یکی از موضوعاتی که در دنیای مدرن پذیرفته نیست و برای رفع آن، قوانین مختلفی وضع و سیاستهای متعددی اتخاذ شده است، موضوع تبعیض است. در جامعه آمریکا، تبعیض نژادی در کنار موارد دیگری مانند تبعیض جسنیتی همیشه موضوعی حساسیتبرانگیز بوده و جرایانات اجتماعی مهمی پدید آورده است. یکی از مهمترین جریاناتی که فعالیت آن در نهایت منجر به وضع قوانین ضد تبعیض نژادی در ایالات متحده شد و به موجب آن حقوق شهروندی تمام شهروندان این کشور به رسمیت شناخته شد، جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا بود. این جنبش در دهه ۶۰ میلادی و با رهبری مارتین لوتر کینگ به اوج خود رسید.
چه در آن زمان و در فرآیند موفقیت آن جریان عدالتخواهانه و چه در عصر حاضر که قوانین منع تبعیض نژادی در بیشتر کشورهای مدرن تثبیت شدهاند، همواره روزنامهنگاران و فعالان رسانهای نقشی حیاتی داشتهاند. از آن زمان تا کنون، همواره بسیاری از این روزنامهنگاران و فعالان رسانهای حرفهای توانستهاند اوضاع را به نفع برابری نژادی، قومی، جنسیتی و... تغییر دهند و بهجرئت میتوان ادعا کرد درباره موضوع تبعیض، اوضاع هر روزِ جهان مدرن بهتر از دیروز آن است و این بدون نقشآفرینی رسانهها ممکن نیست.
در این مقاله، نمونهای از این تلاشهای رسانهای برای کاهش تبعیض نژادی را با هم میخوانیم. این نوشتار، داستان سه روزنامهنگار را روایت میکند که با بررسی دقیق و شیوه ارائه بینظیر نتایج تحقیقاتشان، نشان دادند مدرسههای منطقه پاینلاس [۱] در ایالات فلوریدا در طول ۸ سال سیاستی را پیش گرفتهاند که اولاً باعث تفکیک سیاهپوستان و هدایت آنان به ۵ مدرسه خاص شده است و بعد، با اختصاص بودجه کمتر و بیتوجهی به این مدارس، آنها را به بدترین مدارس ایالت و «کارخانههای تولید شکست و ناکامی» تبدیل کردهاند.
کارخانههای تولید ناکامی
عبارتْ «کارخانههای تولید شکست و ناکامی» عنوان مقالههایی بود که سه روزنامهگار یک نشریه محلی به نام تامپا بِی تایمز [۲] منتشر کردند. این سه روزنامهنگار، مایکل لافورجیا [۳]، کارا فیتزپاتریک [۴] و لیزا گارتنر [۵]، بعد از صرف یک سال زمان روی دهها هزار صفحه از اسناد دولتی، تحلیل میلیونها داده رایانهای و مصاحبه با بیش از ۱۰۰ نفر از والدین دانشآموزان کنونی و پیشین مدارس پاینلاس، دست به انتشار این مقاله زدند.
اولین گزارش در ۱۱ آگوست ۲۰۱۵ منتشر شد؛ گزارشی دقیق با جزئیات آماری خیرهکننده که با طراحی گرافیکی چشمگیر در وبسایت تامپا بی تایمز منتشر شد. دومین گزارش در ۱۴ آگوست منتشر شد و اطلاعات تفصیلی بیشتری در این باره ارائه کرد. آنها در تلاش بودند در این گزارشها با تحلیل آمار و دادهها، اثبات کنند که مدارس پاینلاس کیفیت خود را از دست دادهاند. دانشآموزانِ مشغول به تحصیل در ۵ مدرسه خاص از این مدارس تقریباً هیچ چیزی در آنها یاد نمیگیرند. آنها مدعی بودند این موضوع اتفاقی نیست و مسئولین مدارس منطقه از آن آگاهند.
این گروه بعد از ماهها تحقیق توانسته بودند، گزارشی دقیق و کارآمد آماده کنند، گزارشی که نشان میداد مدارس این منطقه به بدترین مدارس ابتدایی در ایالت فلوریدا تبدیل شده بودند. برای مثال در سال ۲۰۱۴ از بین ۱۶۰ دانشآموزی که در آزمون ایالتی شرکت کرده بودند، ۱۵۴ دانشآمور در آزمون ریاضی و مهارتِ خواندن، مردود شده بودند و تنها ۶ نفر هر دو آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشته بودند! در ابتدای گزارش اول آنها این جمله درج شده بود: «چرا پاینلاس برای اینکه سیاهپوست باشید و به مدرسه بروید، بدترین جاست». یافتههای آنها نشان میداد ۹۵ درصد دانشآموزان سیاهپوست در این مدارس در خواندن متون یا حل مسائل ریاضی مشکل دارند و این باعث شده است محلههای ساهپوستنشین در جنوب پاینلاس، مرکز ناکامی در ورود به دانشگاه در سراسر ایالت باشد.
این پدیده موضوع جدیدی بود. در سال ۲۰۰۷ دانشآموزان سیاهپوست هم مثل دیگر دانشآموزان در آزمونها موفق بودند اما اکنون با چنین شرایطی مواجه بودند. بعد از این انتقال دانشآموزان و شکلدادن مدارس، مسئولین بودجه چهار مورد از این مدارس که بیشتر دانشآموزان آنها سیاهپوست بودند را، به طور نامنظم پرداخت کردند و در برخی سالها بودجه تخصیصیافته به آنها کمتر از دیگر مدارس بود. در این مدارس دانشآموزان شرایط مناسبی نداشتند و حتی با خشونت نیز مواجه میشدند. در یکی از این سلسله گزارشها عنوان شده بود که معلمان به دلیل وضعیت نامناسب این مدرسهها، همیشه درخواست انتقالی به مدرسه دیگری را دارند از همین رو، عنوان این مقاله این بود: «معلم من کجاست؟». در سال ۲۰۱۴ بیش از نیمی از معلمان این مدارس درخواست انتقالی به جاهای دیگر داشتهاند.
