از گذشته تا امروز همیشه اخبار جنگ و اطلاع رسانی از آنچه در میدان نبرد رقم میخورد از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. روایتهای مختلف توسط افراد مختلف به کسانی که دورتر از میدان جنگ بودند، مخابره میشد. امروزه در دل هر جنگ و نزاع نظامی که در جهان اتفاق میافتد، نبرد دیگری دوشادوش نبرد نظامی رقم میخورد که بار سنگینتری از جنگ را به دوش میکشد؛ جنگ روایت رسانهها. ۷ اکتبر ۲۰۲۳ روز تاریخی در تاریخ مقاومت قلمداد میشود؛ روزی که سنگها به موشک تبدیل و به سمت اسرائیل پرتاب شد.
اما این تمام ماجرا و پایان ماجرا نیست؛ جنگ جاری بین اسرائیل و حماس ردپایی از ویرانی را حک کرده که چشمانداز غزه و روزنامهنگاری جهانی را دگرگون ساخته است. در میان این آشفتگی، مبارزه برای کنترل روایتها و سرکوب صداهای مخالف تشدید شده است و رسانهها، نقشی محوری در شکلدهی درک جهان از این درگیری دارند. رسانهها به این تصویر شکل میدهند که چرا برخی جوامع یا بهتر است بگوییم دولتها به بعضی بحرانها و قربانیان بیش از سایرین اهمیت میدهند. هیچ نمونهای بهتر از پوشش تحولات جاری در اسرائیل و سرزمینهای اشغالی فلسطین برای این استاندارد دوگانه وجود ندارد.
اما در این بین مهم است که بدانیم یک رسانه باید شامل چه ویژگیهایی باشد تا بتواند با ظرافت و دقت حقیقت ماجرا را روایت کند و گوی روایت دست اول را از رسانههایی که سعی دارند با تحریف واقعیت، جای ظالم و مظلوم را عوض کنند، بگیرد. شبکه خبری الجزیره قطر از همان ساعات ابتدایی طوفانالاقصی از جمله پرچمداران روایت نبرد غزه و اسرائیل بود که در این حین نقش کلیدی در شکلدهی و بسیج افکار جهانیان به حمایت از فلسطین ایفا کرد. در عین حال برای رساندن حقیقت به گوش جهان با شبکههای خبری چون سی.ان.ان به مبارزه و رقابت پرداخت.
تأسیس الجزیره
شبکه خبری الجزیره قطر در سال ۱۹۹۶ به عنوان اقدام دموکراتیک و هم به مثابه ابزاری برای ارتقای حکومت قطر به سطح قدرت منطقهای با حمایت مالی و سیاسی امیر احمد بن خلیفه آل ثانی تأسیس شد. امیر جدید قطر در آن دوره که از طریق اقدام به کودتا پدرش را از سلطنت خلع کرد و خود بر جای او نشست، به نسل جدیدی از رهبران عرب تعلق داشت که با ایدههای جدید در راستای اصلاحات دموکراتیک بر سر کار آمدند. او علاوه بر تأسیس شبکه الجزیره به اقدامات دیگری همچون دادن حق رأی به زنان دست زد.
پس از گذشت حدود ده سال از تأسیس الجزیه، شبکه الجزیره انگلیسی زبان در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۶ با این هدف شروع به کار کرد تا با «سی ان ان» و «بی بی سی»، در سطح جهانی به رقابت بپردازد. از این زمان بود که، اصطلاح «اثر الجزیره» به تأثیر از اصطلاح اثر سی ان ان در حوزه رسانهای رواج پیدا کرد.
غالباً شبکه الجزیره به عنوان چالشگر، بدیل، رقیب و ضد جریان خبری شبکههای ماهوارهای بین المللی شناخته شده است. این شبکه با پخش فیلمهای سخنرانی اسامه بنلادن، پس از واقعه تروریستی یازده سپتامبر برای اولین بار در غرب به شهرت رسید. بحری یکی از تحلیلگران عرب بر این نظر است که پس از رویداد یازده سپتامبر، شبکه الجزیره به مثابه فندک و سرعت بخشِ تحولات سیاسی، اعتراضات و بسیج افکار عمومی در منطقه، عمل کرده است.
گفتمان انتقادی، چالشگرانه و عرب بنیاد در جذابیت این شبکه برای افکار عمومی تأثیر بسزایی داشته است. بسیاری از عربها از داشتن یک شبکه ماهواره ای پان عرب و پان اسلامی مستقل، مدافع حقوق مردم عرب، نقاد رژیمهای اقتدارگرا و قدرتهای مداخلهگر فرامنطقهای تا حد زیادی احساس غرور میکنند به همین جهت، این شبکه با سرعت خیره کنندهای توانسته است در دیپلماسی عمومی اعتماد و حمایت افکار عمومی جهان عرب را جلب کند.
