو حضور دارند.
جملهی درست: ...پژمان سکونتی (کردستان)، علیرضا ارجین (مازندران) در جایگاه ورزشکار با مربیگری سید حمیدرضا ترابی (کرمان) و سرپرستی علی عددی (مازندران) در این اردو حضور دارند.
6- به عنوان در مفهوم برای نیست؛ برای نمونه:
جملهی نادرست: مسافران نوروزی که شهر زنجان را به عنوان سفر تفریحیِ خود انتخاب میکنند، حتماً از موزهی شهر دیدن کنند.
جملهی درست: مسافران نوروزی که شهر زنجان را برای سفر تفریحیِ خود انتخاب میکنند، حتماً به دیدن موزهی شهر بروند.
7. ترکیب به هیچ عنوان نیز در نگارش رسانهای ترکیبی حشو و اغلب بیمعناست. و بهتر است برایش جایگزین بهتری انتخاب کنیم؛ مانند: هرگز، هیچگاه، اصلاً.
جملهی نادرست: فرماندار بهبهان گفت: در روز عاشورا و در زمان عزاداری بین دو هیات درگیری رخ داد که یک درگیری عادی بوده و به هیچ عنوان حادثه تروریستی نبوده است.
جملهی درست: فرماندار بهبهان گفت: «در روز عاشورا و هنگام عزاداری میان دو هیأت درگیری رخ داد که یک درگیری عادی بود و هرگز (اصلاً) حادثة تروریستی نبوده است.»
منبع: «نگاهی نو به غلط ننویسیم، در گفت و گو با استاد نجفی» نویسنده الهام باقری، مجله کتاب ماه ادبیات، شماره 56 و 57 آذر و دی 1390