رهبر معظم انقلاب دو سال پیش در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش از تصویر ماندگاری سخن گفتند که ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ در مدرسه علوی به ثبت رسیده بود و برگ مهمی از تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود:
«آن روز که این حرکت تاریخی نوزدهم بهمن در برابر امام انجام گرفت، اگر آن عکسی که از این واقعه منتشر شد منتشر نمیشد، یعنی این کار تبیینی اگر انجام نمیگرفت، این حادثه نه این جور ماندگار میشد، نه اثرگذار میشد؛ یک حادثهای بود مثل حوادث فراوان دیگری که اتّفاق میافتد و فراموش میشود. عامل ماندگاری و اثرگذاری این حادثه عبارت بود از همان قاب تصویر هنرمندانهای که از این منتشر شد؛ تبیین این است، تبلیغ کردن و نشان دادن، این است. به برکت یک کار محدود و کوچک رسانهای -آن روز امکانات رسانهای مثل امروز نبود، خیلی محدود بود- یک حرکت مثل حرکت بیعت نیروی هوایی در روز نوزدهم بهمن میشود تاریخساز، میشود ماندگار، میشود اثرگذار، میشود تحوّلبخش؛ مسئلهی «روایت درست» این است.»
مجاهدی که این برگ از تاریخ را ثبت کرده بود، عبدالحسین پرتوی، عکاس خبری فقید ایرانی، است که قابهای ماندگار و مهمی را از انقلاب اسلامی ایران برای ما به یادگار گذاشته است. او سال ۲۱ هجری شمسی در اردبیل متولد و برای ادامه زندگی از همان دوران کودکی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. محله جوادیه تهران کودکی او را دیده و یادآور روزهای شکلگیری علاقه عبدالحسین به دوربین و عکاسی از زمانیکه او با دوربین قدیمی برادرش بازی میکرده، است. عبدالحسین نوجوان بعد از دریافت سیکل از مدرسه ابومسلم تهران، علیرغم علاقهی پدرش به ادامه تحصیل او، درس را رها میکند و به دنبال علاقه و سرنوشتش قدم در ساختمان روزنامه کیهان میگذارد.
ریشه دواندن در کیهان
عبدالحسین ۱۵ ساله بود که وارد روزنامه کیهان شد. مدتی در انبار ساختمان و در دورهای ششماهه در بخش آرشیو روزنامه فعالیت میکرد. معاون وقت سردبیر روزنامه متوجه علاقهی حسین به عکاسی میشود و به او اجازه میدهد مدتی بدون دریافت مزد بعد از اتمام کارش در بخش آرشیو به لابراتور روزنامه برود و در آنجا کار کند. پس از گذشت یک دوره دوماهه فعالیت او در لابراتور و کسب توانایی در چاپ کردن عکس، به طور رسمی وارد بخش عکاسی روزنامه میشود. پرتوی در ۱۶ سالگی به صورت تجربی مقدمات عکاسی، چاپ و ظهور فیلم را یاد میگیرد و سال ۱۳۳۸ زمانیکه فقط ۱۷ سال داشت عکاسی را به صورت حرفهای با عکاسی خبری ورزشی آغاز میکند و از بازیهای آسیایی تهران، جام ملتهای آسیا و عمدهترین وقایع ورزشی قابهای ماندگاری را به ثبت رسانده است. از سال ۱۳۵۶، صف خود را از حکومت جدا کرد و با شجاعت تمام به ثبت تصاویر و انتشار اخبار انقلاب از وقایع مهمی که در جریان بود، پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرتوی به سمت سردبیری سرویس عکس روزنامه کیهان منصوب و سال ۱۳۶۸ پس از گذراندن یک دوره ۳۱ ساله خدمت در روزنامه کیهان بازنشست شد.