ابزار دیپلماسی رسانه ای قطر
قطر در بحث دیپلماسی علیرغم اینکه یک کشور کوچک به شمار میرود اما موفقیتهای زیادی را به دست آورده است. شبکه الجزیره در اصل یکی از موثرترین ابزارهای نفوذ قطر در این دیپلماسی به شمار میرود. حتی میتوان گفت، حضور قطر در صحنه بینالمللی در ابتدا با انجام فعالیتهای رسانهای صورت گرفت.
منحل ساختن وزارت اعلام و یا وزارت «تبلیغات» در قطر به بهانه عدم ضرورت اعمال سانسور و نظارت بر مطبوعات پس از روی کار آمدن شیخ احمد در سال ١٩٩٦، فضای باز سیاسی و دموکراسی نسبی و در نتیجه، آزادی بیسابقه رسانههای گروهی را به ارمغان آورد. پدیده رفع موانع و نظارت بر مطبوعات و با ایجاد میزانی از آزادی سیاسی که در منطقه خلیج فارس بی سابقه بود، اعتبار قابل ملاحظهای برای قطر به ارمغان آوورد.
هنگامی که شبکه CNNدفتر خبری خود را در کابل به دلیل کمبود خبر و عدم سودآوری تعطیل کرد، الجزیره در افغانستان یکه و تنها ماند. در نتیجهی آن، پس از واقعه ۱۱ سپتامبر و متعاقب آن حمله آمریکا به افغانستان، الجزیره حاکم بلامنازع انتشار خبر از افغانستان به سراسر جهان شد. گزارشهای الجزیره به سرعت به عنوان تنها منبع خبری قابل قبول در افغانستان مورد پذیرش و درخواست جهانیان قرار گرفت. مصاحبه و ارسال پیامهای پیدرپی سران القاعده به خصوص بن لادن هم سود سرشاری را نصیب این شبکه کرد. این موفقیتها با پوشش حمله آمریکا به عراق، جنگ ۳۳ روزه و .... ادامه پیدا کرد.
الجزیره همسو یا علیه جمهوری اسلامی؟
از ابتدای تأسیس الجزیره رویکرد این رسانه و دولت قطر در قبال ایران و محور مقاومت همواره با فراز و نشیب همراه بوده است اما آنها این رویکرد را در سالهای گذشته تغییر دادند؛ به نوعی رویکردی متناسب با واقعیات سیاسی منطقه در پیش گرفتهاند. قطریها میدانند در تحولات بین المللی و بعد از ماجرای عربستان که آنان را تحت فشار قرار داد، جمهوری اسلامی ایران نخستین کشوری بود که در کنار دوحه ایستاد و از آن حمایت کرد. اما در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۴۰۰ و همچنین وقایع سال گذشته پیرامون فوت مهسا امینی، رویکرد بخش انگلیسی این شبکه، علیه سیاستهای ایران بود تا جایی که میتوان گفت این بخش با محوریت گزارشهای درسا جباری، خبرنگار ایرانی الجزیره، به جریان اغتشاشات ایران دامن هم زد.
درحالیکه در ساختار اصلی شبکه در جریانات مهم بین المللی به ویژه خاورمیانه همواره این رسانه با رویکرد جمهوری اسلامی همسو بوده و مواضع ضد صهیونیستی و آمریکایی داشته است، اما مواردی که خط مشی ضد ایرانی و همسو با اسرائیل و آمریکا دارد نیز در بخش انگلیسی شبکه الجزیره پیگیری میشود. یکی از علتهای وجود این دوگانگی در برابر سیاستهای ایران در حوزه بین الملل و داخلی در رسانهی بزرگی چون الجزیره را میتوان وجود افراد مختلف از ملیتهای مختلف دانست؛ چرا که وجود میز خبری تخصصی ایران، متشکل از تعدادی از ایرانی تبارهایی که کشور را ترک کرده و مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی ایران هستند، میتواند باعث به وجود آمدن این دست دوگانگیها در یک شبکه خبری شود.
مهمترین دلایل موفقیت
الجزیره کمتر از سه دهه فعالیت رسانهای دارد اما با تمام این اوصاف، افکار عمومی جهان عرب آن را پذیرفته است و نفوذ بسیاری در فضای جهان عرب دارد. نقش مهم این شبکه در اطلاع رسانی، تحول فکری-نگرشی و شکلدهی و بسیج افکار عمومی سبب پیشی گرفتن این شبکه در رقابت برای جذب افکار عمومی منطقهای نسبت به شبکههای قدیمی و فرامنطقهای ماهوارهای چون بی.بی.سی، سی.ان.ان و صدای آمریکا شده است. از عمده دلالیل موفقیت الجزیره استقلال و تابو شکنی سیاسی در پوشش خبری_تصویری آن است. این شبکه رویکردی انتقادی و تحلیلی را به عنوان رویکرد اصلی خود انتخاب کرده است. بعلاوه نقد سلطه و مداخلهی ایالات متحده آمریکا در منطقه نیز تأثیر بسیاری در محبوبیت آن داشته است.
