تحقیقاتی در سال ۲۰۱۸ در دانشگاه استنفورد نشان داد که دانشجویان، از دانشآموزان راهنمایی گرفته تا دانشجوی دوره کارشناسی، به راحتی توسط اطلاعات نادرستی که در فضای آنلاین پیدا میکنند فریب میخورند. این مطالعه این موضوع را «نگرانکننده»، «ناخوشایند» و «تهدیدی برای دموکراسی» میدانست.
همین دانشآموزان مشتریان اصلی رسانههای اجتماعی هستند و بسیاری از آنها واجد شرایط رأی دادن در چرخه انتخاباتهای مختلف (چه اکنون و چه در آینده) خواهند بود. این مطالعه در ایالات متحده انجام شد که یکی از کاملترین و سختگیرانهترین قوانین حکمرانی فضای مجازی را به خود اختصاص داده است؛ پس اوضاع اگر در کشور ما بدتر نباشد یقیناً بهتر نیست. اکنون سؤال این جا است که چگونه میتوانیم جوانان را برای تبدیل شدن به یک شهروند آگاه در عصری که هر کسی میتواند آثاری منتشر کند و انگیزههای سیاسی و مالی زیادی برای انتشار اطلاعات نادرست وجود دارد، آماده کنیم؟
اد میدسون (Ed Madison)، استاد روزنامهنگاری دانشگاه اورگان بیان میکند: « به عنوان یک استاد روزنامهنگاری که حرفهی رسانهای خود را به عنوان دانشآموزی دبیرستانی آغاز کردم، درک مستقیمی از نحوهی آموزش روزنامهنگاری دارم که میتواند جوانان را برای تبدیل شدن به ارتباطدهندگانی مؤثر آماده و به آنها کمک کند واقعیت را از شایعه جدا کنند.»
چالشهای عصر اطلاعات نادرست
در یک واقعیت ادعایی «پسا حقیقت»، زبان را میتوان به شیوههایی به کار برد که شبیه یک بازی جنگی زیرکانه است. کلمات میتوانند استانداردهای پذیرفته شده قبلی را مورد تردید قرار دهند و هنجارهای مشترک که زمانی یک تلقی عمومی بدیهی تلقی میشدند ممکن است ناگهان زیر سؤال روند و دیگر بدیهی نباشند.
به عنوان مثال، اصطلاح «اخبار جعلی یا Fake NEWS» را در نظر بگیرید؛ در عرض چند هفته پس از تعریف شدن به عنوان راهی برای توصیف افزایش سریع اطلاعات نادرست اینترنتی ظاهر شد، این اصطلاح توسط چندین سیاستمدار و صاحبنظر برای توصیف یک رسانه جریان اصلی ظاهراً جانبدارانه، مورد سوء استفاده قرار گرفت.
انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا قدرت پنهان اطلاعات نادرست و پتانسیل آن برای تأثیرگذاری بر مردم را آشکار کرد. بازفید[۱] دریافت که روایات اخبار جعلی به طور قابل توجهی از اخبار واقعی در فیس بوک در بازهی منتهی به انتخابات ۲۰۱۶ تأثیر بیشتری داشته است. حتی یکی از نویسندگان اخبار جعلی متهم شده بود که به تنهایی انتخابات را تحت تأثیر قرار داده است. مطالعهی مرکز تحقیقاتی پیو[۲] بعدها نشان داد که ۲۳ % از آمریکاییها ادعا میکنند که یک خبر ساختگی را، چه آگاهانه یا ناآگاهانه، به اشتراک گذاشتهاند.
اطلاعات نادرست چه با عنوان «اخبار جعلی» تلقی شود و چه تبلیغات سیاسی نوین، نهادهای مدنی را تضعیف میکند و باورهای بیاساس را گسترش میدهد. بعلاوه احتمالاً تأثیر بلندمدتی بر نسل بعدی رأیدهندگان و کنشگران فضای سیاسی و اجتماعی خواهد داشت.
فراتر از تفکر انتقادی
استانداردهای آموزشی اکنون بر «تفکر انتقادی» به عنوان سنگ بنای آموزش جدید تأکید دارند. تفکر انتقادی از نیاز جوانان برای تبدیل شدن به مفسران باهوش اطلاعات و قضاوت بر اساس تحلیلهای متفکرانه سخن میگوید.
با این حال، معنای این اصطلاح برای بسیاری از اساتید مبهم باقی مانده است و مدل روششناسی مؤثر برای توسعه دادن آن کمیاب است.
اد میسون بیان میکند: «من اصطلاح «تفکر آگاهانه» را برای توصیف سطح عمیقتری از مشارکت دانشآموزان ترجیح میدهم، آنچه که تحقیقات من نشان میدهد تفکر آگاهنه میتواند جوانان را بهتر برای هدایت مؤثر در چشمانداز پیچیده و حرفهای اخبار مدرن و رسانههای اجتماعی آماده کند.»
متفکر آگاه کسی است که در مورد موضوعی تحقیق کرده و دربارهی حصول اطمینان از معتبر بودن، قابل اطمینان بودن و تحقیق کامل درباره مطالب ارائه شده، اندیشیده است. تفکر آگاهانه روش و نتیجهی واضحتری را نسبت به تفکر انتقادی بیان میکند. دانشآموزان یاد میگیرند که سوگیریها و دستورالعملها را در رسانه تشخیص دهند و قدرت تشخیص واقعیت را از شایعه پیدا کنند.