«به یاد آن روز تاریخی مهم و با تشکر از آقای پرتوی»
هرروزی که در بهمن ۵۷ فرا میرسید، آبستن واقعهای تاریخی بود که نیاز داشت یک نفر آن را به شکلی درست روایت کند تا در دفتر تاریخ ثبت و به یادگار بماند. ۱۹ بهمن ۵۷ بنا بود مردم برای حمایت از دولت موقت مهندس مهدی بازرگان راهپیمایی کنند. عکاسان و خبرنگاران روزنامه کیهان نیز هرکدام به منطقهای در تهران برای ثبت این رویداد اعزام شدند. آن روز پوشش اطراف مدرسه رفاه و علوی که امام خمینی(ره) در آن مستقر بودند، به عهدهی عبدالحسین پرتوی بود. او در طی مدت زمانی که در آنجا حضور دارد، متوجه صحبتهای یکی از افراد مبنی بر بیرون کردن عکاسان از مدرسه میشود و حدس میزند که شخص یا اشخاص مهمی با امام دیدار دارند که نمیخواهند تصاویری از آن منتشر شود. پرتوی ذکاوت به خرج میدهد و دوربین اصلی خود را به دوستانش میسپارد، با یک دوربین کوچک وارد آبدارخانه مدرسه میشود و تا فرا رسیدن زمان موعود در آنجا پنهان میماند. در طی این زمان همافران نیروی هوایی ارتش را میبیند که با لباس مبدل به مدرسه وارد و لباسهای خود را عوض میکنند تا آماده دیدار با امام(ره) بشوند. این عکاس انقلابی در همین حین وارد صحن مدرسه میشود و سعی میکند تا تصویری از این واقعه ثبت کند. فرماندهان اصلی با او روبرو میشوند و اجازه عکاسی به او نمیدهند. آنها استدلال میکنند که اگر چهرهی هر یک از این همافران مشخص شود، مادامی که بختیار بر سرکار است، خطر اعدام آنها را تهدید میکند. پرتوی نیز در پاسخ به این استدلال میگوید اگر تصویری از این واقعه وجود نداشته باشد، شما چطور میخواهید ثابت کنید که با امام بیعت کردید. آنها را مجاب میکند و جوری عکس میگیرد که چهرهی هیچ یک از همافران در تصویر ثبت نشود. خودش روایت میکند که پس از ثبت تصویر تا دفتر روزنامه میدود تا خبر و عکس را تحویل دهد. همانروز عکس او صفحه اول روزنامه چاپ و خبر بیعت همافران با امام(ره) همه جا منتشر میشود. این خبر تا جایی پیش میرود که بختیار سعی در تکذیب این واقعه میکند اما تصویری که پرتوی ثبت کرده بود خط بطلانی بر ادعای او میکشد.
عکاس خبری؛ چشم جامعه
پرتوی شجاعت، پیگیری و پشتکار را از ویژگیهای یک عکاس خبری میدانست و معتقد بود از نظر شخصیتی، اگر در سختترین شرایط هم قرار گرفت، باید بتواند به خودش دلداری بدهد. پرتوی خود عکاسی خبری را به صورت تجربی آموخته بود اما به گفته خودش گاهی برای تهیه یک گزارش تصویری مطلوب مدتها راجعبه موضوع مطالعه و تحقیق کرده است. به اعتقاد او عکاسی، فقط عکس گرفتن نیست و در عکاسی، تجربه عنصر مهمی است، ولی اگر با دانش همراه باشد، قویتر عمل میکند. موقعی که قرار است گزارش یا گفتوگویی تهیه شود، مطالعه درباره سوژه به پخته شدن کار کمک میکند.
محمد نوروزی عکاس خبری که از جمله شاگردان پرتوی است نقل میکند که او برای دوربین یک عکاس شان بالایی قائل بود و همیشه تأکید داشت که عکاس خبری چشم حقیقت بین باید داشته باشد و عکاس در عکس خبری خود حق دخالت و قضاوت را ندارد چرا که عکاس ناظر است و داور و قاضی نیست. عکاس خبری به نظر او چشم جامعه است و یک عکس خبری میتواند باعث صلح یا جنگ شود.
در جایی از خاطرات سیاوش پرتوی، فرزند حسین پرتوی نیز آمده که او پسرش را به ثبت تصاویر انتقادی توصیه کرده است اما به او هشدار هم داده است که در خلال این نوع عکاسی مراقب باشد تا کشورش را کوچک نکند.
عبدالحسین پرتوی با تصاویر مهمی که از انقلاب اسلامی ایران و دوران دفاع مقدس به ثبت رساند نقش مهمی در ماندگاری بخشی از تاریخ ایران داشت و تقدیرهایی نیز از او شد. او موفق به دریافت لوح تقدیر از نخستین جشنواره تخصصی مطبوعات ورزشی در ایران، لوح و تندیس از دومین همایش تجلیل از فجرآفرینان عاشورایی در بهمن ۱۳۸۵، لوح و مدال در همایش راویان نور و بزرگداشت عکاسان انقلاب و تقدیرنامه از فرماندهی نیروی هوایی ارتش در آستانه بیست و نهمین سالروز بیعت همافران با امام(ره) در بهمن ۱۳۸۶ شد. در کارنامه خود نیز جایزه “مطهر” که از مقام ریاست جمهور دکتر محمود احمدینژاد به او اهدا شده بود و لوح تقدیری که از انجمن عکاسان مطبوعات ایران به عنوان عکاس انقلاب در سی امین سالگرد انقلاب اسلامی دریافت کرده است را دارد.
با تمام این اوصاف عبدالحسین پرتوی در زمان حیاتش امکان چاپ کتابی از تصاویری که به ثبت رسانده بود را پیدا نکرد و در بخشی از خاطراتش نیز از این اتفاق گلایهمند بوده است. قاب آخری که از او به جا ماند و خود سوژهی اصلی آن بود در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳ بسته شد و پس از گذراندن یک دوره سخت بیماری از دنیا رفت.
نظر شما