نظام آموزشی، رسانهها و سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی در نظام حاکم همواره در پی بازتولید این گفتمان غالب در زمینه خانواده هستند. امروزه با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی در ایران کمکم شاهد ظهور گفتمانهای جدیدی در عرصه خانواده هستیم که مفاهیم و مقولات جنسیتی را بهشکل دیگری حول محور زنان مفصلبندی کرده و تصویر ارائه شده از زن و خانواده توسط گفتمان غالب را در برخی مقولات به چالش فراخواندهاند.
اهداف محققان
امیر رستگار خالد، ابوالفضل اقبالی و عاطفه خالقی پژوهشگرانی هستند که در مقالهای تحت عنوان «بازنمایی گفتمانهای خانواده در مجلات عامهپسند ایرانی» در شماره ۴۹ فصلنامه مطالعات فرهنگ ـ ارتباطات، درصدد بررسی کیفیت بازنمایی گفتمانهای نظری پیرامون خانواده در عرصه مجلات عامهپسند ایرانی برآمدند. آنها در این مقاله روش مورد استفاده در این تحقیق را تحلیل گفتمان با بهرهگیری از روششناسی لاکلا و موفه عنوان کردهاند. نمونه مورد بررسی در این پژوهش مجلات خانواده سبز، خانوادە ایرانی، موفقیت و روزهای زندگی بوده و متون ستونهای خانوادگی این مجلات بهعنوان واحد تحلیل این تحقیق خوانش شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از این است که مؤلفهها و عناصر گفتمان خانوادهگرا که با محوریت جمعگرایی و دال مرکزی «سازش» در فضای نظری کشور صورتبندی میشود، در مجلات عامهپسند به صورت پررنگتری برساخت شده و در مقابل عناصر و مؤلفههای گفتمان فمینیستی با محوریت فردگرایی و دال مرکزی «حقوق» حضور کمرنگتری در مطالب این مجلات داشته است.
چرا نشریات عامهپسند؟
ازجمله ابزارهای تغییر سبک زندگی عموم افراد جامعه و تبلیغ مفاهیم و ارزشها در میان مردم، رسانهها هستند که اغلب زمان فراغت و زندگی جامعه امروز را تحت پوشش خود قرار دادهاند. امروزه بهندرت افرادی یافت میشوند که در ارتباط مستقیم و مستمر با رسانههای مختلف از هر نوعی قرار نگرفته باشند. یکی از این رسانهها که در کشور ما طیف قابل ملاحظهای از زنان جامعه را با خود همراه ساخته است، مجلات خانوادگی یا همان نشریات زرد یا عامهپسند هستند که در عرصه سبک زندگی تأثیرات بسزایی را به همراه داشتهاند. این نشریات که حاوی مطالب بسیار عمومی و دمدستی هستند بهدلیل وجود عناصر دارای جذابیت از جمله تبلیغات، استفاده از هنرپیشهها و شخصیتهای محبوب و... معمولا به فروش بالا و مخاطبان بسیاری دست پیدا کردهاند. مهمترین بخشهای این نشریات که تأثیر بسیاری در مناسبات خانوادگی افراد به ویژه بانوان دارد، مشاورههای خانوادگی و داستانهای عشقی هستند که دارای مضامین و محتواهای مربوط به خانواده و سبک زندگی هستند. رویکردهای حاکم بر این مطالب در نشریات عامهپسند بهدلیل ماهیت تأثیرگذار آنها بهراحتی به مخاطبان نیز منتقل شده و مناسبات خانوادگی را بهسمت این رویکردها دچار تحول و تغییر میسازند. حال این رویکردها ممکن است در جهت تقویت گفتمان غالب و مسلط در زمینه خانواده که همان گفتمان دینی و خانوادهگرایی است قرار گیرد و هم ممکن است هم صدا با گفتمان رقیب درصدد به چالش کشیدن و حاشیه راندن مفاهیم گفتمان مسلط در زمینه خانواده باشند. بررسی و تحلیل این مطالب و فهم رویکردها و گفتمان حاکم بر این نشریات میتواند از منظر سیاستگذاری فرهنگی دارای اهمیت و ضرورت باشد. بنابراین دغدغه این پژوهش بررسی نحوه بازنمایی گفتمانهای خانواده در مجلات عامهپسند ایرانی است.
یافتههای پژوهش
بر اساس این پژوهش، بهطور کلی در جامعه امروز ایران میتوان دو گفتمان متخاصم در حوزه خانواده را شناسایی کرد که این دو گفتمان کلان به نوعی هم مشغول برجستهسازی مفاهیم گفتمانی خود در این حوزه بوده و هم دالهای محوری یکدیگر را به حاشیه میرانند. این دو گفتمان کلان عبارتند از: الف) گفتمان خانوادهگرا که توسط جریان اسلام سیاسی حاکم در ایران نمایندگی میشود؛ ب) گفتمان فردگرا که توسط جریان روشنفکری و فمینیستی در ایران نمایندگی میشود.
در ادامه این پژوهش سه محقق بر بازنمایی گفتمانهای خانواده در مجلات عامهپسند ایرانی پرداختند. فهم و تحلیل رویکرد مجلات عامهپسند نسبت به خانواده و مناسبات و مسائل آن و ارزیابی این رویکردها نسبت به گفتمانهای حاکم بر خانواده در جامعه ایرانی، مسئله و رسالت پژوهش حاضر بود. بر این اساس، امروزه درست است که خانواده ایرانی تغییراتی را به خود دیده است اما نفوذ و رسوخ ارزشهای دینی در اذهان اکثریت افراد جامعه بهقدری مستحکم است که ارزشهای متضاد با آن بهسختی میتوانند جایگزین شوند چراکه دین در طول تاریخ با فرهنگ جامعه ایرانی درهم تنیده شده است و دولت نیز همپای این درهمتنیدگی پیشرفته و در حفظ کیان خانواده ایرانی نقش مثبتی داشته است. به عبارت دیگر، در فضای فرهنگی جامعه ایرانی هنوز ردپای نظم دینی ـ سنتی خانواده بهصورت کاملا پررنگ محسوس است و گفتمانهای رقیب از جمله جریان فمینیستی یا روشنفکری نتوانستهاند گفتار غالبی را در حوزه خانواده و مناسبات آن برای عامه مردم ارائه کنند و مناقشات نظری این جریانها تنها در فضای نخبگانی جامعه ایرانی باقی ماندهاند.