اخبار همیشه در حال وقوع هستند. مردم متولد میشوند یا میمیرند. بانکها سرقت میشوند. جادههای جدید ساخته میشوند. شرکتها سود یا ضرر میکنند. طوفان خانهها را خراب میکند. دادگاه مردم را به زندان میفرستد یا آزاد میکند. دانشمندان اطلاعاتی جدید کشف میکنند. هر روز و هر دقیقه اتفاقات خبرساز در نقطهای از دنیا رخ میدهد ... حتی اگر روزنامهنگار یک کشور کوچک هم باشید، احتمالا در این لحظه که دارید این متن را میخوانید، اتفاقی خبرساز در کشور شما رخ داده است. وظیفهی شما بهعنوان یک روزنامهنگار این است که اطلاعات مربوط به آن رویداد را به دست بیاورید و به خوانندگان و شنوندگانتان ارائه کنید؛ اما شما نمیتوانید همیشه در همه جا حاضر باشید تا خودتان آن رویدادها را ببینید. شما به راههای دیگری برای به دست آوردن اطلاعات در رابطه با وقایع مختلف نیاز دارید. منبع، شخص یا چیزی است که اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهد.
منابع اطلاعاتی میتوانند افراد، نامهها، کتابها، فایلها، فیلمها -و در واقع هر چیزی که روزنامهنگاران برای گزارشهای خبری از آنها استفاده میکنند- باشند. اگر میخواهید در رابطه با رویدادها یا مسائل مختلف گزارش تهیه کنید، منابع بسیار اهمیت دارند. روزنامهنگاران تلاش میکنند تا حد امکان کار خود را با مشاهداتشان پیش ببرند اما این کار همیشه ممکن نیست. برخی رویدادها قبل از رسیدن روزنامهنگار به محل، تمام میشوند. برخی دیگر هم مانند گیاهانی هستند که تنها ساقه و برگهای آنان قابل مشاهده است. ریشههای بسیار مهم آن از دید پنهان است. خبرنگارانی که تنها چیزهایی که میبینند را گزارش میکنند، بسیاری از اخبار را از دست میدهند؛ مگر اینکه منابعی داشته باشند که جزئیات بیشتر یا زوایایی را که از دید آنان پنهان مانده بوده است، بیان کنند.
انواع منابع
روزنامهنگاران باید به حقایقی که قابل اعتماد هستند، بپردازند. بنابراین مهم است که منابعی که برای نوشتن گزارش از آنان استفاده میکنند، بتوانند اطلاعات دقیقی را در رابطه با اتفاقی که افتاده است یا گفته شده است، به آنان بدهند. همانطور که رویدادهای خبری مختلفی وجود دارد، منابع اطلاعاتی مختلفی هم وجود دارد. برخی از آنها اطلاعات بسیار دقیقی را در اختیار شما قرار میدهند. ما به این منابع «منابع قابل اعتماد» میگوییم؛ زیرا میتوانیم به گفتهی آنها تکیه کنیم. برخی دیگر از منابع کمتر قابل اعتماد هستند. با وجود آن که به سختی میتوان به آنها اعتماد کرد اما همچنان مفید هستند. راه اصلی قضاوت منابع اطلاعاتی، اعتبار و پایایی آنهاست.
- خبرنگاران
یکی از معتبرترین منابع اطلاعاتی روزنامهنگاران دیگر هستند (که البته کاملا قابل اعتماد نیستند). آنها ممکن است همکاران شما در یک خبرگزاری باشند که اخبار سازمان شما را تامین میکنند. اگر آنها به خوبی آموزش دیده باشند و با تجربه و منصف باشند، گزارشهای آنان معمولا دقیق است و میتوان به آنها اعتماد کرد. با این حال اگر اطلاعات اساسی در گزارش آنها وجود نداشته باشد، باید آنها را به شما ارائه دهند یا شما خودتان به دنبال پیدا کردن آنها بروید. سازمانهای خبری باید سیستمی برای بررسی اطلاعات داشته باشند تا اشتباهی رخ ندهد. گزارش یک خبرنگار باید توسط سردبیر اصلی و فرعی بررسی شود. در اتاقهای خبری کوچک که یک خبرنگار ممکن است سردبیر هم باشد، باید نسبت به بررسی حقایق دقت ویژه داشته باشند.
