هدف فیچرها و داستان های خبری، انجام کارهای مختلف است. هدف خبر، آگاهی خواننده و هدف فیچر فکر کردن خواننده است. خبر بطور خلاصه به شما میگوید که اتفاقی رخ داده است و این کار را معمولاً با یک متن محدود انجام می دهد تا به شما اجازه دهد کمی اتفاق پیشآمده را درک کنید.
در فیچر، اصل کار متن است. خوانندگان اول متوجه میشوند که چیزی روی داده است اما اغلب دلیل این اتفاق مهمتر از اصل روی دادن آن است. فیچرها شامل متن، توضیح، رنگ و شخصیت میشوند. آنها به شما بعنوان نویسنده اجازه میدهند که در مورد سبک و لحن خلاقتر باشید.
چرا فیچر مینویسیم؟
مردم در بسیاری از موضوعات نیاز به متن بیشتر دارند. بعنوان مثال، اخبار پیچیده که در آنها خط زمانی رویدادها، ردیف کنشگران و فراوانی بحث و استدلال مغایر را نمیتوان در یک خبر کوتاه جا داد. فیچرها میتوانند جاهطلبانهتر هم باشند؛ مانند داستان زندگی یک نفر، بازگویی دقیق یک رویداد دراماتیک یا حتی تصویری رنگارنگ از یک مکان.
دلیل اصلی ارائهی فیچر این است که مردم آن را میخواهند. مردم به وبسایت خبری بخاطر وقایع خبری ماجعه میکنند اما چیزی که آنها را وادار به ماندن میکند، فیچرها هستند. فیچرها برای مشارکت مخاطب مهم هستند.
چه چیزی فیچر را خوب می سازد؟
فیچر خوب حاوی یک ایدهی واحد است. بهترین نوشته باعث میشود خواننده فراموش کند که در حال خواندن است. نویسنده باید آرام بوده و فقط خبر را بگوید. رنگ زیاد و نثر پر تصنع خواننده را خسته میکند. بیشتر افراد فقط میخواهند چیزی را که نمیدانند به آنها گفته شود. هر فیچر باید مجموعهای از نقل قولهای مستقیم، گفتار گزارش شده، زمینه، پیشینه، تاریخ و حقایق نو باشد.
چگونه فیچر بنویسیم
یک فیچر، مانند یک خبر، باید توسط یک سردبیر تهیه و تأیید شود. این بدان معنا نیست که شما نمیتوانید بر اساس ایدههای خود عمل کنید، اما قبل از اینکه زمان زیادی را به آن اختصاص دهید، مطمئن شوید که از مقالهی شما چه انتظاری میرود. سردبیر در نهایت نمونهی اولیهی شما را ویرایش میکند، بنابراین بسیار مهم است که یکدیگر را درک کنید.
دیو گرین، سرپرست فیچرهای بی بی سی انگلستان آنلاین، مواردی را به عنوان راهنمایی ذکر کرده است:
قبل از تهیه یا فکر کردن در مورد فیچر ، موارد زیر را از خود بپرسید:
- آیا موضوع جالب است، اگر این طور است چرا؟
- آیا جدید است؟ ایا امتحان «من اصلاً آن را نمیدانستم» را قبول میشود؟ اگر قدیمی باشد، آیا زاویهای جدید را دنبال میکند؟
- آیا تصاویر خوبی دارد؟
- تصویر و متن تبلیغاتی چه خواهد بود؟
علاوه بر این موارد، به چند نکتهی دیگر هم دقت کنید:
- • اگر یک فیچر خوب و جالب نوشته شده باشد، خیلی طولانی نخواهد بود.
- • مردم به طور کلی جالبتر از اشیاء هستند (پس فیچرهایی که آنها را مورد توجه قرار میدهند هم جالبترند).
- • فیچرهای دیگر را همیشه بخوانید و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. چه چیزی در آنها خوب بود و چه چیزی خوب نبود؟
نوشتن فیچر
۱. مقدمه و لید
فیچرها معمولاً باید لیدی داشته باشند که توضیح دهد در مورد چه چیزی هستند و قصد دارند چه کاری انجام دهند. آنها همچنین ممکن است حاوی یک موضوع خبری یا دلیل دیگری برای انجام کار باشند. به عنوان مثال: «یک دسته شگ دوباره به مردی در پارک حمله کردهاند. آیا فضاهای سبز تهران خطرناکتر از آن هستند که بتوانیم شبها در آن راه برویم؟»
لید باید یک پاراگراف و پررنگ باشد. آنها اغلب ممکن است دو جمله باشند، گاه سه جمله اما به چهارجمله نمیرسد:
- وقتی سعی میکنم با پدربزرگم صحبت کنم، کلمات بیرون نمیآیند.
بعد پاراگراف دوم دوباره با آزادی شروع میشود. از آنجایی که مقدمه در واقع به خواننده به زبان ساده میگوید که کار چیست، پاراگراف دوم میتواند یک مقدمه یا روش جذاب دیگری برای جذب خواننده باشد.
