نقد نویسی از مهارتهای خواستنی و جذاب روزنامه نگاران است و احتمالاً. از بیرون چنین به نظر میرسد که چه کاری رویاییتر و بهتر از نقد نویسی؛ خبرنگار رایگان به کنسرتها و یا نمایشها میرود، پیش از دیگران فیلمهای تازه را تماشا میکند و در حالی که روی صندلی خود لم داده، تن و بدن پدید آورندگان را از رد کردن آثارشان با قلم خود میلرزاند (البته شاید چندان هم بیراه نباشد).
عمل نقد نگاهی خردهگیرانه به هنرها، پدیدهها و تولیدات است، بنابراین کاری وابسته به نظر و دیدگاه دانسته میشود. ضمن آنکه انتظار میرود سرگرمکننده، اندیشه محور و در بیشتر موارد آگاهکننده هم باشد.
در این بخش به این توضیح خواهیم پرداخت که چگونه نقدی در ستایش یا خردهگیری مستدل در برابر یک اثری با زمینه رسانهای بنویسیم.
نقد نویس
نقدنویس مسلط، از آنچه میبیند و یا میخواند نقدی سازنده و موشکافانه تدارک میبیند. برخورد ویرانگر با اثر آسان است اما به طور عمومی نه کمکی میکند و نه عادلانه ارزیابی میشود. کم پیش میآید که منتقد هیچ نکته و جنبه مثبتی در اثر پیدا نکند تا در متن بگنجاند.
توصیه میشود که نقد، تحلیلگرایانه نوشته شود.روزنامهنگاران کم تجربه (و گاهی باتجربهها) دچار این لغزش بزرگ میشوند که آنچه را خواندهاند یا دیدهاند بازگو میکنند.این کار نقد نویسی نیست؛ خلاصه نویسی است.گاهی هم روزنامهنویسان، نقد نویسی را با معرفی اثر اشتباه میگیرند اما باید توجه داشت که اولی ورود به درون مایه اثر و دومی معرفی اثر (پدید آورندگان، مشخصههای ظاهری، ناشر و...) را در بر میگیرد.
منتقد برای قلم زدن نگاه نقادانهاش لازم نیست در زمینهای که مینویسد متخصص باشد؛ اما در عین حال، دانش و اطلاعات بیشتر در همان زمینه، به منتقد کمک فراوانی میکند. ممکن است شما به سهولت و با جسارت بتوانید کتاب و یا موسیقی پاپ را نقد کنید در حالی که در برابر یک قطعه موسیقی سنتی یا مثلاً هنر تجسمی به دلیل آگاهی محدود دستانتان بلرزد.
غیر از اهمیت اگاهی از درون مایه اثر، نکته دیگر این است که منتقد باید نقش پل میان اثر و مخاطبان را داشته باشد؛ به خصوص اگر اثر پیچیده و چالشی باشد.نقد آگاهانه در واقع خوب است اثر تازه را با اثر پیشین پدیدآورنده مقابل هم قرار دهد. همچنین باید میان این اثر تازه و کارهای رقیبان پدید آورنده نیز مقایسه صورت بگیرد.
تدوین نقد
زمانی که نقدنویس اماده نگارش متن میشود، بهتر است نکتههای زیر را در نظر داشته باشد:
- پرسشهای معمولی فراموش نشود
همان گونه که خبر نویسی به پاسخ گویی به عناصر خبر وفادار است، در نقد نویسی هم این عناصر اهمیت دارد. به عنوان مثال، مخاطبان میخواهند بدانند چه کسانی در نمایش بازی کردهاند، چرا آن فیلم موفق بوده است، چه بخش از اثر جذابتر است، زمان پایان نمایش کی است، کجا اجرا میشود و چند بلیت فروخته شده است. همیشه باید خود را جای خواننده گذاشت و از خود پرسید که مردم از نقد چه انتظاری دارند. خواننده میخواهد بداند این اثر چه ویژگیهای خوب و بدی دارد و آیا به پول و وقتی که برای آن اختصاص میدهد، میارزد؟
- گنجاندن جزئیات اصلی
نقدنویس باید این اطلاعات را به روشنی توضیح دهد: نام اثر، نویسنده، ناشر، قیمت، تاریخ اجرا یا انتشار و محل اجرا یا فروش. این که منتقد این اطلاعات محوری را در بالای متن (درون یا بیرون کادر) کار کند یا در متن بگنجاند، به نظر نشریه و سردبیر بستگی دارد .برخی نشریهها ممکن است اطلاعات بیشتر و جزئیتری از اثر را هم انتظار داشته باشند: مثل شماره شابک (شماره استاندارد جهانی کتاب)، نشانی الکترونیک صاحب اثر یا گروه نمایشی و یا گروه موزیک.