اگر یک منبع همیشه اطلاعاتی صحیح ارائه میکند، میشود به او اعتماد کرد و دفعه بعد هم با او صحبت کرد. اگر آنها اشتباه کنند، ممکن است به گفتههای آنان شک کنیم. در نتیجه «اطمینان» در طول زمان ایجاد میشود. اعتبار شما بهعنوان یک روزنامهنگار بسیار مهم است. اگر سابقهی خوبی در نوشتن گزارشهای منصفانه و دقیق داشته باشید، شما را باور خواهند کرد. اگر به بیدقتی در کار یا تفاسیر مغرضانه شهرت پیدا کنید، همکاران، خوانندگان یا شنوندگان شما نمیتوانند به شما اعتماد کنند.
در تمام موارد بهتر است فقط آن چیزی را که مطمئن هستید گزارش دهید یا در گزارش خود عنوان کنید که مطالب گفتهی شخص دیگری است. شما باید همیشه حقایق دقیق و نقلقولها را ارائه دهید. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید، میتوانید از عباراتی مانند «به نظر میرسد...» استفاده کنید. بهتر است این عبارت را بگویید تا اینکه خوانندگان یا شنوندگانتان تصور نکنند آنچه شما گفتهاید یک واقعیت ثابت شده است.
- منابع دست اول
اغلب، منبع شخصی است که در مرکز یک رویداد یا موضوع قرار دارد. ما به این افراد منابع دست اول میگوییم. منبع دست اول ممکن است مردی باشد که از هواپیما سقوط کرده و زنده مانده است و داستان خودش را تعریف میکند؛ یا رهبر یک اتحادیه که برای دستمزد اعضاء مذاکره میکند. آنها معمولا بهترین منابع اطلاعاتی در رابطه با اتفاقی که افتاده است، هستند. آنها باید بتوانند جزئیات و نقلقولهای دقیقی را به شما ارائه بدهند. البته حضور یک نفر در یک رویداد به این معنا نیست که او یک فرد دقیق و منصف است!
یک هشدار مهم: اگر هر یک از منابع شما اطلاعاتی را به شما بدهند که افتراآمیز است، ممکن است به دلیل استفاده از آن اطلاعات به دادگاه بروید. شما مسئول تصمیمگیری در رابطه با انتشار یا عدم انتشار مطالب هستید.
- منابع مکتوب
گزارشهای مکتوب میتوانند منابع اطلاعاتی عالی برای یک روزنامهنگار باشند. این اطلاعات معمولا پس از تحقیقات بسیار توسط نویسندگان نوشته شدهاند. صحت آنها بررسی شده است و معمولا پس از تایید رسمی منتشر میشوند. با این حال، تنها به این دلیل که اطلاعات چاپ شدهاند، نمیتوان به آنها اعتماد کرد. باید ببینید چه کسی آن اسناد را ایجاد کرده است. آیا آنها در موقعیتی هستند که به اندازه کافی در رابطه با آن موضوع اطلاعات داشته باشند؟ آیا آنان مشهور و قابل اعتماد هستند؟ این کار بهویژه در رابطه با اطلاعات موجود در اینترنت بسیار مهم است. هر کسی میتواند اطلاعاتی را در اینترنت قرار بدهد و شما تا زمانی که ندانید این اطلاعات چقدر قابل اعتماد هستند، نمیتوانید در مورد آنها قضاوت کنید.
