اکثر نویسندگان غربی و ایرانی عقیده دارند که نقد فقط در عرصه هنر کاربرد دارد. یعنی در ارزیابی سایر عملکردها، کارکرد انتقادی‌اش را از دست می‌دهد و رنگ تحلیل و تفسیر به خود می‌گیرد. این در صورتی است که نقد در تمام پدیده‌ها و تولیدات، از کتاب گرفته تا بازی رایانه‌ای و سینما، سرک کشیده و ابراز نظر می‌کند.

بسیاری از نقد نویسان اغلب روی یک زمینه کار می‌کنند اما این مسیر برای تازه کارها چندان هموار نیست. خبرنگاران آزاد یا تازه کار باید برای کار در انواع زمینه‌ها آمادگی لازم را داشته باشند تا بتوانند برای آن‌ها نقد سازنده‌ای بنویسند و خود را به سردبیرشان ثابت کنند.

ما در مطلب قبل «فیچر در لباس نقد» نکاتی را برای بهتر شدن تدوین یک نقد یادآور شدیم. اما باتوجه به ضرورت تسلط خبرنگار برای داشتن یک نگاه نقادانه در زمینه‌های مختلف، قصد داریم در این بخش این زمینه‌های مختلف و روش کار در آن‌ها را معرفی کنیم.

زمینه‌های معمول در نقد رسانه‌ای شامل موارد زیر هستند:

زمینه‌ی اول: کتاب

نقد کتاب از زمینه‌های دلخواه کار مطبوعاتی است و بسیاری این رشته را کار تخصصی خود کرده‌اند. درست است که کتاب‌های متنوع فراوانی منتشر می‌شود و این یعنی تعداد زیادی سوژه‌ی نقد؛ اما دنبال کردن نقد بی‌هدف، نباید شیوه‌ی دائمی شما باشد بلکه خط سیری را برای نقد نویسی خود مشخص کنید. معمولاً سردبیران رسانه‌ها این نقدها را به روزنامه‌نگاران سفارش می‌دهند. با این وجود، بسیاری از روزنامه‌ها به خصوص مطبوعات محلی، نقد کتاب چندانی منتشر نمی‌کنند.

گاهی پیشنهاد نقد از سوی خود ناشران صورت می‌گیرد. زمانی که ناشری به نقدنویس، نقد کتابی را پیشنهاد کند، به طور معمول با نامه یا پیامی همراه می‌شود. به این پیام بهتر است خوب دقت شود اما به مضمون آن نباید اعتماد کرد؛ چون اغلب هوادارانه و دارای سوگیری است. اگر قرار باشد نقدنویس برای نقد کتاب، با نویسنده‌اش گفتگو کند، نباید زندگی نامه او را برجسته و یا بیش از حد طولانی کند. زیرا موضوع نقد، این نیست.

نقد خوب کتاب، باید طرح خاص، شیوه، ساخت، شخصیت‌های کتاب، زمینه و زبان و ادبیات آن را فراگیرد. خوب است به خواننده درباره درون مایه کتاب توضیح داد و این توضیح بهتر است از یکی دو پاراگراف فراتر نباشد. طبیعی است که نباید پایان کتاب را فاش کرد.

اگر لازم باشد، بد نیست درباره نویسنده و خطی که کتاب دنبال می‌کند، تحقیق کنید. درباره کتاب‌های تخیلی (حتی در برخی کتاب‌های غیر تخیلی) خوب است که نارسایی‌ها و لغزش‌های کتاب هم بیاورید. اگر نقد کتاب، خوانندگانی متخصص در یک رشته دارد، این کار اهمیت بیشتری می‌یابد. قطعا آن متخصصان دوست ندارند پول نازنینشان را برای یک کتاب گران تاریخی خرج کنند و بعد دریابند پر از غلط است.

به یاد داشته باشید که مثل دیگر کارهای مطبوعاتی بهتر است حاصل کار شما، خیلی زود تایپ شود. در کنار این کار، یادداشت برخی نکته‌های مهم و قید کردن شماره صفحه آن‌ها روی کاغذ جداگانه برای اصلاح متن در نسخه پایانی بسیار مفید خواهد بود. اگر نقدنویس بخواهد چیزی بر متن بیافزاید یا بخش‌های ضعیف یا قوی را حذف یا تقویت کند، این شیوه به او کمک خواهد کرد.