نقدنویس آزاد یا همان فریلنسر (کسی که به صورت رسمی در استخدام رسانهای نیست) بهتر است در این مورد شیوه نامه نشریه را بخواند یا از دبیر فیچر بپرسد.
- اطلاعات نادرست
در کار نقد نویسی آوردن اطلاعات اضافی یا فراموش کردن بخشهایی از اطلاعات، از گناهان کبیره به شمار میرود. این مربوط به زمانی است که نقدنویس در متن نهایی، اطلاعات نادرست بدهد یا نکتهای را بگنجاند که اساس ندارد و در نتیجه خواننده به اشتباه بیفتد. بنابراین باید مراقب حجم و درستی عناصر اساسی متن باشد. برای اطلاعات اساسی نقد، دو پاراگراف کفایت میکند. اگر چنین اطلاعاتی به دست نیامده است، بهتر است چشمپوشی شود. این نارسایی بسیار بهتر از دادن اطلاعات ذهنی بیاساس یا نادرست است.
- خودداری از بدگویی
توهین به دیگران در نقد با توهین در نگارش خبر یا گزارش تفاوتی ندارد. نباید کاری کرد که نقد از مرز ادب رد شود و کار به دشمنی و بد خواهی بکشد.
- نگارش مطلوب
نقد به طور معمول لحن گزارشی (به ویژه صیغه اول شخص) ندارد. بنابراین لزومی ندارد عبارتی چون «خود من شاهد بودم...» در آن یافت شود. این شیوه، روند نقد را تباه خواهد کرد؛ چون به هرحال خواننده میداند که نقد را چه کسی نوشته است. باید ازکاربرد صفتهای شخصی عمده (هنرمندی متعالی، نگارشی حیرت انگیز، صدایی آسمانی و...) یا مبهم پرهیز کرد. نقد مثل دیگر نگارشهای رسانهای، باید روشن و روان باشد. در عین حال نقد در ذات خود جذاب و آگاهنده هم است. مهمتر اینکه باید در نگارش نقد بازار فروش و ملاحظههای اقتصادی نشریه را از نظر مخاطبان در نظر گرفت.
- ثبت درست نام ها
در نوشتن نقد برای نمایش و فیلم، خواننده میخواهد بداند چه کسانی در صحنه بازی کردهاند، کدام یک از آنها اثرگذارتر و کدام هنرپیشگان بیاثر بودهاند. بهتر است سعی شود تا در متن نقد نامها به درستی در جای جای آن گنجانده شود. درست نیست که این نامها را در آخر متن یک جا بیاوریم. مثل این که بنویسیم: «این هنرپیشگان بازی ضعیفی از خود بروز دادهاند...» به ویژه در مطبوعات محلی سنت فهرست کردن بازیگران را باید کنار گذاشت.
- جریان سازی
هر نقد خوب باید بتواند یک جریان مشخص در میان مخاطبان ایجاد کند. گاهی هم پیش میآید که منتقد جریانی نو و غیر معمول بسازد. در این کار باید احتیاط و مطالعه کرد. در غیر این صورت نقدنویس به یک تند خوی تک رو مبدل خواهد شد.
وظیفهی منتقد، متقاعد کردن خواننده به نحوی مقتدرانه است. منتقد باید خواننده را به این باور برساند که حق با اوست. گرچه با این همه ممکن است خواننده متن را بخواند و تمامی نقد را فراموش کند اما این وظیفهی شماست که هرچه برای متقاعد شدن نیادارد را در اختیارش قرار دهید.در اخر، توصیه میشود نقد به مخاطب فرصت دهد که خود بصورتی آگاهانه تصمیم بگیرد که اثر نقد شده این ارزش را دارد که وقت و پول صرف آن کند یا نه؛ یادتان باشد مخاطب در مرحلهی تصمیمگیری است نه شما!