از آنجایی که هر رسانه ابزار خاص خود را برای انتقال پیام لازم دارد، شاید بتوان گفت موشنگرافیکس قدرتمندترین ابزار برای رسانههای زمانمحور است. موشنگرافیکس ابزاری است که از طریق ترکیب تصویر، نوشتار، صدا و حرکت، پیام را از طریق رسانه به مخاطب میرساند. به عبارت دیگر، موشنگرافیکس را میتوان ابزاری برای زندگی بخشیدن به طراحی گرافیک خواند. نکته مهم آنکه، در موشنگرافیکس حرکت به محتوا اضافه شده و تأثیرگذاری آن را نیز بیشتر میکند. حروف ثابت، فرمهای ساده گرافیکی، تصویرسازیهای دوبعدی و سهبعدی و عکسها از لحظهای که با یک هدف مشخص متحرک میشوند قدم در دنیای موشنگرافیکس میگذارند.
موشنگرافیکس بر پایه اصول و قواعد طراحی و حرکت شکل گرفته است. اگر این اصول را به المانهای کوچکتری تقسیم کنیم به یک نمودار صلیبیشکل مانند آنچه در شکل پایین میبینیم میرسیم. هر طرف این نمودار کاملکننده سمت مقابل است، به این معنی که هیچ کدام از سمتهای این نمودار بدون سمت مقابل کامل نمیشود. برای مثال، اگر ما در یک سمت سکون و در سمت دیگر حرکت داریم، نشاندهنده این است که برای به وجود آمدن یک اثر موشنگرافیکس هم به حرکت و هم به سکون به صورت متعادل نیاز داریم.
برای ثابت کردن این تئوری به این نکته اشاره میکنیم که یک موشنگرافیکس خوب همیشه با یک فریم ساکن و با ترکیببندی درست و زیبا آغاز میشود. در واقع، ساخت یک اثر موشنگرافیکس، حرکت و سفری است در میان تمام فریمهای ثابتی که طراحی شدهاند. در این میان، بسیار مهم است که بدانیم مفهوم حرکت مطلق یا سکون مطلق فقط در تئوری است و در دنیای واقعی چیزی که بهطور کامل ساکن یا متحرک باشد وجود ندارد.
تفاوت موشنگرافیکس با انیمیشن
پرسشی که بسیار مطرح میشود تفاوت موشن گرافیکس با انیمیشن است. از آنجا که موشنگرافیکس از تمامی تکنیکهای انیمیشن استفاده میکند، نمیتوان مرز مشخصی را بین موشنگرافیکس و انیمیشن گذاشت. ولی میتوان به این مهم اشاره کرد که در انیمیشن شخصیتها خود را معرفی میکنند و تمامی اتفاقات با محور یک یا چند شخصیت روایت میشوند. درحالیکه در موشن گرافیکس شخصیتها احتیاج به معرفی مستقیم ندارند و سیر اثر در جهت پرورش یک پیام است و همه اجزاء در خدمت ارایه پیام هستند و چهبسا یک اثر موشنگرافیکس نیازی به شخصیتپردازی نداشته باشد.
تاریخچه موشنگرافیکس
در مورد تاریخچه موشنگرافیکس باید گفت که این پدیده در اوایل پیدایش سینما به وجود آمد. در واقع، در سال1940 میلادی بود که اولین موشنگرافیکس از طریق تجربیات هنرمندانی چون اسکار فیشینگر و نورمن مکلارن به دنیا عرضه شد.
سکار فیشینگر بهعنوان یک مبتکر پیشرو فیلم تجربی معتقد بود که موسیقی بصری آینده هنر خواهد بود. نورمن مکلارن در کانادا، بهعنوان «شاعر انیمیشن» توصیف میشد. او متحرکسازی مستقیم روی فیلم را شروع کرد. در سال1950، موشنگرافیکس توسط هنرمندانی چون سائول باس و جان ویتنی به اوج خود رسید.
آثار باس پیچیدگیهای رایج در گرافیک آن زمان آمریکا را حذف کرد و بیشتر با یک فرم خلاصهشده آثارش را جلوه داد.
جان ویتنی آیندهای را تصور کرد که در آن کامپیوترها برای استفاده خانگی بهاندازه تلویزیون کوچک میشوند. علاقه او به فیلم، موسیقی الکترونیک و عکاسی تحت تأثیر فیلمسازان آوانگارد فرانسوی و آلمانی دهه 20 بود. او احساس میکرد که موسیقی بخشی از جوهر زندگی است و تلاش میکرد که تعادل بین علم و زیباییشناسی را با ارتقاء جایگاه کامپیوتر بهعنوان یک محیط هنری زنده برای رسیدن به یک ارتباط بین ترکیب موسیقیایی و انیمیشن انتزاعی، برقرار کند.
در همین زمان، یعنی سال 1950، شبکههای تلویزیونی اقدام به متحرککردن نشانهها و عناوین خود کردند که از جمله اولین شبکهها میتوان به شبکه تلویزیونی NBC اشاره کرد. این جریان تاکنون رشد و ادامه پیدا کرده است. و هر روز شاهد حضور و گسترش موشنگرافیکس در رسانههای زمانمحور هستیم.
حیطههای حضور موشنگرافیکس
امروزه به هر رسانه زمانمحور که نگاهی بیندازید با اثری از موشنگرافیکس روبهرو میشوید و به این نتیجه روشن میرسید که موشنگرافیکس نقش مهمی در زندگی امروز و نوع ارتباطات ایفا میکند. با توجه به خروجیهای متنوع موشنگرافیکس میتوان زمینههای حضور این رشته را در عنوانبندی فیلم و سریال (Movie title)، هویت شبکههای تلویزیونی (TV Identity)، آگهی تلویزیونی (TV Commercial)، تبلیغات تجاری (Commercial)، معرفی و ارتقا (Promotion)، موزیک ویدیو (Music Video)، رسانههای تعاملی (Interactive Media)، بازیهای رایانهای(Computer Games)، وب(Web)، اپلیکیشن (Application) و غیره مشاهده کرد.
معرفی برخی مشاغل موشنگرافیکس
افزایش رسانهها، تقاضاها و زمینههای حضور جدید طراحان موشنگرافیکس را ملزم میکند تا اطلاعات بهروزی از حوزه رسانه و ارتباطات داشته باشند و مهارتهای خود را برای فعالیت در حوزههای جدید موشنگرافیکس ارتقاء دهند. میتوان مهارتها وتخصصهای لازم را برای انجام پروژههای موشنگرافیکس به طور مختصر بهترتیب زیر نام برد:
تهیهکننده، کارگردان هنری، نویسنده (ایدهپردازی و فیلمنامه)، طراح استوریبورد طراح گرافیک (تایپوگرافی- لی آوت)، تصویرساز، مدیر تولید، مدیر فنی، انیماتور دیجیتال دوبعدی، انیماتور دیجیتال سهبعدی، تدوینگر، صداگذار، برنامهنویس، برنامهنویس تعاملی و... .
منبع:
وبسایت انجمن طراحان گرافیک متحرک تهران