سر روزنامهنگار تحقیقی، همیشه شلوغ است. او مدام درگیر سوژههایی که پیدا میکند و ارزیابی و صحتسنجی آنها است. هر گزارش تحقیقی که منتشر میشود، او را با انبوهی از سوالات و چالشها مواجه میکند که وقتی برای سر خاراندن باقی نمیماند. این درگیری همیشگی باعث میشود او خیلی از اوقات نتواند ذهن خود را به خوبی متمرکز کند. یکی از مهمترین بخشهای کار این روزنامهنگار که تمام فعالیتهایش را تحت تأثیر قرار میدهد، روایت داستان سوژه است. او باید بتواند داستان را به خوبی روایت کند تا گزارشی خواندنی و اثرگذار خلق کند و تلاشهایش به ثمر بنشینند. اما روایت با یک ذهن نامتمرکز، کمی دشوار است.
ساختارمند بودن، همیشه به ذهن ما آرامش میدهد. برای روایت داستان، ساختارهای از پیش تعیین شدهای وجود دارند که با جایگذاری عناصر قصه در آنها به یک روایت جذاب دست پیدا خواهید کرد. البته باید توجه داشته باشید که ساختاری متناسب با سوژهی خود انتخاب کنید. در مقالات قبلی از مجموعهی «گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی» با چند نوع ساختار روایی آشنا شدیم. ساختارهای خطی، موقعیت، فرآیندی، معکوس، موازی، هرم فریتاگ، سفر قهرمان و سه نقطهای را بررسی کردیم. در ادامه یکی از جذابترین انواع ساختارهای روایی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
ساختار هارمونی!
دن هارمون، فیلمنامهنویس مشهور آمریکایی، از یک ساختار خاص برای روایت داستانهای خود استفاده میکند. به دلیل این استفادهی مکرر، این نوع ساختار به نام دن هارمون شناخته میشود. ساختار دن هارمون نیز مانند سفر قهرمان، الهام گرفته از نظریهی «تک اسطورهای» جوزف کمپبل است و شما در روایت خود یک قهرمان دارید که با اطرافیان خود تفاوتهای فاحشی دارد. در مقالهی «گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی ۸» به بررسی ساختار روایی سفر قهرمان پرداختیم. تفاوت اصلی دن هارمون با سفر قهرمان، در جایی است که ساختار دن هارمون، به شخصیتها بیشتر از اتفاقات وابسته است. این ساختار شخصیتمحور به شما کمک میکند تا داستان سوژهی خود را در چند مرحله روایت کنید.
قدم به قدم با دن هارمون
در اولین قسمت از ساختار دن هارمون مانند خیلی از ساختارهای دیگر، روایت را با توصیف یک جامعهی کوچک و عادی شروع میکنیم. اعضای این جامعه، مانند آدمهای عادی هستند که ما هر روز در کوچه و خیابان میبینیم. آنها به یک زندگی روزمره مشغول هستند و توانایی خاصی ندارند. بعد از روایت جامعهی معمولی داستان، نوبت به یک عنصر جدید میرسد. ساختارهای دیگر مانند سفر قهرمان و سه نقطهای در این مرحله عنصر حادثهی اولیه را روایت میکردند. اما در ساختار دن هارمون، برای قهرمان شما هیچ حادثهی اولیهای رخ نمیدهد. نویسنده در این جا از خواستهی دیرینهی آن جامعه رونمایی خواهد کرد که هیچ وقت برای رسیدن به آن، توانایی نداشتند. این نوع ساختار برای گزارشهای تحقیقی که روایتگر مشکلات مناطق محروم هستند، بسیار مناسب است.