استفاده از نقل قول هم به غنای متن شما کمک می‌کند. این که بخواهید چه اندازه نقل قول به کار گیرید، به نوع مخاطبان نشریه و نوع کتابی وابسته است که نقد می‌کنید. اگر برای یک نشریه دانشگاهی یا گروهی مخاطب جدی نقد مفصل می‌نویسد، شاید نقل از متن کتاب، لازم باشد.

زمینه‌ی دوم: تلویزیون

شاید برخی خیال کنند چه خوب است آدم برای تماشای تلویزیون دستمزد بگیرد. نقد تلویزیونی به این سادگی هم نیست. تصور کنید که کسی هر روز مجبور باشد یک برنامه عصرگاهی را تماشا کند و در مورد آن، در یک ستون ثابت روزنامه متن متفاوتی بنویسد. روزنامه گاردین این کار را سال‌ها در کنار فهرست برنامه‌های تلویزیون‌ها دنبال کرد.

نوشتن نقد تلویزیونی برای نشریه‌های زرد به طور معمول طولانی است؛ یک برنامه محور نقد اصلی قرار می‌گیرد و تعدادی نقد متفاوت از برنامه‌های دیگر، در اطراف آن کار می‌شود تا صفحه پر شود. کار مهم، ربط دادن این نقدها به شکل نرم به یکدیگر است. نوع ایجاد ارتباط و استفاده از نقدهای صحیح متن شما را از متن نشریات زرد متمایز می‌کند.

زمینه‌ی سوم: نمایش

نقد تئاتر باید خیلی زود نوشته شود. درست این است که خبرنگار متن خود را برای انتشار در نسخه‌ای از روزنامه آماده کند که قرار است فردای نمایش منتشر شود. یک خبرنگار که کارش نقد تئاتر است، باید آگاهی‌های گسترده و عمیقی از دنیای نمایش داشته باشد. روشن است که هر خبرنگار غیر تئاتری می‌تواند درباره یک نمایش متنی بنویسد. اما اگر نقدنویس بخواهد به عنوان یک چهره‌ی شاخص منتقد نمایش شناخته شود، باید در متن‌ها دقیق باشد؛ او باید اجرا را با کارهای پیشین نمایش نامه‌نویس و کارهای گروه‌های نمایشی دیگر مقایسه کند و به تاثیر کارگردان و بازیگران اصلی در آن هم بپردازد. آرایش صحنه، لباس، موسیقی صحنه، کارگردانی و حتی نورپردازی دارای اهمیت است. برای یک نقد خوب، صرف ستایش بازی هنرپیشگان اصلی کفایت نمی‌کند.

زمینه‌ی چهارم: هنرهای تجسمی

سردبیران شاید به طور معمول و دوره‌ای از خبرنگاری بخواهند کتاب یا نمایشی را نقد کند. هنرهای اما تجسمی کمتر موضوع نقد قرار می‌گیرد مگر اینکه خود خبرنگار در این زمینه آگاهی‌ کافی داشته باشد. با این حال حتی اگر نظر مهمی در زمینه این هنرها داشته باشید، چندان در تحریریه از آن استقبال نمی‌شود.

اگر فرصت این کار پیش آمد، و قرار شد نقد هنرهای تجسمی بنویسید باید در متن، بیشتر به پدید آورنده (نقاش یا پیکر تراش) و حاصل هنر او توجه کنید. شما لازم است آداب و هدف‌های ورود و سلوک خاص در نمایشگاه‌ها و گالری‌ها را بدانید. از این گذشته باید از قدرت توصیف بالایی برخوردار باشید. چون باید از کلام، برای توصبف و نقد پدیده‌های غیر کلامی بهره ببرد.