از دیگر دلایل موفقیت آن میتوان به گفتمان اصلی این شبکه، یعنی گفتمان رسانهای پان عرب و پان اسلامی اشاره کرد. اما آن چیزی که علاوه بر رویکردهای فنی و مدیریتی چون به کارگیری شیوهها و ساختار نوین و جذاب در پوشش خبری_تصویری و میزگردهای تحلیلی با تمرکز بر مسائل مهم منطقه سبب تمایز این شبکه با دیگر شبکههای همسطح خود شود، دفاع مستقیم از حقوق مردم فلسطین است.
در این شبکه هویت و انسجام عربی و اسلامی را به عنوان عامل مهم در تحولات اخیر جهان عرب معرفی و ایالات متحده آمریکا و اسرائیل را به عنوان غیر یا دیگری ترسیم میکند. طی بررسیهایی که توسط کارشناسان حوزه دیپلماسی رسانه بر شبکه الجزیره شده است، مهمترین موضوعات مطرح در محتوا و پوشش خبری_تصویری و میزگردهای این شبکه عبارتند از: در بالاترین اولویت امور داخلی اعراب، فلسطین، مداخلات ایالات متحده در امور منطقه، تعامل بین اعراب، هویت جمعی اعراب و در آخرین اولویت امور جهانی.
این شبکه در پوشش خبری خود از غزه، بر تاریخ، مذهب و فرهنگ عربی و اسلامی (به عنوان مؤلفههای تعریف کننده هویت منطقه) تأکید میکند و آن را در اولویت دیپلماسی عمومی خود قرار می دهد. الجزیره با رویکرد انتقادی، مواضع آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی را به جد نقد میکند. در این شبکه مقاومت به عنوان منبع مهم استمرار هویت اعراب تلقی میشود. مدیران این رسانه در تولیدات خود، حقوق پایمال شده اعراب در فلسطین را در قالب فرایند تاریخی میبینند و بین گذشته، حال و آینده پیوند ایجاد میکنند.
آزادی بیان و استقلال، نقاط عطف الجزیره در پیگیری مسائل خاورمیانه
ساختار رسانهای اغلب در جهان عرب وابستگی شدیدی به دولتها دارد. اما الجزیره از این حیث از استقلال فکر و عمل قابل توجهی برخوردار است. این شبکه از خطوط قرمز سیاسی یا تابوها به عنوان نقطه عطف استفاده کرده و در بیان مواضع و رویکرد اصلی خود از آنها گذشته است. استقلال این شبکه شاید چندان کامل و صددرصد به نظر نرسد چراکه به عنوان رسانه رسمی کشور قطر موظف به رعایت خطوط قرمز دولت است اما با تمام این توصیفات از جهت استقلال رسانهای و عبور قابل توجه از ساختار یا نظارتهای سامانهای، نقطه عطفی در ساحت رسانهای جهان عرب محسوب میشود.
الجزیره پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، با کسب وجهه و مشروعیت بیشتر در نزد افکار عمومی، استقلال بیشتری هم به دست آورد. در پی این اتفاق، تابوشکنی سیاسی آن افزایش یافت و مواضع انتقادیتری نسبت به مسائل منطقه، حکومتها و قدرتهای خارجی و فرامنطقهای غربی اتخاذ کرد. این شبکهی خبری ماهوارهای از ابتدای شروع فعالیت خود و به ویژه پس از جنگ دوم خلیج فارس و رویداد ۱۱ سپتامبر، مواضع رادیکال و انتقادی نسبت به رژیم صهیونیستی و سلطه و مداخله آمریکا در جهان عرب و اسلام داشت. همچنین انتقاد جدی نسبت به حمایت آمریکا از اسرائیل، محافظه کاری و اقتدارگرایی حکومتها در منطقه و نقض حقوق بشر توسط آنها دیگر مواضعی است که این رسانه اتخاذ کرد. این مواضع و رویکرد الجزیره سبب نفوذ فزاینده این شبکه در بین افکار عمومی و مخاطبان عرب ساکن در منطقه و خارج از منطقه شد.
استقلال قابل توجه الجزیره از ساختارهای سیاسی و حکومت، انتشار نسبتاً مستقل اخبار و تحلیلهای سیاسی بدون سانسور یا با کمترین سانسور و دعوت از صاحب نظران و تحلیل گران منتقد، نشانههای عبور از رویکردهای نظامی این شبکه هستند که سبب رنجش رژیمهای منطقه و نیز ایالات متحده آمریکا و برخی هم پیمانان شده است.
تا پیش از نقش آفرینی الجزیره معمولا حکومتها در جهان عرب اطلاعات را در انحصار خود داشتند و هر آنچه که باب میلشان بود مخابره میکردند اما اکنون با وجود شبکه خبری الجزیره، این حکومتها نه تنها نمیتوانند مانند گذشته اطلاعات را در انحصار و کنترل خود داشته باشند بلکه در حال حاضر الان سیاستمداران برای حفظ مشروعیت و قدرت خود سعی میکنند از رسانههایی مثل الجزیره استفاده کنند.