پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فضای آموزشی کشور به خصوص دانشگاهها تغییر کرده و تبدیل به فضایی سراسر اضطراب و خفقان شده بود؛ شرایطی کاملاً ایدهآل برای تربیت نیروی وابسته در عرصهی خبر و روزنامهنگاری دلخواه آمریکاییها. در دهه ۳۰ هجری شمسی «کلاسهای آزاد روزنامهنگاری» در دانشکده حقوق دانشگاه تهران توسط آمریکاییها و تعدادی از افراد وابسته در تحریریه نشریات داخلی، برگزار میشد.
افرادی از جمله مسئولان وقت روزنامهی کیهان، در آن سالها تلاش کردند تا با تأسیس و شروع تدریس تخصصی رشته روزنامهنگاری در دانشکده علوم اجتماعی تهران، از ادامه روند آموزش آمریکاییها جلوگیری کنند. اما این امر علیرغم همکاری مسئولین دانشگاه، با دخالت آمریکاییها به ثمر ننشست.
کیهان در تصمیم تازهی خود، شرایط تربیت تخصصی نیروهای خود و آمادگی آنها برای تربیت نیروی متخصص در داخل را در خارج از کشور فراهم و تعدادی از افراد مؤثر خود را به فرانسه، آمریکا و... اعزام کرد. از جملهی این افراد دکتر کاظم معتمدنژاد بود.
کاظم معتمدنژاد متولد اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۳ در خراسان جنوبی است. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذرانده و مدرک دیپلم خود را در مدرسه مروی تهران اخذ کرده است. سال ۱۳۳۶ دورهی لیسانس رشتهی حقوق در دانشگاه تهران را به پایان رساند و سال ۱۳۳۹ در مقطع دکتری حقوق قضایی از همین دانشگاه فارغالتحصیل شد.
درهمان سالهای دورهی دکتری در پاسخ به پیشنهاد همکاری یکی از اساتید در روزنامهی کیهان داوطلب شد و در بخش مترجمی اخبار خارجی کیهان کار خود را آغاز کرد. او پس از گذشت مدت کوتاهی موفق شد که مسئولیت بخش اخبار خارجی روزنامه را بر عهده گیرد.
معتمدنژاد در در سال ۱۳۴۰ از طریق روزنامه کیهان توانست بورسیه تحصیلی دریافت و برای کارآموزی و تحصیل به فرانسه سفر کند. او در سال ۱۳۴۳ موفق به اخذ دکتری حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه سوربن پاریس و دکتری تخصصی روزنامهنگاری از انستیتوی مطالعات سیاسی فرانسه شد. همچنین با گذراندن دورههای تخصصی، موفق به دریافت دیپلم عالی تدریس روزنامهنگاری بینالمللی تعلیمات عالی روزنامهنگاری دانشگاه استراسبورگ شد و در تابستان ۱۳۴۳ به ایران بازگشت.
پدر علم ارتباطات ایران
دکتر معتمدنژاد پس از پشت سر گذاشتن دورههای نظری و عملی روزنامهنگاری در فرانسه و بازگشت به ایران، عزم خود را برای تأسیس دانشکدهای تخصصی در حوزهی خبر و روزنامهنگاری جزم کرد. به پیشنهاد ایشان در سال ۱۳۴۳ اولین کنکور در رشتهی روزنامهنگاری توسط کیهان برای جذب حدود ۳۰ کارآموز برای دوره آموزشی عالی روزنامهنگاری، برگزار شد.
پس از کسب تجربهی دوساله در حوزه آموزش تخصصی روزنامهنگاری کیهان، با پیشنهاد و تلاشهای دکتر معتمدنژاد، مدیروقت روزنامهی کیهان و تأیید شورای مرکزی دانشگاه تهران، دانشکدهی روزنامهنگاری، البته نه با همین عنوان بلکه با عنوان «مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی» در سال ۱۳۴۶ تأسیس شد. پس از گذشت چهارسال و همزمان با فارغالتحصیلی دور اول دانشجویان این دانشکده در سال ۱۳۵۰، وزارت علوم با عنوان «دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی» موافقت کرد و به طور رسمی این دانشکده با این عنوان به رسمیت شناخته شد.