این رویکرد باعث میشود دانشآموزان بیشتر از مشتریان باهوش باشند؛ آنها به متفکران آگاه روشهای کارآمد حل مشکل تبدیل میشوند، بهعنوان تولیدکنندگان محتوا ظاهر میشوند و یاد میگیرند که از منافع عمومی دفاع کنند. اد میسون عنوان میکند که وزارت آموزش و پرورش ایالت مین این دیدگاه را ۲۰ سال پیش تدوین کرد و از آن زمان آن را به عنوان یک اصل راهنما پذیرفته است.
کارن مک دونالد، معلم هنرهای زبان انگلیسی، به عنوان معلم سال ایالت مین در سال ۲۰۱۴ انتخاب شد. به عنوان بخشی از برنامه آموزشی ایالت مین، مک دونالد در آموزش تفکر آگاهانه پیشرو بود.
روزنامهنگاری در کلاس درس
تحقیقات پیشین ایالات متحده تأیید میکند، دانشآموزانی که تجربه روزنامهنگاری یا نشریه دارند، درجات و نمرات آزمون بهتری نسبت به همسالان خود که این کار را نمیکنند، کسب میکنند. آنها همچنین به عنوان متفکران آگاه به طور مؤثرتری رشد میکنند.
در دانشگاه اورگان، دانشکده روزنامهنگاری و ارتباطات [۳]و دانشکده آموزش و پرورش[۴]، با رهبران فکری آموزش و پرورش، استر وویچیکی و تارا گوبر[۵]، برای توسعه و آزمایش برنامههای آموزشی برای مدارس راهنمایی و دبیرستانهایی که به اصل این موضوعات میپردازند، همکاری کردهاند. «ابتکار یادگیری روزنامهنگاری» (JLI[۶]) یک برنامه مبتنی بر تجربه است که برای تقویت دورههای موجود هنرهای زبان انگلیسی با تأکید خاص بر جمعآوری اطلاعات، روایتگری و نشر طراحی شده است.
در طول سال تحصیلی ۱۷-۲۰۱۶، JLI برنامههایی را در مدرسه راهنمایی اوکلیا و دبیرستان اسپرینگفیلد، هر دو در اورگان برگزار کرد. بر اساس یک ارزیابی مستقل، ۸۵ تا ۹۰ درصد از دانشآموزان شرکتکننده موافق بودند که مهارتهای روزنامهنگاری آموخته شده در JLI مفید و مرتبط هستند.
در سپتامبر ۲۰۱۷، JLI به چهار مدرسه دیگر در اورگان و دو مدرسه در لس آنجلس گسترش یافت.
برنامههای دیگری با ماموریتهای مشابه وجود دارد؛ انجمن آموزش روزنامهنگاری (JEA)، که آموزش و پشتیبانی را برای مشاوران نشریات دانشجویی ارائه میدهد؛ پروژه سواد خبری، یک سازمان غیرانتفاعی غیرحزبی که روزنامه نگاران شاغل را به کلاسهای درس میآورد؛ و مرکز سواد خبری در دانشگاه استونی بروک در نیویورک، که مطالب دوره سواد خبری را به صورت آنلاین ارائه میدهد. در حالی که همه این برنامهها میتوانند از کار معلمان و مشاوران پشتیبانی کنند، JLI با تعبیه روشهای خود در یک برنامه آموزشی موجود، برتری مییابد.
یادگیری روزنامهنگاری در مدرسه مهارتهای تفکر آگاهانهای را فراهم میکند که میتواند در داخل و خارج از کلاس استفاده شود.
حرکت رو به جلو
برنامههای دانشجویی رسانهای به هیچ وجه پدیده جدیدی نیستند، اما روندهای اخیر (چه در ایران و چه در ایلات متحده) نشان میدهد که روزنامههای دانشجویی رو به افول هستند. برنامههای روزنامهنگاری، در جایی که وجود دارند، به ندرت به عنوان اعتبار محسوب میشود. دورهها یا برنامههای آموزشی کمی وجود دارند که سواد رسانهای، مبانی تحقیق و فناوری تولید محتوا را به روشی مؤثر و مناسب آموزش دهند.
روزنامهنگاری دربرگیرنده اصول مهم مشترک اکثر استانداردهای آموزشی از جمله روش تحقیق، زبان و ادبیات مناسب، تولید محتوا و سواد رسانهای است. علاوه بر این، فرصتی برای معلمان است تا در کمک به دانشآموزان برای تبدیل شدن به متفکران آگاه نقش ایفا کنند.
شاید آموزش سواد رسانه در دورهی مدرسه گامی روبه جلو در نظام آموزشی ما باشد اما به هیچ عنوان (ان هم در شکل ناقص و ضعیف فعلی) نمیتواند نیازهای ما را برطرف کند. ما به افرادی نیاز داریم که بتوانند آگاهانه فکر کنند و توانایی تجزیه و تحلیل و حتی تولید مؤثر محتوا را داشته باشند. از آنجایی که اطلاعات نادرست همچنان عموم مردم را آزار میدهد، آموزش روزنامهنگاری منبعی آشنا و در عین حال دست نخورده را برای کک به ما ارائه میدهد.
[۱] Buzzfeed – یک وب سایت اینترنتی آمریکایی
[۲] Pew Research Center
[۳] School of Journalism and Communication
[۴] College of Education
[۵] Esther Wojcicki and Tara Guber
[۶] Journalistic Learning Initiative
نظر شما