یکی از مزیتهای اینترنت این است که شما میتوانید به سرعت منابع متعدد را مورد بررسی قرار دهید اما باید مراقب باشید که یک اشتباه در یک سایت، میتواند به راحتی و به سرعت توسط افرادی که برای سایتهای دیگر مینویسند، تکرار شود. حتی مراجع بزرگ آنلاین، مانند ویکیپدیا، به افرادی که اطلاعات را مینویسند و صحتشان را بررسی میکنند، متکی است و موارد متعددی وجود داشته است که اطلاعات نادرست منتشر کردهاند.
- اسناد فاش شده
ممکن است گاهی به شما سندی داده شود که به طور رسمی در مطبوعات منتشر نشده است. این اسناد ممکن است توسط شخصی در یک شرکت یا بخش دولتی به شما داده شود. به این اسناد «اسناد فاش شده» میگوییم. این اسناد اغلب توسط افرادی فاش میشوند که معتقدند مردم باید این اطلاعات را بدانند (مانند یک گزارش زیست محیطی)؛ اما خودشان قادر نیستند که اطلاعات را افشا کنند. شاید به این علت که صلاحیت انجام آن کار را ندارند.
اسناد فاش شده اغلب منابعی عالی برای اخبار هستند؛ به این علت که میتوانند حاوی اطلاعاتی باشند که شخصی در تلاش برای مخفی نگه داشتن آن است. این سند ممکن است برنامهریزی برای انجام کاری باشد که مردم با آن مخالفت خواهند کرد. مانند تخریب خانهها برای ساخت یک جاده جدید. یا ممکن است گزارشی در رابطه با فساد در یک سازمان باشد که روسای آن نمیخواهند مردم از این اتفاق مطلع شوند.
فقط به دلیل اینکه دولت، یک شرکت یا یک گروه نمیخواهند اطلاعاتی فاش شوند، به این معنی نیست که شما نباید آن اطلاعات را گزارش کنید. اگر فکر میکنید که اطلاعرسانی به خوانندگان یا شنوندگان مهم است، آن کار را انجام دهید؛ حتی اگر اطلاعات بهصورت غیررسمی به شما داده شده باشد. البته مانند هر اطلاعات دیگری، اسناد فاش شده هم باید قبل از انتشار، صحتسنجی شوند.
هنگام استفاده از اسناد فاش شده، خطرات قانونی هم وجود دارد که باید در نظر گرفت. برای مثال ممکن است آن اسناد دزدیده شده باشند. دریافت اموالی مسروقه جرم است. در آینده در این رابطه توضیح خواهیم داد که کپی کردن سند و بازگرداندن آن اغلب راهی مناسب برای غلبه بر این مشکل است.
- منابع دست دوم
منابع دست دوم، افرادی هستند که خبر را نمیسازند اما آن را منتقل میکنند. گزارش رسمی پلیس از یک حادثه یا اظهارنظر یک افسر پلیس را میتوان منابع دست دوم نامید. منابع دست دوم به اندازهی منابع دست اول قابل اعتماد نیستند. اغلب شاهدان عینی باید برای خبرنگاران، منابع دست دوم در نظر گرفته شوند؛ زیرا با وجود آنکه میخواهند آن چیزهایی که دیدهاند و میدانند را بگویند اما برای این کار آموزش ندیدهاند و اطلاعاتشان ممکن است نادرست و بیمعنی باشد.
شما باید اعتبار منابع دست دوم را ارزیابی کنید و در صورت لزوم به خوانندگان یا شنوندگان خود بگویید که اطلاعات از کجا به دست آمدهاند.
- افشاگری
گاهی اوقات شخصی برای دادن خبر با شما تماس میگیرد اما از گفتن نام خود خودداری میکند. این افراد ناشناس خطرناکترین منابع اطلاعاتی هستند و تنها باید با احتیاط بسیار از اطلاعات آنها استفاده شود. با وجود آنکه اطلاعات افراد ناشناس میتواند ایدهی خوبی برای یک گزارش به شما بدهد اما هرگز نباید بدون بررسی بسیار از آنها استفاده شود.
