یک مرجع نادرست کسی است که اطلاعات او در یک حوزه مشخص به طور عمده نقص دارد. دلیل آن هم این است که اعتبار یا تخصص آنها نامربوط، مشکوک، ناکافی یا کاملا بدون تخصص هستند. به عنوان مثال، بازیگری که باوجود نداشتن تخصص پزشکی، یک محصول پزشکی را تبلیغ میکند میتواند یک مرجع کاذب درنظر گرفته شود.
توسل به مرجع کاذب در بحثهای مختلف، یک استدلال مغالطهآمیز است. آنها بر اظهارات یک مرجع کاذب تکیه میکنند که به اسم یک مرجع معتبر در موضوع مورد بحث قرار میگیرد. مفهوم مرجع کاذب در بسیاری از موقعیتها نقش مهمی ایفا میکند بنابراین درک آن بسیار مهم است.
نمونههایی از مرجعیت کاذب
در زیر نمونههایی از انواع رایج منابع کاذب و دلایل نادرست تلقی شدن آنها را آوردهایم:
-
منبع کاذب با تخصص نامربوط. این مغالطه زمانی که اتفاق میافتد که فردی که به عنوان منبع شناخته میشود دارای تخصص است اما تخصص او به بحث ربطی ندارد. مثلا یک نفر استاد علم فیزیک است اما راجع به پزشکی نظر میدهد.
-
منبع کاذب با تخصص مشکوک. این مغالطه در مواقعی اتفاق میافتد که فرد دارای تخصص مربوط به بحث است اما کیفیت تخصص او مشکوک است. برای مثال شخصی که برای گرفتن مدرک دانشگاهی خود رشوه پرداخت کردهاست. مدرک تخصص را دارد اما کیفیت تخصص او مشکوک و نادرست است.
-
منبع کاذب با تخصص ناکافی. این مغالطه در مواردی اتفاق میافتد که فرد دارای تخصص و اعتبار است اما تخصص او برای نظر دادن راجع به این موضوع کافی نیستند. برای مثال فردی که گواهی کمکهای اولیه دارد نمیتواند در موضوعات پیچیده پزشکی اظهارنظر کند. درنتیجه یک فرد با تخصص ناکافی شناخته میشود.
-
منبع کاذب بدون تخصص. این مسئله درمواقعی اتفاق میافتد که منبع موردنظر اعتبار یا تخصصی نداشته باشد.
علاوه بر این منبع کاذب را میتوان ترکیبی از عوامل بالا درنظر گرفت. منبع ممکن است هم تخصص نامربوط داشته باشد و هم تخصص او مشکوک باشد. علاوه بر شخص، منبع کاذب را بر شرکتها هم میتوان بکار برد. اعتبار آنها هم مانند اشخاص مورد بررسی قرار میگیرد. برای مثال اگر یک شرکت ادعا میکند که در زمینه بهداشت و درمان یک مرجع است، اما هیچ فردی را که در این زمینه متخصص باشد نداشته باشد و استخدام نکرده باشد،صلاحیت شرکت تایید نمیشود. شرکت باید مدارکی ارائه کند که مرجعیت خود را در این زمینه اثبات کند.
نمونهای از توسل به منبع کاذب این است که یک سلبریتی رسانهای بدون تخصص پزشکی است که رژیم غذایی افراطی را تایید میکند؛ درحالی که شهرت او به تنهایی او را برای صحبت راجه به این موضوع واجد شرایط نمیکند. توسل به منبع کاذب میتواند به شکل زیر باشد:
سلبریتی: ستاره سینما بودن به من انگیزه داد تا این رژیم غذایی جدیدی را توسعه بدهم که ایمنتر و موثرتر از رژیم معمولی است.
علاوه بر این شخص دیگری میتواند موقع صحبت کردن به این سلبریتی استناد کند.
بازاریاب: رژیم غذایی جدید ما توسط ستاره مشهور سینما تایید شده است. او میگوید این رژیم از رژیم معمولی موثرتر و ایمنتر است.
کسی که از منبع کاذب استفاده میکند ممکن است منبع خود را پنهان کند تا کسی متوجه نشود که از منبع کاذب استفاده میکند. در این مواقع او به فردی مبهم اشاره میکند مثلا میگوید:« به گفتهی کارشناسان...». گاهی هم ممکن است فرد به جای پنهان کردن منبع کاذب، روی او تاکید کند. مثلا بر روی مدرکهای فردی که تخصص نامربوط دارد تاکید شود.
سلبریتی: من به عنوان یک ستاره سینما که برنده چندین جایزه اسکار است و آخرین فیلم من چند میلیارد دلار درآمد داشته است، انگیزهی قوی برای یافتن راهی برای کاهش وزن داشتم. برای همین این رژیم غذایی جدید را ایجاد کردم که ایمنتر و موثرتر ار رژیمهای معمولی است.
ممکن است فردی که از این مغالطه استفاده میکند به طور همزمان هم شما را به منبع کاذب ارجاع دهد و هم منابع واقعی را رد کند. مثلا بگوید: من به رژیمهایی که پزشکان و متخصصان تغذیه مردم را وادار به استفاده از آنها میکنند اعتقادی ندارم. بنظر من استفاده از رژیمی که فلان ستارهی سینما گفته ایمنتر و موثرتر است، برایم بهتر است.