تنها موقعیتی که یک فیچر در آن میتواند از یک لید چشمپوشی کند، زمانی است که تیتر به تنهایی کار توضیح زمینهی کار را انجام میدهد:
- نبرد در خط مقدم تغییرات آب و هوایی در مالی
سردبیر میتواند ترجیح دهد که مقدمه را بنویسد. این چیزی است که باید در مورد آن با سردبیر بحث کرد.
۲. ایجاد علاقه
شش تا هشت پاراگراف اول یک اثر، کار سادهای انجام میدهد؛ آنها باید آنقدر جذاب و قانعکننده باشند تا خواننده را وادار به ادامه دادن و به پایان رساندن متن کند.
نویسنده میتواند این بخش اول را صرف ترسیم تصویری از موضوع خود به شکل موضوعی جاری و جالب کند. این کار میتواند از طریق عناوین روزنامهها، توئیتها، پروندههای قضایی، سخنرانیهای پرشور یا نظرسنجیها باشد؛ همهی اینها این تصور را تقویت میکنند که این موضوع، موضوعی است که باید مورد بحث قرار گیرد. یک مطالعه موردی قانعکننده در مورد مثلاً «قربانی یک بیعدالتی» به همان اندازه میتواند مؤثر باشد.
جان کلی، نویسندهی اصلی بی بی سی نیوز آنلاین، و دیو گرین نظرات خود را در این مورد اینگونه به اشتراک میگذارند:
جان کلی:
اول از همه، باید دلیل قانع کنندهای برای ادامهی خواندن ایجاد کنید. نوعی تعلیق میتواند وجود داشته باشد؛ مثلاً قهرمان داستان چگونه بر یک مانع غلبه خواهد کرد؟ از طرف دیگر، میتوانید یک داستان جالب معرفی کنید یا سؤالی بپرسید که تا اواخر متن به آن پاسخ داده نخواهد شد.
دیو گرین:
پس از اولین مرحله، سعی کنید خواننده را از طریق صحنههایی که به خوبی نوشته شدهاند به داخل کار بکشانید. رنگ و فضا در این مرحله بسیار مؤثر است. تکنیک دیگر این است که مستقیماً وارد یک «صحنه اکشن» شوید؛ این به فیچر سرعت و انرژی بالایی میدهد. هنگامی که توجه خواننده را جلب کردید، میتوانید کمی سرعت را کاهش دهید و روی دامنهی توجه آنها بیشتر کار کنید.
۳. ساختار کلی
هنوز در فیچر ها قبل از اینکه بگویید چگونه و چرا اتفاق افتاده است، باید به مردم بگویید که چه اتفاقی افتاده است.
داستان مقدم بر تامل و تحلیل است.
میتوانید با یک یا دو پاراگراف که زمینه را فراهم میکند، این دو را پیوند بزنید و با تفکیک اصل داستان، خواننده را تقویت کنید. گاهی اوقات به آن "نمودار مهره" (بند مخلص کلام) می گویند.
نکته کلیدی این است که در هر نقطهای بپرسید: «خواننده میخواهد بعداً چه چیزی بداند؟ سوالی که از شما خواهند پرسید چه خواهد بود؟
۴. گاه شماری
در فیچری که مثلاً داستان زندگی یک نفر را روایت میکند، نیازی نیست که از ابتدا شروع کنید و سپس به صورت زمانی تا زمان حال پیشرفت کنید. با این حال، جهشهای زیاد زمانی معمولاً خواننده را گیج میکند.
۵. نقل قولهای مستقیم
نقل قولها میتوانند بخش کلیدی یک داستان باشند و رنگ و شخصیت را اضافه کنند. با این حال، نقل قول بیش از حد مستقیم میتواند خواننده را خسته کند. اکثر مردم با جملات طلایی صحبت نمیکنند. به ویژه از بلوکهای طولانی نقل قول استفاده نکنید. آنها روش کارآمدی برای بیان داستان نیستند. سعی کنید آنچه را که ارزش و رنگ اضافه میکند انتخاب کنید و از گفتار گزارش شده و نقل قولهای جزئی استفاده کنید.
نقل قولهای شخصی را فقط به این دلیل که معروف هستند یا برای به دستآوردن آنها سخت کار کردهاید، درج نکنید. خواننده به این موضوع اهمیت نمیدهد.
از نقل قولی به نقل قول دیگر کمانه نزنید؛ این مورد میتواند در بستری مانند رادیو که در آن صداهای مختلف به بافت میافزاید، مؤثر باشد. خواندن آن در متن بهمراه اسناد مختلف خستهکننده است.
جان کلی: وارد ذهن شخصیت شوید. اگر کسی به شما بگوید که چه فکر و چه احساسی داشته است، میتوانید داستان را از دیدگاه او بگویید. شما نیازی به استفاده از نقل قولهای مستقیم ندارید، فقط میتوانید بگویید که مثلاً آلیسون احساس عصبانیت یا بیماری جسمی میکرد.
