۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۴:۰۲
کد خبرنگار: 5305
کد خبر: 85451908
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

استفاده از توصیف هوا در فضاسازی روایت

هوا هم حرف می‌زند

۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۴:۰۲
کد خبر: 85451908
علی‌اصغر نیاز
هوا هم حرف می‌زند

هوا، تاثیر بسزایی در حال و هوا و خلقیات ما دارد. گرما ما را عصبی ‌می‌کند و هوای بارانی، کمی فضای ما را عاشقانه می‌کند. با این وجود اما جای خالی توصیف هوا در بسیاری از روایت‌ها دیده‌ می‌شود. هوا، عنصری است که با شرح آن می‌توانید زیباتر و اثرگذارتر فضاسازی کنید.

تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نویسندگان در روایت‌های خود چندان به هوا توجه نمی‌کردند؛ تنها چند مورد از توصیف طوفان‌های دریایی در آثار این دوران به چشم می‌خورد. اما هر چه گذشت با صنعتی شدن شهرها، میل انسان‌ها به طبیعت بیش‌تر و این میل حتی به شیفتگی مبدل شد. آدم‌های مشغول به زندگی رباتی در شهرهای آلوده و شلوغ، بیش از پیش، خود را محتاج حضور در طبیعت پاک و ساکت می دیدند. این تمایل بر نویسندگان هم اثر گذاشت تا جایی که در قرن نوزدهم، نویسندگان مدام از هوا و اوصاف آن حرف می‌زدند.

چرا از هوا بگوییم؟

حالت‌های احساسی ما ناخواسته تحت تأثیر جهان خارج قرار می‌گیرد. هوا، یکی از مهم‌ترین عناصر دنیای پیرامون ما است که به طور ویژه بر خلقیات ما اثرگذار است. هوای سردی که ما را کمی خسته و افسرده می‌کند یا هوای شرجی که کمی تحمل ما را کم می‌کند. تصویری از کارگرانی را در ذهن بیاورید که در هوای بارانی و زمین گل آلود بیرون کارخانه تجمع کرده‌اند و مطالبات خود را پیگیری می‌کنند. یا تصویر کودکی مجروح در غزه را تصور کنید که در زیر آسمان ابرگرفته و بر روی خرابه‌ها نشسته است؛ تصویری که روایتش و یا به قاب درآوردنش دل هر کسی را به درد می‌آورد. آب و هوا به خوبی می‌تواند فضای دراماتیک متن یا تصویر شما را دو چندان کند.

شما به عنوان راوی، هوا را مانند یک ابزار در اختیار دارید تا آن را مناسب حال داستان خود، خلق کنید و فضا را متناسب با شرایط شخصیت‌های داستانی وصف کنید. در واقع، توصیف هوا می‌تواند بهترین مقدمه باشد برای ورود شما به یک واقعه تا مخاطب را کاملاً برای آن فضا آماده کند.

افراط نکنید

شما باید توجه داشته باشید که در توصیف هوا زیاده‌روی نکنید و همه‌ی عواطف و احساسات انسانی را به آب و هوا منتسب نکنید؛ چراکه خیلی از مواقع، حالت‌های احساسی ما بر خلاف هوا و متأثر از یک واقعه یا یک خاطره شکل می‌گیرند.

گاهی نویسندگان به این اصل بی‌توجهی و شروع به نوشتن توصیفاتی مفصل و بی حساب و کتاب از هوا می‌کنند که لزومی ندارند و فقط روایت را از حوصله‌ی مخاطب خارج می‌کنند. آن‌ها با این کار، ابزاری قدرتمند را که می‌توانست اثرگذاری فضاسازی روایت را افزایش دهد، به عاملی برای کلافه کردن مخاطب تبدیل می‌کنند.

دو اصل اساسی

توجه به دو اصل برای دور بودن از افراط در توصیف هوا، کافی است. اولین اصل این است که هوا بر زندگی بیرونی افراد اثرگذار است اما اغلب نشانه‌ای از زندگی درونی آن‌ها نیست. برای مثال هوای سرد شاید ما را کمی افسرده کند اما یک آدم افسرده، افسردگی‌اش به خاطر روزهای سرد نیست، او به علل دیگری افسرده شده است.