اگر آنها اشتباه کنند، شما مستقیما مسئول خواهید بود؛ مگر اینکه اطلاعاتشان را با سایر منابع معتبر بررسی کرده باشید. غالبا افرادی که با شما تماس میگیرند، نامشان را با این شرط که برای کس دیگر فاش نکنید به شما میگویند. شما باید هر چیزی را که میگویند، بررسی کنید؛ زیرا اگر در رابطه با موضوعی اختلاف نظر وجود داشته باشد، نمیتوانید نام منبعتان را نقل کنید؛ حتی اگر شما را به جرم افترا به دادگاه ببرند.
- نسبت دادن
وقتی اطلاعاتی را از یک منبع دریافت میکنید، معمولا باید اطلاعات را به شخصی نسبت بدهید. «نسبت دادن» به این معناست که به خوانندگان یا شنوندگانتان، نام و عنوان شخصی را که با او مصاحبه کردهاید یا اسناد اطلاعاتی از او دریافت کردهاید، بگویید. سه سطح نسبت دادن وجود دارد که بستگی به این مسئله دارد که منبع شما رضایت دارد بهصورت عمومی شناسایی شود یا میخواهد در رابطه با مطالبی که به شما میگوید، رازدار باشید. این سه سطح که در ادامه به تفصیل توضیح خواهیم داد عبارتند از:
- همگانی؛ به این معنی که شما میتوانید از اطلاعات و نام آنها استفاده کنید.
- غیرقابلانتساب؛ به این معنی که شما میتوانید از اطلاعات استفاده کنید اما باید از گفتن نام منبع خودداری کنید.
- محرمانه؛ به این معنی که شما نمیتوانید از اطلاعات و نام آنها استفاده کنید.
- همگانی
بیشتر اطلاعاتی که به شما داده میشود، همگانی هستند. مردم جزئیات را به شما میگویند و به شما اجازه میدهند نام و شغل آنها را نقل کنید. سیاستمداری که سخنرانی میکند، شاهدی که یک تصادف را توصیف میکند، افسر پلیسی که یک دستگیری را گزارش میدهد، رئیس یک شرکت که از افزایش قیمتها دفاع میکند؛ همه معمولا آماده هستند که از آنها نقلقول کنید و نامشان را اعلام کنید.
همیشه بهترین کار این است که اطلاعات همگانی به دست بیاورید. شما میتوانید با استفاده از جملاتی که میگویند یک گزارش دقیق کار کنید. همچنین میتوانید با استفاده از نقلقولهای مستقیم گزارش را انسانیتر جلوه بدهید؛ اما مهمتر از همه این است که مردم آن چیزی را که میخوانند یا میشنوند، با توجه به شخصی که آن را میگوید، قضاوت میکنند. اگر وزیر دادگستری بگوید که به مجازات اعدام انتقاد دارد، احتمال بیشتری دارد که به آن حرف توجه کنند تا شخصی که در خیابان در حال گذر است.
- غیرقابل استناد
گاهی اوقات یک منبع به شما اطلاعاتی میدهد که میتوانید از آنها استفاده کنید اما نباید اطلاعات را به شخص نسبت بدهید. منبع شما ممکن است دلایل مختلفی برای این کار داشته باشد. شاید او بهصورت رسمی مجاز به ارائه اطلاعات به شما نباشد اما فکر میکند که باید اطلاعات را عمومی کرد. شاید هم نمیخواهد در معرض دید مردم قرار بگیرد!
سیاستمداران گاهی اوقات جزئیات غیرقابلانتساب یک طرح را ارائه میکنند تا بتوانند بدون هیچ خطری واکنش عمومی را نسبت به آن مسئله بفهمند. اگر مردم از آن طرح خوششان بیاید، سیاستمدار میتواند کار خود را انجام دهد و اعتبار کسب کند. اگر مردم طرح را دوست نداشته باشند، سیاستمدار میتواند بدون آسیب دیدن چهره مردمیاش، آن طرح را رها کند؛ زیرا نام او با طرح همراه نبوده است.
