هنگامیکه خواننده صفحههای عکسدار روزنامه را بررسی و مطالعه میکند، متوجه میشود برای ادای خبر بیش از عکس بیزبان موردنیاز است. عکسی که بدون شرح بتواند گویا باشد، مطلب و مفهوم را بهتنهایی برساند و هیچ ابهام و پرسشی در ذهن خواننده نیافریند، قاعده کلی نیست، بلکه موردی کاملاً تصادفی و استثنایی است.
یک صفحه روزنامه حاوی عکسهای خبری را در نظر بگیرید. آزمایش کنید. فرضاً عکس مردی را میبینید که با دستبند، دست خود را به دست پلیس، بستهاند. عکس دیگر چند نفر را هنگام عبور از عرض خیابان نشان میدهد. از ساختمان رفیعی عکسی به چشم میخورد و چند عکس از افراد عادی، قسمتی از صفحه را اشغال کرده است و شما آنها را نمیشناسید آیا با دیدن عکسها کنجکاو هم نمیشوید تا آنان را بشناسید.
هرگاه حروفی را که زیر عکسها چاپشده بپوشانید، کسی که به آنها نظر میاندازد نیمی از موضوع عکس را درک میکند. اکنون شرح عکسها را نگاه کنید تا مشخص شود که در هر مورد، میزان توجهی که به عکسها جلب میشود تا آنها را قابلتوجه و مهیج میکند، فقط به مهارتی که در شرح عکسها به چشم میخورد بستگی دارد؛ یعنی هر عکسی که شرح آن ماهرانه و در عین حال موجز نوشته شده باشد، بیشتر جلبتوجه میکند.
شرح عکسنویسی، هنری است که نیازمند تدبیر، تجربه و تبحری فراوان است. عکس در حقیقت ثبت لحظات جالبی است از فعالیتهای بشری در زندگی خصوصی و عمومی که سر و کار داشتن با آن ملتزم آن است که شرح عکس نویس با امور گوناگون چون سیاست، اقتصاد، اجتماع، امور هنری، ورزشی، امور جنائی و وقایع جاری آشنایی بسزایی داشته باشد.
عکسهای که ویراستاران با آنها سروکار دارند از منابع مختلفی تهیه شده است. اکثر آنها از مؤسسات خبری داخلی، خبرگزاریها و سایر منابع خارجی رسیده، تعدادی از آن میان، عکسهایی است که عکاسان خود روزنامه برداشته و دستچین شدهاند، تعداد کمی از آنها را هم عکاسان آماتور به دفتر روزنامه فرستادهاند. در هر موردی همراه با عکس توضیحاتی ضمیمه شده که ویراستار دقیق با یک نظر متوجه میشود که به آنها نمیتوان اتکا کرد. عکاسان، غالباً از ترکیب خصوصیات فنی عکسهای خود را تعریف و تمجید میکنند، اما نمیتوان از آنها اظهار داشت مانند روزنامهنگاران تعلیمدیده و مجرب، شرح دقیق و گیرایی از جزئیات بهعنوان شرح عکس بنویسند. به همین دلیل، ویراستاران هرگز به شرح عکسهای که عکاسان در اختیار آنها میگذارند، اعتماد و اکتفا نمیکنند تا به صحت و سقم آن پی ببرند؛ البته ویراستاران در روزنامهای که کار میکنند درصورتیکه از هویت موضوع عکس نامطمئن باشند، میتوانند به کارشناسانی مراجعه کنند که در دسترس آنها هستند تا واقعی بودن آن برای آنها مسلّم شود و سپس به شرح عکس نویسی بپردازند. ویراستار در صورت بروز کوچکترین شک در مورد عکسها میتواند بلافاصله به متخصصان روزنامه چون هنرینویسان، و ورزشینویسان مراجعه کند و از عکس مربوط به تخصص آنان اطلاعات کافی و بسنده را کسب کند. ویراستار همچنین میتواند به کتابهای دایرةالمعارف، اطلاعات عمومی و سایر منابع مکتوب و پروندههای آرشیو مراجعه کند و برای مطالب مصور روز از مقاله یا گزارشهایی که در همان زمان تهیه شده و خود به ویرایش آن اقدام کرده است کمک بگیرد.
با این وجود، واقعیت این است که شرح عکسنویس موفق باید با همه پیشرفتهای روزنامهنگاری هماهنگ باشد و مهمتر آنکه سرعت عمل داشته و برای نوشتن سریع شرح عکسها غریزه سردبیری داشته باشد و مطالب اساسی را به دست آورده و با رساترین بیان ارائه کند.
شرح عکس باید دقیق و منظم نوشته شود. عکسها و مطالب معمولاً با هم به روزنامه میرسد و باید در همان شماره روزنامه با هم چاپ شود. آماده ساختن یک عکس برای چاپ با وجود سرعت شگفتانگیز کارهای ظهور و چاپ امروزه الزاماً از هر لحاظ کندتر از تهیه خبر است. برخی اوقات عکس پس از آنکه کلیشه یا چاپ آن درست شد به دست شرحنویس عکس میرسد. شرح عکسنویسی کار شتابانهای است و به همین دلیل باید شرح عکس همراه با چاپ عکس توأمان و هر دو با هم برای صفحهبندی آماده شوند.
منبع:
https://vista.ir/m/c/n۷ylw