مخاطب تا این نقطه از داستان اصلاً متوجه نمیشود کدام شخصیت، اصلی است. در این قسمت بعد از روبه رو شدن مخاطب با خواستهی قدیمی جامعه، یکی از شخصیتها آن را قابل دسترس میپندارد. در این لحظه قهرمان داستان، آشکار میشود. این قسمت از ساختار به درگیریهای درونی قهرمان میپردازد که در نهایت او را به این نتیجه میرساند که امکان دستیابی به آن آرزوی قدیمی وجود دارد. او مسئولیت آگاه کردن و حرکت دادن جامعه به سوی هدف را وظیفهی خود میداند. بعد از اینکه شخصیت اصلی، خودش را قانع میکند، نوبت به یارگیری میرسد. او از نزدیکترین افراد خانوادهاش شروع میکند و تا سخنرانی برای مردم پیش میرود تا همه را برای کمک فرا بخواند.
چالشهایی غیرباور
قهرمان داستان بعد از آگاه کردن و دعوت مردم برای محقق کردن هدف جامعه، با چالشهایی عجیبی روبهرو میشود. او از ابزارهایی مانند استدلالهایی منطقی و صحبتهای انگیزشی استفاده میکند اما تعدادی از مردم، او را باور ندارند. شخصیت اصلی، مورد تمسخر و کمتوجهی مردمی واقع میشود که برای خوشبختی آنها تلاش میکند. گویی آنها حوصلهای برای دنبال کردن آرزوهای جامعه ندارند. او اما اندک یارانی پیدا میکند. شخصیت اصلی به همراه دوستان خود، مسیر رسیدن به خواستهی جامعه را شروع میکند.
قهرمان در راه رسیدن به هدف، با موانعی زیادی روبه رو میشود که در نهایت متوجه میشود این سنگاندازیها توسط عدهای از مردم همان جامعه انجام میشود. آنها از پیگیر نبودن مردم برای رسیدن به حق خود، منافع زیادی میبرند. به همین خاطر فعالیت او، آنها را به خطر انداخته است. آنها هر کاری میکنند تا اجازه ندهند قهرمان ما موفق شود. پردهبرداری تدریجی از چهرهی این مخالفان، بخشی از ساختار دن هارمون است.
ناامیدی ممنوع
شخصیت اصلی، خسته و ناامید نمیشود و با کمک دوستانش هر لحظه به موفقیت نزدیکتر میشود. آنها موانع را یکی پس از دیگری از مسیر خود برمیدارند و با رسوا کردن مخالفان خود مردم بیشتری را با خود همراه میکنند. در نهایت آنها با حمایت اکثریت مردم موفق میشوند جامعه را به خواستهای که سالها در انتظارش بود، برسانند. قهرمان داستان، حالا محبوبترین شخصیت جامعه است. کمی بعد اما جامعه با آثار کار خود روبهرو میشود. برای مثال مردمی که برای تأسیس دانشگاه در شهر خود تلاش کردند اما حالا با بیبندوباری دانشجویان خوابگاهی در سطح شهر خود مواجه هستند. قهرمان داستان، کم کم متوجه میشود خواستهی اصلی جامعه باید چیز دیگری باشد.
در ساختار دن هارمون بعد از این که نقش اصلی متوجه اشتباه خود میشود، هدف اصلی جامعه را مییابد. او دوباره مردم را برای یاری فرا میخواند اما باز هم مورد استقبال قرار نمیگیرد چراکه دفعهی قبلی هزینههای سنگینی را به جامعه تحمیل کرده است. این بار اما سختتر تلاش میکند و در نهایت موفق میشود با همراهی دوبارهی مردم، موفقیت دیگری حاصل کند. این موفقیت اما شیرین و حقیقی است و آثار زیانبار هدف قبلی را نیز از بین میبرد.
روایت به سبک دن هارمون
آشنایی با ساختارهای روایی باعث میشود تا زمانی که برای نگارش گزارش تحقیقی خود قلم به دست میگیرید، خستگی ذهن شما باعث نشود روایتی نه چندان جذاب ارائه دهید. ساختارها به شما کمک میکنند سادهتر و سریعتر به یک روایت جذاب دست پیدا کنید. دن هارمون، یکی از ساختارهایی است که میتوانید برای روایت داستان سوژهی خود آن را به کار بگیرید. ساختارهای جذاب دیگری نیز وجود دارند که در مقالات بعدی از مجموعهی «گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی» به آنها خواهیم پرداخت.