در طول ۱۵ سال گذشته، شبکههای اجتماعی رشد بیسابقهای را تجربه کردند و اصلیترین دلیل آن هم یک چیز بیشتر نیست؛ افراد بیشتری در سراسر جهان آنلاین شدند. این کاربران برای بهرهبرداری و ورود به دنیای اجتماعی جدید آماده شدند، اما در مقابل پلتفرمها از در اعتدال در سرمایهگذاری، امنیت کاربران و فراهم آوردن سایر تمهیدات امنیتی از جهان جدید عقب ماندند. دستکاری آنلاین نتیجه تاکتیکهای پروپاگاندای سنتی و در کنار آن جریان انتشار اطلاعات نادرست است که به سرعت و مقیاس جدیدی رسیده است. بدون کنترل و تعدیل کافی اطلاعات که تا دیروز روزنامهنگاری سنتی آن را فراهم میکرد، بحران رواج اطلاعات نادرست به نقطهای رسیده است که گاهی غیرقابل حل به نظر میرسد.
امروز سوال اولیهای که هر خبرنگار در مواجهه با دادههای یافت شده باید بپرسد این است که آیا دارد به یک خبر و حادثهی واقعی نگاه میکند یا یک تلاش گسترده برای دستکاری اطلاعات؟ خیلی از اخبار امروز واقعا خبر نیستند!
تفاوت اطلاعات نادرست و اطلاعات جعلی
اصطلاح «اطلاعات جعلی (disinformation)» را نباید با «اطلاعات نادرست یا غلط (misinformation)» اشتباه گرفت. در حالی که این دو اغلب به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند، تفاوتهای ظریف متمایزی بین آنها وجود دارد که روزنامه نگاران تحقیقی باید مراقب درک آنها باشند. اطلاعات غلط عموماً به عنوان یک اصطلاح گستردهتر استفاده میشود. این اصطلاح به هرگونه اطلاعات نادرست یا گمراهکننده اشاره دارد که میتواند به طور ناخواسته به اشتراک گذاشته یا منتشر شود. با این حال، اطلاعات جعلی بهطور دقیقتر بهعنوان محتوای نادرست یا مخربی شناخته میشود که «عمداً» برای گسترش ترس یا سوء ظن در یک جامعه یا جمعیت طراحی شده است. اصطلاح «دستکاری آنلاین یا online manipulation» یک عبارت خوب برای نشر دهندگان ان قبیل اطلاعات است، به ویژه هنگام گزارش در مورد حسابهای کاربری جعلی یا وب سایتها. این به این دلیل است که آنها گاهی اطلاعات دقیقی ارائه میکنند که دستکاری شده هستند.
نحوه گزارش در مورد دستکاری آنلاین در طول سالها با تصویب قوانین حفظ حریم خصوصی، ظهور شبکههای رسانههای اجتماعی جدید و درک مداوم در حال تکامل از مشکل تغییر کرده است. از وبسایتها هنوز برای انتشار اطلاعات نادرست استفاده میشود، اما اینفلوئنسرها و فرمهای جدید فیلم و تصویر نیز همینطور هستند. در بسیاری از کشورها، فیس بوک یکی از مهمترین پلتفرمهایی است که در آن اطلاعات نادرست منتشر میشود. اما اینستاگرام، تیک تاک، تلگرام و اپلیکیشنهای پیامرسان نیز به ابزارهای قدرتمندی برای انتشار دروغ یا ایجاد سردرگمی عمدی تبدیل شدهاند. بویژه در کشور ما که فیسبوک هیچگاه نتوانست جایگاهی مشابه با سایر کشورها پیدا کند.