اگر منبع موافقت نکرد که اطلاعات را بهصورت همگانی منتشر کنید و موافقت کردید که از نام منبع استفاده نکنید، عباراتی وجود دارد که میتوانید به جای آن استفاده کنید؛ مانند «یک منبع قابل اعتماد عنوان کرد...». در این جملات اعتراف میکنید که نمیتوانید تمام حقیقت را بگویید. منابعتان ممکن است اجازه دهند که نام آنها برای قسمتهای خاصی مورد استفاده قرار بگیرد. وظیفهی شما بهعنوان یک روزنامهنگار این است که اخبار را با دقت هر چه تمامتر منتقل کنید. گزارشهایی که به منبعی منسوب نمیشوند، به اندازهی دیگر اطلاعات دقیق به نظر نمیرسند.
- محرمانه
گاهی اوقات اطلاعاتی به شما داده میشود که کاملا محرمانه است؛ به این معنا که حتی نباید در رابطه با مسئلهای که به شما میگویند بنویسید و مطمئنا نباید نام آنها را هم ذکر کنید. به عنوان مثال ممکن است اطلاعاتی در رابطه با یک عملیات بزرگ پلیس علیه یک باند جنایتکار دریافت کنید. شما از رئیس پلیس اطلاعات بیشتری میخواهید اما بدیهی است که او نمیخواهد مطالبی منتشر کنید که به باند خلافکار هشدار داده شود.
او ممکن است به شما اطلاعاتی بدهد اما از شما بخواهد که جایی عنوان نکنید. از آنجایی که آنان از شما میخواهند مطالب را منتشر نکنید؛ در عوض شما هم میتوانید از آنان درخواستی داشته باشید! اگر موافقید که جزئیات را قبل از عملیات پلیس منتشر نکنید، میتوانید از آنها بخواهید که اگر ممکن است آنان را در عملیات همراهی کنید. سپس شما تمام رقبایتان را شکست خواهید داد و یک گزارش عالی خواهید داشت.
یک مسئله که باید در رابطه با دریافت و بررسی اطلاعاتی که غیرقانونی هستند بدانید، این است که این تنها یک درخواست است؛ میتوانید با آن موافقت یا مخالفت کنید. اگر شخصی بگوید میخواهد بدون ذکر نام با شما صحبت کند، باید تصمیم بگیرید که اطلاعات او چقدر بااهمیت است و اینکه آیا میتوانید آن اطلاعات را از طریق دیگری به دست بیاورید یا نه. اگر نمیتوانید شاید با شرایط آنان موافقت کنید. در هر صورت باید با آنها چانه بزنید تا آنها راضی شوند اطلاعات را بهصورت همگانی یا حداقل بدون ذکر نام منتشر کنید.
نام فرضی، سپر دفاعی منبع
گاهی باید با استفاده کردن از یک نام فرضی از هویت منبعتان محافظت کنید. این اغلب زمانی رخ میدهد که شما در حال نوشتن راجع به قربانیان یک جنایت باشید. این افراد ممکن است بدشان نیاید که شما داستانشان را بنویسید اما نمیخواهند دیگران بدانند که دقیقا چه کسی هستند. به خصوص باید حواستان باشد که از کودکان محافظت کنید.
در اینطور مواقع به فرد نامی فرضی داده میشود؛ مثلا نام کوچک فرد بدون ذکر نام خانوادگی او. البته باید به خوانندگان یا شنوندگان بگویید که این نام، نام واقعی آن شخص نیست بلکه برای محافظت از او آورده شده است. اگر از تصاویر آنها استفاده میکنید، مطمئن شوید که در آن قابل تشخیص نیستند. اگر از صدای آنان استفاده میکنید، صدا را تغییر دهید تا هنگام پخش در رادیو و تلویزیون قابل شناسایی نباشد. همچنین ممکن است مجبور شوید برخی اطلاعات گزارش را که به شناسایی افراد کمک میکند، پنهان کنید. این کار باید حتما با تایید سردبیر انجام شود.
نظر شما