مشکلاتی که این تصمیمات پدید آورده بود فقط به مدارس و موضوعات درسی ختم نمیشد. بسیاری از این دانشآموزان علاقه به مدرسه را از دست داده بودند و با شکست در آزمونهای وروودی دانشگاهها و مهارتهای ضعیف علمی، نمیتوانستند شغل مناسبی پیدا کنند. طبق گفته یکی از مسئولین پلیس منطقه، این موضوع میتوانست آمار جرم و جنایت را بالا ببرد و ناامنی را در منطقه بیشتر کند. دیگر گزارشهای منتشرشده نشان میداد: دانشآموزان این مدارس روحیهای خشن پیدا کرده بودند و درگیریهای خشونتباری بین آنها رخ میداد؛ درگیریهایی که پای پلیس را هم به میان کشیده بود.
تامپا بِی تایمز در بیش از پنج گزارش مکتوب این موضوع را از زوایای مختلف بررسی کرد و باعث شد اقداماتی برای حل این معضل انجام شود، اقداماتی که برخی از آنها هنوز هم ادامه دارد.
اقدامات مثبت
پیش از تامپا بِی تایمز، برخی افراد نیز تلاش کرده بودند موضوعات را حل و فصل کنند اما هیچگاه برنامهای برای ادغام سیاهان با باقی افراد نداشتند. برای مثال در سال ۲۰۱۲ شخص جدیدی مسئولیت مدیریت مدارس منطقه را به عهده گرفت و برنامههایی اجرا کرد تا مدرسههای ابتدایی جنوب پینلاس را از وضعیت نابسمان فعلی خارج کند. او برنامههایی مثل کلاسهای تقویتی اجرا کرد و برای دانشآموزان اردوهای تابستانی برگزار کرد. همچنین از مشاوران و متخصصین خدمات اجتماعی دعوت کرد تا در مدارس حضور یابند و مشکلات دانشآموزان و حتی خانوادهها را بررسی کنند و به حل آنها کمک کنند.
در بهار ۲۰۱۶ وبسایت خبری آتلانتا بلک استار [۶] اعلام کرد دفتر حقوق شهروندی وزارت آموزش فدرال تحقیقاتی درباره مدارس پینلاس آغاز کرده است تا مشخص کند آیا در این منطقه تبعیض علیه دانشآموزان سیاهپوست رخ داده است یا خیر. این اتفاق در واکنش به گزارشهای رونامهنگاران تامپا بِی تایمز اتفاق افتاد. همچنین مسئولین مدارس پاینلاس در آپریل ۲۰۱۶ جلساتی برگزار کردند تا در آنها تصمیم بگیرند چطور میتوان مشکلات پیش آمده در نتیجه سیاست تفکیک نژادی را برطرف کنند.
جلب توجه مقامات محلی و فدرال به این موضوع و همچنین مردم منطقه باعث شد اقدامات پیشبینینشدهای هم انجام شود که نتایج درخشانی داشت. برای مثال سازمانهایی برای کمک به مدارس اقدام کردند و موفقیتهای چشمگیری به دست آوردند. در یکی از این موارد، یک رسانه محلی در خبری در سپتامبر ۲۰۲۱ اعلام کرد مدرسه لِیکوود [۷] یکی از ۵ مدرسهای که گزارش تامپا بی آنها را کارخانه تولید ناکامی خطاب کرده بود، با وجود کرونا، بعد از اجرای برنامههای اصلاحی و کمکآموزشی، به یکی از مدارس خوب ایالت تبدیل شده است و دانشآموزان آن نمرات بسیار خوبی در آزمونها کسب کردهاند.
البته همه واکنشها هم مثبت نبود. نشریه فوربس [۸] در ۲۹ آپریل ۲۰۱۶ مقالهای در نقد سلسله گزارشهای نشریه تامپا تایمز منتشر کرد و آنها را به سوگیری و نقض بیطرفی در ارائه گزارش متهم کرد.
قدرت رسانههای محلی
تصور میشود کار روزنامهنگاران محلی در مقایسه با کسانی که در رسانههای سراسری کار میکنند اهمیت چندانی ندارد؛ اما واقعیت این است که معمولاً اثرگذاری رسانهها و روزنامهنگاران محلی در پیشرفت منطقه خود بسیار بیشتر از گزارشگران سراسری است. یک رسانهی محلی با پیشبرد رویکرد مسئلهمحوری و کنش دقیق در آن حوزه میتواند از یک پایگاه رسانهای به کاراترینبنگاه حل مسئله بدل شود. گزارشهایی که روزنامهنگاران تامپا بی تایمز درباره مدارس پاینپلاس تهیه کرده بودند با ارائه تصویری دقیق و جزئیاتی مثالزدنی توانایی رسانههای محلی را به اثبات برسانند.
در نهایت، سه نویسنده این گزاش مایکل لافورجیا، کارا فیتزپاتریک و لیزا گارتنر، در سال ۲۰۱۶ موفق شدند جایزه پولیتزر، برای گزارش تحیقیقی در رسانههای محلی را دریافت کنند.
اقدامات اصلاحی برای بهبود وضعیت مدارس پاینلاس همچنان ادامه دارد.
[۱] Pinellas
[۲] Tampa Bay Times
[۳] Michael LaForgia
[۴] Cara Fitzpatrick
[۵] Lisa Gartner
[۶] Atlanta Black Star
[۷] Lakewood
[۸] Forbes