سابقه فعالیتها
معتمدنژاد کار روزنامهنگاری را از سال ۱۳۳۶ با مترجمی اخبار فرانسه در روزنامه کیهان آغاز کرد. از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۰ مسئولیت سرپرستی گروه خارجی و مقالات کیهان را بر عهده گرفت و از سال ۱۳۴۶ با تأسیس دانشکده روزنامهنگاری، در سمت معاونت آموزشی مشغول به فعالیت شد. از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۹ نیز ریاست دانشکده به عهدهی دکتر معتمدنژاد بود.
او در طی سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷ شمسی به عنوان استاد مهمان دانشگاههای پاریس ۱ و پاریس ۲ و همچنین استاد دانشگاههای برن ۱ و ۲ فرانسه مشغول به تدریس بود. کاظم معتمدنژاد به گفتهی شاگردانش فردی نوگشا، نوآور و دلسوز در عرصهی مطبوعات بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی او از جمله افرادی است که علیرغم وجود شرایط خوب برای زندگی و تدریس در خارج از کشور، در ایران ماند و تلاشهای بسیاری در جهت حفظ و ارتقای علوم ارتباطات به خصوص روزنامهنگاری در ایران به عنوان رشتهی دانشگاهی مستقل کرد.
ایشان پس از وقفهای که در فعالیت دانشگاهها پس از پیروزی انقلاب ایجاد شده بود و علیرغم این که نوای انحلال دانشکده ارتباطات به عنوان یک دانشکده مستقل به گوش میرسید، در سال ۱۳۶۸ موفق به تأسیس مقطع ارشد علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبائی و مقطع دکتری این رشته در سال ۱۳۷۵ شدند. در کنار تمامی این فعالیتها پروفسور معتمدنژاد از سال ۱۳۶۰ تا دهه ۹۰ شمسی به عنوان استاد گروه علوم ارتباطات اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی فعالیت میکردند.
آثار
دکتر کاظم معتمدنژاد در عرصهی روزنامهنگاری و ارتباطات آثار قابل توجه و مهمی را اعم از کتاب و مقالههای پژوهشی به عنوان پدر علوم ارتباطات ایران به یادگار گذاشتند. از جملهی این آثار میتوان به کتابهای اجلاس جهانی سران دربارهء جامعه اطلاعاتی، ارتباط سلطه فرهنگی، وسایل ارتباط جمعی، جامعه اطلاعاتی و حقوق مطبوعات اشاره کرد.
کتاب حقوق مطبوعات در زمرهء مهمترین آثار ایشان قرار میگیرد که جلد اول آن در زمان حیات ایشان و جلد دوم آن به همت و تلاش فرزندشان، رویا معتمدنژاد سه سال پس از درگذشت ایشان در سال ۱۳۹۵ منتشر شد.
پدر ارتباطات از نگاه دیگران
نگاه تاریخنگرانه و توجه ویژه به مرور سیرتاریخی برای بیان یک ایدهی نو و بررسی یک دیدگاه، از روشهایی است که اغلب در بین انتقادگرایان ارتباطی و فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد. حبیبالله معظمی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات، دکتر معتمدنژاد را از جمله افرادی میدانند که برای بیان و بررسی یک پدیده اغلب از این روش استفاده میکردند و همواره نگاهی تاریخی به مسائل داشتند تا بتوانند آگاهی عمیقی از این طریق ایجاد کنند.
بومینگری و توجه به نیازهای جامعهی ایران در فعالیتهای علمی دکتر معتمدنژاد، جزء مهمترین ویژگیهایی است که برای ایشان به عنوان یک شخصیت شاخص علمی میتوان ذکر کرد. دکتر علیرضا عبداللهینژاد عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبائی در توصیف پدر علم ارتباطات ایران به عنوان دانشمند ایرانی که نگاهی ژرفاندیشانه، منتقدانه و بومیگرایانه به دانش ارتباطات از جمله ارتباطات سیاسی و بین المللی، تکنولوژیهای نوین ارتباطی، حقوق مطبوعات داشته است، یاد میکند.
