احتمالاً هیچ کودکی وجود ندارد که علاقه نداشته باشد بداند پشت کوهی که دیده است، چه جهانی پنهان است؟ یا انتهای مزارع کجا است؟ وسعت بیپایان رودخانهها از کجا شروع میشود و به کجا ختم میشود؟ بسیاری از این قبیل سؤالات در ذهنهای ما از دوران کودکی جریان دارد؛ به همین دلیل است که علاقه انسان به دیدن دنیای پیشرو همیشه او را به مقاصد جدید دعوت میکند. تمایل انسان به شناخت از محیط اطرافش تحولاتی را در نظام ارتباطی او بوجود آورد. به این معنا که میل به دیدن منطقهای فراتر از محیط زندگیاش، به جزء جدانشدنی حیات آگاهانهی او تبدیل شد؛ پس این چنین، حرکتی نو با عنوان سفر شکل گرفت.
همزمان با درک این نیاز بشر، روایت افرادی که به سیر و سفر میپرداختند برای دیگران بسیار جذابیت داشت و تبدیل به یکی از رسومات معمول زندگی مسافران شده بود؛ امروزه و با گذر زمان هم از جذابیت آن کم نشده و شاید ما بارها مخاطب صحبت و مرور خاطرات کسانی بودهایم که تازه از سفر بازگشتهاند و با لذت، شنوای رخدادها و اتفاقات جذابی قرار گرفتیم که برای شخص مسافر رقم خورده است. گویا ارائه آنچه در سفر اتفاق افتاده برای شخص مسافر هم لذت بخش است؛ چرا که با مرور خاطرات شیرین و هیجان انگیز سفر، دوباره در معرض آن اتفاقات قرار میگیرد؛ البته این بار با سوار بر بال پرنده خیال!
از جهتی دیگر، کسانی که حاضر نبودند سختیها و خطرات سفر را به جان بخرند، نمیتوانستند به نیاز شناخت از محیط پیرامون پاسخ درستی بدهند؛ پس بازار روایت کسانی که سفر کردهاند مشتریان خوبی پیدا کرد و علتی شد برای نگارش این خاطرات و شرح اتفاقات و ماجراهای جذابی که در سفرشان رقم خورده است.
از آنجایی که انسان دائم در جستجوی زندگی بهتر حرکت میکند، درک زندگی اقوام مختلف دنیا برایش اهمیت خاصی دارد. پاسخ به این نیاز به این دلیل به وجود آمد که انسانها میخواهند کشورهای دوردست، سبک زندگی مردمان ساکن در آنجا و اتفاقاتی که در مکانهای دیگر رخ میدهد را، حداقل از دید دیگران، بشناسند.
در صده پنجم قبل از میلاد مسیح، هرودوت مورخ یونانی که به پدر تاریخ معروف است، برای اولین بار سفرنامه خود را به رشته تحریر درآورد. او شرح مسافرتهای خود را در داستانهای فراوان از مللی که دیده بود شرح داد و این چنین بنیان گذار سبک ژورنالیستی شد که پس از گذشت 26 قرن هنوز رایج است و نویسندگان بیشماری از آن برای روایت دیدههای خود بهره میبرند.
آداب سفرنامهنویسی
سفرنامه یکی از قدیمیترین اشکال ژورنالیسم است. ویژگی اصلی سفرنامه پوشش دادن وقایعی است که نویسنده در طول سفر با آن مواجه شده است؛ مثل گفت و شنودی که با افراد مختلف داشته و برداشتهایی که از شهرها، روستاها و کشورهای مختلف دریافت کرده و به آنها پرداخته است و...
سفرنامه گاه حکایت از جویندگی دارد و گاه حکایت از غربت، گاه حکایت از کشف ناشناختهها دارد گاه مروری است بر خاطرات، گاه حکایت سفری طولانی را به تصویر میکشد و گاه روایتی که از سر بداههگویی در مسیر راه و یا توشهای که از خاطرات سفر بازسازی شده است.
سفرنامه حکایتی است که حاصل فرآیند نگاه نویسنده بر جهان پیرامونش در حین سفر است. از این رو برخلاف رمان که دنیایی مستقل از واقعیت و مبرای از هرگونه محدودیت و تابعیت از رخدادهای جهان واقعی است، حکایت سفرنامه به روی جهانِ خارج از متن گشوده است و تابع شرایط حاکم بر آن است. پس هدف سفرنامهنویس رسیدن به همسویی و انطباق واژگان با فرآیند نگاه است.
در سفرنامهی ژورنالیستی، عنصر حائز اهمیت مسئله است. نویسنده سفرنامه از ابتدا و گاهاً در حین سفر از سر دغدغه ذهنی و مسئلهای که برایش ایجاد شده با رویدادها مواجه میشود؛ وی سعی میکند خود را در معرض معرکههایی قرار دهد که مرتبط با سوژه مدنظرش باشد و نگاهش با عینک مسئلهمحوری است.