نحوه مقابله با مغالطه منبع کاذب
راه اصلی پاسخ به افرادی که از این مغالطه استفاده میکنند این است که به آنان توضیح دهید چرا منبعی که آوردهاند کاذب است. البته اینکه چطور اینکار را انجام میدهید به شخصیتی که منبع قرار داده شدهاست بستگی دارد. برای مثال:
-
اگر منبع اعتبار یا تخصص نامربوط دارد فقط توضیح دهید که تخصص او ربطی به موضوع مورد بحث ندارد، حتی اگر معتبر باشد.
-
اگر منبع تخصص ناکافی یا مشکوک دارد، میتوانید توضیح دهید که چرا تخصص او برای اظهارنظر در این مورد کافی نیست یا مشکوک است.
-
اگر منبع تخصصی ندارد هم صرفا به فقدان اعتبار این شخص اشاره کنید و بگویید نمیتواند منبع صحبت باشد.
باید چند مسئله را در ذهن داشته باشید: اگر مسائل متعددی در رابطه با اعتبار شخص وجود دارد میتوانید به همهی آنها اشاره کنید یا فقط روی برخی از آنها متمرکز شوید. بهترین اقدام به دو عامل بستگی دارد. اولا اینکه دارید با چه کسی بحث میکنید و دوم آنکه امید دارید به چه نتیجهای برسید.
یکی از بهترین تکنیکهایی که میتوانید از آن استفاده کنید پرسیدن سوالاتی در مورد منبع است. مانند اینکه چرا این فرد را منبع خود اعلام کردهاند؟ اینکار باعث میشود علاوه بر اینکه مغالطه بحث را آشکار میکنید، به فرد مقابل کمک کنید تا مسائل مربوط به این منبع را به صورت درونی با خود حل کند و به افشای مسائل کمک کند.
همچنین ممکن است مجبور شوید علاوه بر مغالطه منبع کاذب با تکنیکهای مغالطهای دیگر هم مقابله کنید. به عنوان مثال، اگر شخصی از زبان مبهم برای پنهان کردن منبع خود استفاده کرد باید صراحتا به این مسئله اشاره کنید و بخواهید که نام منبع خود را بگوید.
درنهایت چند اخطار وجود دارد که در این مواقع باید در ذهن داشتهباشید. عوامل مختلفی وجود دارند که در تصمیم شما برای پاسخگویی به این مغالطه نقش دارند. یک عامل این است که آیا فردی که از این مغالطه استفاده میکند، از مغالطه خود آگاه است و از آن کسب سود میکند؟ یا خودش گمان میکند که استدلال درستی بیان کردهاست؟ در این مواقع باید روش خود را با فرد مقابل تنظیم کنید تا اخلاقیات رعایت شود.
گاهی اوقات عدم اطمینان و اختلاف نظر درباره منبع کاذب وجود دارد. مثلا در برخی مواقع ممکن است این موضوع بحثبرانگیز باشد که آیا یک مسئولیت و صلاحیت خاص میتواند به عنوان منبع و تخصص درنظر گرفته شود یا نه. هنگام ارزیابی این موضعیتها دقت کنید و بصورت کامل شرایط را بررسی کنید و مراقب سوگیریهایی که روی نظر شما تاثیر میگذارد باشید.
نکته بعدی این است که مراقب باشید اینکه مطالب از یک منبع کاذب نقل شدهاند لزوما اشتباه نیستند! برای مثال اگر یک منبع کاذب از یک اقدام حمایت میکند به این معنی نیست که آن اقدام حتما غلط است. باید در نظر داشته باشید کسانی که در زمینهای صلاحیت منبع بودن ندارند هم میتوانند استدلال درستی ارائه دهند. منبع را رد کنید اما استدلال را حتما بررسی کنید و نسبت به خود استدلال پاسخ دهید. میتوانید روی بخشی از استدلالها که بنظرتان نادرست هستند تمرکز کنید.
چگونه خودمان از این مغالطه دوری کنیم
برای جلوگیری از گرفتار شدن به منبع کاذب، این سوالات را از خود بپرسید:
از خودتان بپرسید شخصی که در ذهن دارید چه تخصصی دارد؟
از خودتان بپرسید که در شرایط فعلی چه اعتبار یا تخصص خاصی لازم است؟
از خودتان بپرسید آیا اعتبار این شخصیت معتبر و کافی است یا خیر؟ و مطمئن شوید هر نکته یا توضیحی درباره چرایی نبودن آن را توجیه میکنید.
درنهایت باید گفت یک مرجع کاذب کسی است که صلاحیت او برای اظهارنظر راجع به یک موضوع ناقص است. برای پاسخ به این مغالطه باید توضیح دهید که چرا این منبع ناکافی و اشتباه است. تشخیص این مغالطه کار سختی نیست و با کمی درگیر مناظرات شدن میتوانید این مغالطه را تشخیص دهید و به آن پاسخ دهید.
نظر شما