محمد قرهباغ از شاگردان دکتر معتمدنژاد، ایشان را سرچشمه ارتباطات در ایران معرفی میکند؛ چراکه ایشان آموزه های علوم ارتباطات که از منابع غربی صادر شده بود را صرفاً ترجمه نکردند بلکه با مفهومسازی مباحث علوم ارتباطات توانستند بستری مستعد برای رشد این علم فراهم کنند.
از جمله مهمترین توصیه و تأکیدهای همیشگی دکتر معتمدنژاد به شاگردانش که خود سرلوحه فعالیتهایش بود، «فعالیت علمی و روزنامه نگاری با دغدغه ایران» است. آرمانگرایی و امید به آینده نیز از دیگر ویژگیهای شخصیتی دکتر معتمدنژاد بود که سهم بسزایی در موفقیتهای علمی ایشان و انقلابی که در دانش ارتباطات ایران کردند، داشت.
برشی از آثار
دکتر معتمدنژاد در کتابی تحت عنوان «وسایل ارتباط جمعی» در توصیف ویژگیهای مطبوعات، تفاوت عمده و قابل توجهی بین وسعت اخبار در فرستندههای رادیو و تلویزیون نسبت به روزنامههای چاپی قائل است و اینچنین مینویسد: «وسعت اخبار فرستندههای رادیویی و تلویزیونی هر بار که به انتشار اخبار میپردازند حداکثر بیست تا سی خبر کوتاه را که در واقع کمیت آنها به یک صفحه روزنامه هم نمیرسد، پخش میکنند؛ به علاوه برای انتشار هر یک از اخبار به طریق شفاهی و یا همراه با تصاویر فاصله زمانی بسیار کوتاهی که از دو یا سه دقیقه تجاوز نمیکند اختصاص میدهند؛ بدین ترتیب خبرهای آنها در عمل به علت سرعت بیان گویندگان و تغییر تصاویر، آن طور که باید و شاید در ذهن شنوندگان و بینندگان نقش نمیبندند و جنبه فرّار پیدا میکنند. در صورتی که روزنامههای چاپی در صفحات متعدد خود میتوانند صدها خبر مختلف درج و چند برابر اخبار کوتاه رادیویی و تلویزیونی مطلب عرضه کنند و توجه افراد را به خود جلب کنند.»
از جانب دیگر معتقد است که نحوهی برداشت روزنامهها در مورد وقایع جاری با توجه به روش خاص هرکدام از آنها متفاوت است؛ برخی محتاط عمل میکنند و برخی دیگر بیشتر در پی هیجانانگیزی و جنجالآفرینی هستند. از نمونههای مطبوعات محتاط، به لوموند فرانسه و گاردین انگلستان اشاره میکند. این دسته از روزنامهها مادامی که راجع به اهمیت خبری، اطمینان حاصل نکردهاند، از بزرگ کردن و شاخ و برگ دادن آن خودداری میکنند. اما در مقابل روزنامههایی که بیشتر در پی جنجالآفرینی هستند، بسیاری از وقایع و حوادث کم اهمیت را با عنوانهای درشت و عکسهای بزرگ در صفحات اول خود انتشار میدهند؛ چون مطالب این قبیل روزنامهها با بررسیها و ارزیابیهای دقیق همراه نیستند، آثار نامطلوب انتشار آنها خیلی زود آشکار میشود و اغلب مخاطبان مهم و نکته سنج خود را از دست میدهند.
کاظم معتمدنژاد درنهایت با در نظرگرفتن تمامی این نکات، روزنامهها را مهم میداند و معتقد است از طریق تأمین نیازهای مخاطب توسط روزنامهها، سبک روزنامهنگاری نیز به مرور تحول پیدا کرده است و بیش از پیش به سوی سادهگویی و روشنگری کشیده شده است. روزنامهها با استفاده از زمان کافی در مرحله تهیه و انتشار میتوانند تمام اطراف و جوانب وقایع را بررسی کنند، نارساییهای خبری را با استفاده از اطلاعات آرشیوی از میان بردارند و آنها را با تجزیه و تحلیل و تفسیر لازم به خوانندگان عرضه کنند و تلاش کنند تا به تمامی سؤالهای مخاطبان خود پیرامون موضوعات پاسخ دهند.