زمینه‌ی پنجم: موسیقی

موسیقی، گستره بسیار فراخی دارد. نقدنویس بهتر است پیش از دست بردن به نقد، مخاطبان را به خوبی بشناسد. انتظار هوادار موسیقی کلاسیک، با کسی که به موسیقی‌های پر سر و صدا علاقه‌مند است از یک اثر هنری شباهتی ندارد. در این رشته هم، داشتن آگاهی از پیشینه‌ها و دانش تخصصی یک نیاز اساسی است. اگر این آگاهی در شما نباشد، ممکن است در هر کاری شما را شیفته کند و وظیفه خود را گم کنید.

به دست آوردن اطلاعات گسترده از رشته نقد موسیقی به منتقد امکان می‌دهد اجرای تازه را با اجراهای پیشین گروه و گروه‌های دیگر قیاس کند. همچنین روشن می‌کند که این اجرا چه اثری از رویدادهای جاری بر گرفته است.

مجله‌های ویژه موسیقی فضای گسترده‌ای برای انواع نقدهای موسیقی و آلبوم‌های تازه اختصاص می‌دهند. به عنوان مثال، در بعضی از این مجلات، به طور معمول به اجراها و آلبوم‌ها از یک تا پنج ستاره می‌دهند. آن گاه یک قطعه را شایسته‌تر اعلام می‌کنند تا خواننده اگر خواست آن را بخرد. این مجله‌ها اگر حرفه‌ای باشند، هرگز تمایل شخصی و گرایش‌های دلخواه را بر جلب اعتماد مخاطبان مقدم نمی‌دانند.

زمینه‌ی ششم: فیلم

خیلی‌ها تصور می‌کنند نقد فیلم چندان تخصصی نمی‌خواهد. با یک ظرف ذرت بو داده و یک نوشابه، روی صندلی راحت سینما یا خانه می‌نشینید، یک فیلم خوب می‌بینید و آن چه را دیده‌اید، ثبت می‌کنید. اما به این راحتی نیست و با یک ورق پر نقد کلیات به جایی نخواهید رسید. باید به بازی هنرپیشگان، صحنه آرایی، موسیقی، کارگردانی و حتی نقش فناوری از جمله ترفندهای رایانه‌ای به درستی توجه کنید. خوانندگان انتظار دارند نقدنویس به یاری دانسته‌های خود، اگر در کار تازه حرف تازه ای(نسبت به دیگر فیلم‌ها) وجود دارد، در متن نقد ببینند؛ چون تصور عمومی بر این است که منتقد مثل چشم پنهان، به جای آنان می‌بیند و آنان را در گزینش بهتر یاری می‌دهد. همچنین اهمیت دارد که منتقد نظری به فیلم نامه و داستانی که فیلم از روی آن تهیه شده است هم داشته باشد تا درباره‌ی گفت‌وگوها و درون مایه فیلم اظهار نظر کند.

زمینه‌ی هفتم: بازی و نرم‌افزار کامپیوتری

نقد بازی‌های رایانه‌ای و نرم افزارها بیشتر در نشریه‌های تخصصی فضای مجازی یا صفحه‌های رایانه رواج یافته است و کمتر در مطبوعات یافت می‌شود.کار مهم منتقد در این رشته، تشخیص وارد بودن یا نبودن مخاطبان به این زمینه تازه از فناوری است و در نتیجه روشن می‌کند چگونه زبانی و در چه سطحی را باید پیش گرفت. در هر دو صورت نقدنویس ملزم است بازی‌ها و نرم افزارها را باهم از نظر قابلیت‌ها و کاربردها، با نمونه‌های پیشین و نوآوری‌های دیگران قیاس کند تا نارسایی یا مشکل دسترسی سوژه در حال نقد برای مخاطب روشن شود. مخاطب باید آگاه شود که این بازی یا نرم‌افزار در کدام سیستم و با چه مقدماتی کار می‌کند.

بعلاوه بازی جدای از یک محصول سرگرمی، همانند فیلم دارای یک درون مایه‌ی فکری و یک حرف و گزاره‌ی محوری است؛ بخصوص اگر از محصولات با کیفیت و خاص بازار باشد. منتقد باید ابن درون مایه را درک کند و مخاطب را در مورد اثرات این محصول بر ذهن خود آگاه کند.