کاوش در اکوسیستم غولپیکر رسانهای
برای شروع گزارش از درون سکوهای (پلتفرمها) اینترنتی در مورد شبکههای بزرگ دستکاری اطلاعات، ابتدا باید آنها را عنوان یک اکوسیستم ببینیم. انتشار عمدی و شبکهای اطلاعات نادرست یا تبلیغات با یک لغزش ناخواسته یکباره متفاوت است. سؤال اولیهای که هر خبرنگار در مواجهه با اطلاعات نادرست باید بپرسد این است که آیا با یک اشتباه مواجه است یا یک تلاش گسترده برای دستکاری اطلاعات؟ یک اکوسیستم میتواند شامل چیزهای زیادی باشد و ما باید مراقب باشیم که آن را در تحقیقات خود به خوبی تعریف کنیم. رایجترین راه برای توصیف آن، ارتباط بین حسابها در شبکههای مختلف رسانههای اجتماعی است که برای انتشار یک پیام هماهنگ میشوند. چندین شاخص و سؤال وجود دارد که میتواند برای کشف این اکوسیستمها به ما کمک کند:
- چه زمانی حسابها ایجاد شدهاند؟
- چه زمانی محتوا به اشتراک گذاشته میشود؟
- چه کسی محتوا را در پلتفرمهای مختلف تقویت کرده است؟
- وجوه مشترک در خود محتوا چیست؟
مثالهای آن میتواند به شکل وب سایتی باشد که در اینستاگرام و توییتر تبلیغ میشود، یا اینفلوئنسرهایی در TikTok که از زبان تقریباً یکسانی برای صحبت در مورد یک موضوع استفاده میکنند. در برخی موارد بررسی زمانبندی نیز میتواند گویا باشد؛ آیا برخی از محتواها در عرض چند دقیقه یا حتی چند ثانیه از حسابهایی با ویژگیهای مشابه به اشتراک گذاشته شده است؟ این یک سرنخ برای شناسایی یک عملیاد دستکاری است.
سختیهای تحقیقات دیجیتال
اطلاعات نادرست دیجیتال ابزار قدرتمندی است که برای تسهیل پاکسازی نژادی، اعمال خشونت و گسترش جنگ استفاده شده است. این ابزار تأثیراتی جدی بر سیستمهای مراقبتهای بهداشتی در سراسر جهان داشته است، در سرنوشت انتخاباتهای مهم دهه گذشته نقش داشته است و به تضعیف آزادی مطبوعات کمک کرده است.
محققین دستکاری آنلاین باید از همه روشهای سنتی و دیجیتالی موجود استفاده کنند تا در حد امکان به سؤالات مهم مبنایی و اساسی در دستیابی به هدف نزدیک شوند. این افراد باید بتواننند بین کمپینهایی که توسط بازیگران دولتی یا شرکتهای خصوصی حمایت میشوند و در مقابل آنها بازیگرانی که بر اساس اعتقادات قلبی و کسب شده در طول زمان خود کنشگری میکنند تمایز قائل شوند. همه این نوع دستکاریها تاثیراتی دارند، اما هدف و درصد موفقیت آنها با یکدیگر متفاوت است.
سختیهای کار به این جا ختم نمیشود؛ امروزه استفاده از روابطعمومیها برای پاکسازی چهرهی شرکتها نیز افزایش یافته است. روابطعمومیها کاری کردهاند که شناسایی هویت افراد در فضای اینترنت که همیشه سخت و پیچیده بوده است، سختتر هم شود.
روزنامهنگاران برای شناسایی ردپای این ابزار، باید قبل از ورود به صحنهی عمل، جوامعی را که احتمالاً قرار است هدف قرار دهند، بدرستی درک کنند و شناخت خوبی روی آنها داشته باشند. تحقیقات آنلاین نمیتوان براحتی وارد موضوع شد و تمام ابعاد آن را درک کرد؛ چراکه دستکاری آنلاین با شکافهای اجتماعی موجود بازی میکند و آنها را بیشتر و اغلب به طور خطرناکی شعلهور میکند. بدون درک این شکافها نمیتوان در مورد دستکاری داده و اطلاعات نادرست گزاری تهیه کرد.
در شمارهی بعدی به معرفی ابزارهای کمک کننده برای کشف اطلاعات و نگاه دقیق به دادهها معرفی خواهیم کرد.