۶. ریتم
با استفاده از ترکیب جملات کوتاه و بلند، پاراگرافهای چند جملهای و پاراگرافهای تک جملهای، ریتم ایجاد کنید. مجموعهای از پاراگرافهای چند جملهای خواننده را به خود جذب میکند و میتواند سرعت متفاوتی را نسبت به پاراگرافهای تک جملهای نفسگیر، داستان خبری ایجاد کند. اما تعداد بیش از حد آنها هم میتواند باعث شود که مخاطب در متن سر بخورد. یک پاراگراف یک جملهای حاوی چند کلمه، خواننده را متوقف میکند. از آنها برای لحظات درام و انتقال بین یک بخش به بخش دیگر استفاده کنید. البته خواندن پاراگرافهای کوتاه پر تعداد برای اکثر مردم بسیار سخت است.
مراقب جملات چند جملهای با پرانتز زیاد هم باشید؛ مردم آنها را گیجکننده میدانند.
۷. جزئیات
سطح جزئیات در یک فیچر آنلاین معمولاً بالاتر از یک قطعهی تلویزیونی یا رادیویی مشابه است. اگر دربارهی علم یا نظرسنجی به مردم بگویید، خوانندگان میخواهند آمار کامل را بدانند. روی جزئیات مانور ندهید، اما مردم را در ریزه کاریهای پایان ناپذیر هم غرق نکنید؛ همیشه می توانید به منبع اصلی پیوند بزنید.
اگر جایی بودهاید که نمیتوانند بروند، آن را به گونهای توصیف کنید که واقعاً مخاطبان آن را ببینند، ببویند، بشنوند و احساس کنند. همیشه به دنبال جزئیاتی باشید که اگر روزنامهنگار نبودید از دست میدادید.
جان کلی: یک صحنه بسازید. اغلب این جزئیات کوچک است که به شما امکان میدهد خواننده را در داستان قرار دهید. شخصیتها چه شکلی بودند؟ آیا میتوانید رفتار یا کردار آنها را توضیح دهید؟ آن روز هوا چطور بود؟ دیوارها چه رنگی بودند؟
۸. خواننده را با دست هدایت کنید
اگر میخواهید موضوع را تغییر دهید خواننده معمولاً به یک پاراگراف پیوند دهنده نیاز دارد تا کمک کند آنها نیز تغییر را انجام دهند. همچنین خواننده معمولاً به «تقویت» یک نکته بخصوص پیچیده نیاز دارد. این میتواند قبل یا بعد از نقل قول مستقیم باشد. مثلاً:
- «احساس من این بود که نمیتوانم اینطور ادامه دهم، دیگر نمیتوانم درد را تحمل کنم. می دانستم که باید به سوئیس و به کلینیک بروم.» دیو تصمیم گرفته بود به زندگی خود پایان دهد.
۹. طول
یک فیچر معمولاً از ۱۰۰۰ کلمه تجاوز نمیکند، مگر اینکه عمداً به شکل یک متن طولانی تهیه شود. با جملات خود کارآمد باشید، نه زیاده خواه.
۱۰. سرفصلها و تبلیغات
فیچر شما از طریق یک تصویر تبلیغاتی و متن در سایت تبلیغ میشود. بنابراین هر دو برای موفقیت داستان شما ضروری هستند و باید تا حد امکان قوی باشند. برای مثال به تصاویر زیر و تیتر آنها دقت کنید:
دیو گرین: هنگام برنامهریزی فیچر خود، در نظر گرفتن اینکه چه تبلیغی باید باشد، میتواند مفید باشد. این کمک میکند تا فیچر را به ماهیت اصلی خود تبدیل کنید، که برنامه ریزی و نوشتن را آسانتر میکند. متن تبلیغاتی باید سریع و فریبنده باشد و تصویر باید پررنگ و واضح باشد.
۱۱. از اصطلاحات تخصصی، ژورنالیستی، صفتهای غیر ضروری و بیشتر کلیشهها اجتناب کنید.
نگویید «قتل وحشیانه». آیا واقعاً قتلهای غیر وحشیانه هم وجود دارند؟ از «البته» و «بدیهی است» و مطمئناً «ناگفته نماند» اجتناب کنید. همهی آنها زائد هستند.
۱۲. هیچ سؤالی را بی پاسخ نگذارید
اگر اسراری باقی مانده است، دلیل آن را توضیح دهید.
۱۳. بهترینها را برای آخر نگذارید
اکثر جالبترین چیزها باید در نیمهی بالایی یک فیچر باشند. بسیاری از مردم تا آخر متن شما را نمیخوانند اما شما تا سطر آخر بنویسید.
پایان نباید یک فکر ثانوی باشد؛ باید مانند نتیجهای باشد که نوعی راه حل را به خواننده ارائه میدهد. ممکن است به یک سؤال پاسخ دهد یا ایدهای را که قبلاً مطرح شده بود به یاد بیاورد، یا ممکن است یک صحنه یا نقل قول پایانی وجود داشته باشد که داستان را به نحوی خلاصه و یک حس بسته شدن را ایجاد میکند.
۱۴. یک پایان مناسب داشته باشید
فیچرها در انتها نیاز به بازدهی و نتیجهی مشخص برای خواننده دارند؛ مانند داستانهای خبری نمیتوانند صرفاً دنبال شوند پس به پایان خود خوب فکر کنید.
نظر شما