اصل دوم که باید آن را رعایت کنید این است که هوا را فقط در جایی از روایت توصیف کنید که به داستان ربط دارد. از توصیف بی‌جهت تمام جزئیات هوا که اغلب‌شان اثری در روایت ندارند، پرهیز کنید. برای این کار هر جمله‌ای که در وصف هوا نوشتید، بررسی کنید که آیا در ادامه‌ی روایت از آن بهره‌برداری خواهد شد یا نه. اگر پاسخ منفی بود آن جمله را خط بزنید. برای مثال وقتی هوای برفی را وصف می‌کنید باید شخصیت روایت شما به خاطر برف، به سختی افتاده و شرایط پیچیده‌ای را تجربه کرده باشد.

هوا هم حرف می‌زند

دست‌تان را رو نکنید

شما در هنگام توصیف هوا، باید ضمنی و مستتر بنویسید. یعنی سعی نکنید ارتباط بین هوا و حالات شخصیت‌های ماجرا را برای مخاطب شرح دهید. شما هوا را وصف کنید و سپس سوژه‌ی خود را روایت کنید؛ کشف ارتباط بین این دو را به مخاطب بسپارید.

رعایت این نکته علاوه بر هوا، درباره‌ی سایر روابط علت و معلولی موجود در روایت هم مهم است؛ شما باید تا جای ممکن کشف این روابط را به مخاطب بسپارید. با این کار جذابیت روایت شما برای مخاطب افزایش پیدا می‌کند و مخاطب، به جای این که مانند یک کودک، شنونده‌ی صرف داستان شما باشد، خودش را درگیر تقلا برای یافتن حقایق می‌کند.

توصیف هوا برای معرفی شخصیت‌ها

این که در روایت هوا را توصیف کنیم، فضاسازی مناسبی برای روایت یک واقعه برای ما ایجاد می‌کند یا مسیر را برای شرح حالات شخصیت‌های داستانی راحت‌تر می‌کند. اما توصیف هوا گاهی در معرفی شخصیت‌ها هم به کار می‌آید.

مردم معمولاً یک واکنش غالب نسبت به یک هوای خاص دارند. برای مثال گرفتگی هوا نزدیکی غروب همه را دچار ناراحتی کمی می‌کند. اگر در روایت خود شخصیتی دارید که رفتارهای غیرمتعارف دارد، می‌توانید ابتدا هوا را توصیف کنید، سپس واکنش غیرمعمول او نسبت به آن هوا را شرح دهید. حال بدون این که چیز اضافه‌ای بگویید به خوبی او را معرفی کرده‌اید و رفتارهای نامتعارف او در ادامه‌ی روایت را نیز برای مخاطب توجیه پذیر نموده‌اید.

توصیف هوا در روایت

انسان، خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر جهان پیرامون خود قرار می‌گیرد. این جهان شامل همه‌ی چیزهای اطراف او است؛ دوستان ما، فیلمی که می‌بینیم، غذایی که می‌خوریم و همه چیز. یکی از مهم‌ترین اجزای این دنیای خارج، هوا است که به طرز شگفتی، اخلاق و حالات ما را تغییر می‌دهد. استفاده از این جزء در روایت می‌تواند به راوی برای فضاسازی یک واقعه یا توصیف حالات شخصیت‌های روایت، کمک شایانی کند.

بعضی از نویسندگان در به کارگیری این عنصر اثرگذار زیاده‌روی می‌کنند و توان آن در فضاسازی را از بین می‌برند. شما برای پیش‌گیری از این افراط، کافی است اولاً همه‌ی حالات احساسی را به هوا منتسب نکنید و ثانیاً فقط هوایی را توصیف کنید که به داستان شما ربط داشته باشد.

توصیف هوا، به شرطی که به درستی به کار گرفته شود، مسیر روایت‌گری را برای شما راحت‌تر و سریع‌تر خواهد کرد و هم‌چنین جذابیت و اثرگذاری روایت را نیز افزایش خواهد داد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.