وظیفه یک روزنامهنگار تحقیقی، در یک جمله، روایت یک داستان است. اما کار آنجایی سخت میشود که او نمیتواند هر داستانی را روایت کند و این داستان باید ویژگیهای خاص خود را داشته باشد. داستانهایی که در روزنامهنگاری تحقیقی، روایت میشوند باید مخاطب را شوکه و یک چیز پنهان را آشکار کنند. این داستانها باید نقطه شروعی باشند برای تغییر در جامعه. برای مثال داستان رسوایی واترگیت که یک چیز پنهان، یعنی سرقت اسناد به دستور رئیس جمهور را آشکار کرد و مردم با شنیدن آن شوکه شدند. همچنین نقطه شروعی برای تغییر شد؛ یعنی استعفای رئیس جمهور ایالات متحده. برای روایت این داستانها، اولین و مهمترین قدم یافتن یک ایدهی ویژه است. این ایدهیابی برای روزنامهنگارها ساده نیست و ممکن است فرایند آن طولانی شود. اما راهکارهایی وجود دارند که این روند را برای روزنامهنگار سادهتر و سریعتر میکنند.
روزنامهنگار تحقیقی، خیالباف نیست!
تصور اینکه ایدههای داستانی ناگهان برای شما ایجاد شوند را از ذهن خود بیرون کنید. بعضی از خبرنگاران، در رویای خود میبینند که مجموعهای از اسناد محرمانه را در جایی پیدا میکنند یا فردی ناشناس، یک راز سیاسی را به آنها میگوید و آن را در اخبار صفحه اول افشا میکنند. این اتفاقات ممکن است برای هر خبرنگاری اتفاق بیافتند اما احتمال وقوع آنها خیلی کم است (بسیار کمتر از آنچه فکرش را بکنید). برای مثال رسوایی واترگیت با یک خبر از فردی ناشناس شروع شد و با پیگیری خبر توسط روزنامهنگاران به استعفای رئیس جمهور ایالات متحده منجر شد. اما افشاگریهایی مثل واترگیت هر چند سال یکبار اتفاق میافتند و روزنامهنگار تحقیقی نباید منتظر آنها بنشیند.
مشاهده، بهترین راه ایدهیابی
اگر روزنامهنگار به محیط اطراف خود حساس باشد یعنی همیشه حواس پنجگانه خود را با دقت به کار بگیرد و مشاهدات خود را ثبت کند، دیگر هیچ وقت مشکل ایدهیابی نخواهد داشت. چون اطراف ما پر است از سوژههای بکر و جذاب که یا خود ایده داستانی ما میشوند یا نقطه شروعی میشوند برای یافتن یک سوژه جذاب. برای مثال وقتی به یک اداره دولتی مراجعه میکنید و با یک صف طولانی مواجه میشوید؛ همین صف طولانی میتواند برای شما نقطه شروعی باشد برای یافتن داستان اهمالکاری یا فساد یک مدیر دولتی. تجربههای تصادفی شما با یک بررسی کوتاه میتوانند یک ایده خوب برای شما ایجاد کنند.
مطالعه بیشتر، ایده بیشتر
اگر میخواهید در روزنامهنگاری تحقیقی موفق شوید، دیگر مطالعه کردن برای شما یک توصیه اخلاقی نیست؛ بلکه یک وظیفه است. خواندن مستمر به مرور، مهارت نوشتن شما را تقویت و اطلاعات و سواد علمی شما را هم بهتر میکند. همین دو مورد کافی است تا شما مجاب شوید که باید مطالعه کنید. روزنامهنگاری که سواد زیادی دارد و قلم قوی دارد، یک روزنامهنگار موفق است و این دو ویژگی جز با مطالعه به دست نمیآید.
غیر از این دو اثر مثبت، اگر یک روزنامهنگار تحقیقی مطالعه اخبار و گزارشات روز را در لیست کارهای هر روز خود قرار دهد، بی شک به ایدههای داستانی خوبی میرسد؛ چون با دقت در بعضی از اخبار میتوان به یک داستان پشت پرده پیبرد.