هر گاه مسافری تلاش میکند تا از نوشتار پدیدهای فراتر از سفر خود ایجاد نماید، اولین گام جهت دستیابی به آن از طریق «نگاه» میسر میشود. هرچند نگاه سفرنامهنویس اغلب معطوف به ثبت و نگارش همه مواردی است که در طول سفر میبیند اما همواره در معرض خطرات ناشی از تزاحمات جسمی و ذهنی، پیش داوریها و وسواسها است که میتواند نگاه نویسنده را تیره و محصول سفر را بیرونق کند.
سفرنامهنویس پیوسته بین دو رویکرد سلبی و ایجابی قرار دارد؛ یعنی باید هم در حالت نظارهگر بیرونی قرار گیرد تا نگاهش پذیرای همه تصاویر و مناظر در مسیر سفر باشد و هم فعالانه تلاش کند تا به فرآیند ثبت و نگارش دیدنیها و یافتههای جدیدش دست یابد. از این رو بهترین سفرنامهها همانهایی هستند که به طور ضمنی این تمرین نگاه را در جریان تطابقهای متعدد خود در برابر تعدد اشکال واقعیت، در انطباقهای دائمی به ما نشان میدهند.
سفرنامهها چه ارزشی دارند؟
برای شناخت ابعاد گوناگونِ تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه، از مراجعه به منابع متعدد و متنوع گریزی نیست. از میان ایـن منـابع، سفرنامهها در مقیاس وسیعی از جهات مختلف زندگی مردم سخن گفتهاند و معلومات درخوری، به مشتاقان خویش ارزانی داشتهاند. سیر و سیاحت از دیر زمان با اَشکال مختلف در جوامع انسانی وجود داشته است. این پدیده که بر پایه حرکت انسان و جابه جایی در مکان صورت میگیرد، زاده نیازهای گوناگونِ روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انسان است. برخی از سیاحان در شکل تاجر، زائـر و محقق و ... به سفر پرداختهاند و دسـتاورد سفر خود را در قالب رحله و سفرنامه به یادگار گذاشـتهانـد.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم سفرنامه این است که دارای ویژگی آموزشی است. در ابتدا رفتن به سفر برای پاسخ به یک میل شخصی بود؛ اما بعدها جای خود را به، تمایل به شناختن و شناساندن جهان پیرامون و اهدافی خاص داد.
اگر در گذشته پیدایش و حیات سفرنامه به جابهجایی مسافر از سرزمینی به سرزمین دیگری بستگی داشت، امروزه سفرنامهها اهمیت خود را وامدار ارزش سوژهپردازی و زاویه نگاه و ادبیات ژورنالیست هستند. در واقع نویسنده تلاش میکند تا پس از انعکاس نگاه خود در نوشتههایش، حقایق نوین را در میان اندوختههای شناخته شده در ذهن مخاطب جای دهد و او را در نگاه خود شریک کند. نویسنده حقایق نوین را از ورای منشور فرهنگ و آگاهیهای فردی خود میبیند و بازگو میکند. یعنی نویسنده سفرنامه در مواجهه با دیگری هرگز بیطرفانه نبوده و همواره معطوف به شرایط جهانی است که در آن زندگی میکند.
در طول اعصار گذشته تا به امروز هر قدر که محدودیتهای سفر از بین رفته، تجربه سفر نیز هموارتر شده است. مثلاً در قرون وسطی، که نویسندگان نگرشی محدود و بسته به جهان داشتند، تجربه سفر و تجربه نگاه به دیگر جوامع بسیار اندک و حتی انگشت شمار بود. اما در طول قرن هجدهم میلادی و دورههای پس از آن، به ویژه در قرن نوزدهم، مشرق زمین محمل سفرهای نویسندگان غرب میشود. سرزمین خاطرات و دفتر سفید رویاپردازی درباره افقهای دور میشود و البته این رویاها در عکسها و نوشتهها نیز منعکس میگردد.
با نگاهی به آثار سفرنامه نویسان مشهور در قرن گذشته از هرودوت یونانی گرفته تا ناصر خسرو ایرانی، از مارکوپولوی ایتالیایی گرفته تا ابن بتوته عرب، از کورتیس اسپانیایی گرفته تا شاردن فرانسوی، میتوان دریافت که ارزش تجربه سفر و ابعاد تاریخی–اجتماعی بیش از جنبه ادبی مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این سفرنامه نویسان جهانگردان و یا مورخانی بودهاند که تجربیات حاصل از سفر خود به نقاط گوناگون جهان و سرزمینهای ناشناخته را به رشته تحریر در میآوردند.
در شمارههای بعدی با ویژگیها و روش نگارش سفرنامههای ژورنالیستی بیشتر آشنا خواهیم شد.
نظر شما