روزنامهنگار تحقیقی، چه چیزی میخواند؟
شما به عنوان روزنامهنگار باید هر روز اخبار و گزارشات را بخوانید اما برای روزنامهنگاری تحقیقی خواندن برخی منابع مفیدتر هستند. یکی از منابعی که میتواند برای شما منشاء ایده باشد، رسانههای محلی است. این رسانهها در مقالاتشان، بذر ایده داستانی برای روزنامهنگاری تحقیقی را دارند. کافی است شما آنها را با دقت بخوانید، آن بذر را پیدا کنید و رشد بدهید تا به یک ایدهی تحقیقی برسید. برای مثال خبر افزایش تصادفات جادهای در یک شهرستان ممکن است با یک بررسی، شما را به ناایمن بودن جادههای شهرستان که ناشی از داستان اختلاس بودجه ساخت جاده توسط یک مدیر دولتی است، برساند.
یکی دیگر از منابعی که به شما برای رسیدن به ایده کمک میکنند اخبار و گزارشات حقوقی و مالی هستند. برای مثال تغییر نام یک شرکت یا برگزاری مناقصه، اخباری هستند که اگر هوشیار باشید ایدههای خوبی در پشت پرده خود دارند.
منبع دیگری که به درد روزنامهنگار تحقیقی میخورد، سوژههای پر سروصداهایی هستند که ناگهان محو شدهاند. اگر از این مسیر به یک ایده برسید، تحقیق شما برای مخاطبان بسیار جذاب و خواندنی خواهد شد. برای مثال «بایا» که با تبلیغات گسترده تلویزیونی و محیطی، حسابی سر زبانها افتاده بود به ناگاه از رسانهها غیب شد و هیچ خبری از آن نیست. اینکه چه اتفاقی برای بایا افتاده و دلیل آن چه بوده میتواند ایده مناسبی به شما بدهد (شاید برخی از این یدهها به جایی نرسند و یا داستان مهمی پشتشان نباشد اما نقطهی شروع هر گزارش همین ایدهها هستند).
دیگر منبعی که میتواند در ایدهیابی به شما کمک کند، اخبار و گزارشات رسانههای خارجی دربارهی کشور شما است. سعی کنید هدف اصلی آنها از انتشار هر خبر را کشف کنید. برای مثال بررسی کنید که آن خبر منافع چه کسانی را تأمین میکند و آیا بین آنها و رسانههای خارجی رابطهای هست یا خیر.
همچنین گزارشهای رسمی دولت نیز، جزء منابع یک روزنامهنگار تحقیقی هستند؛ گزارش دولتی، دریای سوژه است. رصد و تحلیل همه این منابع در یافتن ایده به شما کمک خواهند کرد اما آنها تنها زمانی به کار شما میآیند که دقت و هوشیاری داشته باشید و مثل یک شکارچی سوژهها را شکار کنید.
ایدهیابی، سخت ولی ممکن
روزنامهنگاری تحقیقی به روایت یک داستان خاص نیاز دارد. این خاص بودن داستان، یافتن ایده داستانی را برای روزنامهنگاران سخت میکند. اما اگر ایده مناسب پیدا شود و روزنامهنگار تحقیقی آن را روایت کند، میزان استقبال مخاطب از آن به مراتب از گزارشات معمولی بیشتر است. همچنین اثرگذاری یک گزارش تحقیقی اصلا با سایر گزارشات قابل مقایسه نیست. این استقبال و اثرگذاری، هر روزنامهنگاری را ترغیب میکند تا گزارش تحقیقی بنویسد اما سختی ایدهیابی داستانی باعث میشود خیلی از آنها پس از مدت کوتاهی از روزنامهنگاری تحقیقی منصرف شوند و تنها عدهی کمی میتوانند در این مسیر به کار خود ادامه دهند. این عده اولاً خیالباف نیستند و به جای اینکه در رویا، فردی ناشناس اسرار محرمانه را به آنها بگوید، خودشان دنبال ایده میروند و آن را کشف میکنند. ثانیاً اهل مطالعه هستند و منابعی که در ایجاد ایده به آنها کمک میکند را دائما رصد میکنند. البته فقط به این رصد و مطالعه بسنده نمیکنند. این روزنامهنگاران همیشه و همه جا با دقت محیط اطراف خود را مشاهده و مشاهدات خود را ثبت میکنند تا با بررسی آنها به ایده برسند. مشاهده و مطالعه اگر دقیق و هوشمندانه باشند مانند دو بال پرواز برای شما خواهند شد تا به یک روزنامهنگار تحقیقی موفق تبدیل شوید.
نظر شما