مجید رضاییان استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم علاوه بر نقش رسانهها در خصوص آموزش و فرهنگسازی، بهره بردن از تکنیک «روزنامهنگاری تحلیلی» را مؤثر میداند. او توضیح میدهد: چرا بعد از هر حادثه، رسانهها آن را رها میکنند؟ به این معنا که آن حادثه در حد یک خبر اطلاعرسانی میشود و تمام. اینیکی از ضعفهای رسانههاست. درحالیکه رسانهها باید علتیابی و پیگیر دلایل حادثهها باشند تا با ریشه یابی آن، کمتر شاهد این نوع سوانح در کشور باشیم.
رضاییان در ابتدای صحبتهای خود قبل از پرداختن به نقش رسانهها در کاهش تصادفات جادهای، به دلایل مهم این سوانح در کشور میپردازد و به شفقنا رسانه میگوید: در همه جای دنیا باوجوداینکه اخلاق محترم است اما آنچه بیش از اخلاق راهگشاست، قانون است. شاهدیم که دستاورد رنسانس در اروپا، توجه کردن جامعه بشری به موضوعی به نام عقلانیت بود و محصول عقلانیت هم نهادینه شدن یا قانون است. وقتی به تصادفات جادهای نگاه میکنیم بخش عمدهای از این سوانح، به عدم اجرای قانون و بخش دیگر به ضعف قانون برمیگردد.
او ادامه میدهد: مثلاً در تصادفات جادهای معلوم نیست که معاینههای فنی چطور اعمال میشود؟ سازمان استانداردسازی برخی از استاندار خودروها را قبول ندارد و اگر فشار دستگاههای ذیربط اجرایی بر استاندارد خودروها اعمال شود، میبینیم که بعضی از خودروهای ما شرایط استاندارد بودن را ندارد.
این پژوهشگر حوزه ژورنالیسم با توضیح درباره نقش رسانهها در کاهش این اتفاقات میگوید: یکی از وظایف مهم رسانهها بهجز اطلاعرسانی، آموزش است. آموزش چه در مکتب فرانسوی یا مکتب آمریکایی در روزنامهنگاری، یک رکن جدی برای رسانهها است. وقتی از آموزش صحبت میکنیم، شامل همه ابعاد میشود. به همین خاطر برای پیشگیری ازایندست اتفاقات، مسئله آموزش و فرهنگسازی در رسانهها اهمیت مضاعف دارد.
نویسنده کتاب «شیوهنامه روزنامهنگاری» ادامه میدهد: قدم بعدی رسانه و ژانر مسلم بهروز دنیا، روزنامهنگاری تحلیلی است؛ یعنی پرداختن به چراییها و چگونگیهای هر حادثه. واقعاً چرا بعد از هر حادثه، رسانهها آن را رها میکنند؟ به این معنا که آن حادثه در حد یک خبر اطلاعرسانی میشود و تمام. اینیکی از ضعفهای رسانههاست. درحالیکه رسانهها باید علتیابی و پیگیر حادثهها باشند. تعقیب خبری برای این دست از حوادث است.
این مبدع سبک «روزنامهنگاری تحلیلی» برای انعکاس خبرهای اثرگذار در چنین مواقعی توصیه میکند: چرا در دنیا ژانر «روزنامهنگاری تحلیلی» بهعنوان یک ژانر جدی دنبال میشود؟ چون در حال حاضر همه مردم غرق در شبکههای اجتماعی و دنبال کننده اخبار آن هستند؛ اما آنچه در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نیست، نگاه حرفهای، پیگیرانه و کارشناسی روزنامهنگاران حرفه ای است که در رسانهها منعکس میشود و بعد در همین شبکههای اجتماعی بازنشر میشود و موج ایجاد میکند. پس رسانهها با تعقیب خبری و توجه به روزنامهنگاری تحلیلی میتوانند حوادث را ریشهیابی و پیگیری کنند.
رضاییان درباره نوع ادبیات اصولی در رسانهها برای این نوع حوادث تشریح میکند: وقتی خبرنگار میخواهد دلایل یک حادثه را پیگیری کند، باید به شش فرم پایه روزنامهنگاری توجه داشته باشد. روزنامهنگاری فقط «وی گفت» و «وی افزود» نیست. متأسفانه رسانهها برای این نوع حوادث هم از این مورد بسیار استفاده میکنند. مهارتهای روزنامهنگاری در شش فرم پایه روزنامهنگاری باید برای همه خبرنگاران الزام و اجبار شود.
این مؤلف کتاب «تیتر نویسی» با اشاره به اینکه بحث استاندارسازی رسانهها را در سال ۸۰ مطرح کرده و بر این موضوع تأکید داشته آنچه در رسانهها تحت عنوان «شبه خبر» در حال انتشار است، خطرناک است. او توضیح میدهد: همان زمان، این مسئله را گوشزد کردم که به کار بردن «وی گفت» و «وی افزود»، فرمهای دیگر روزنامهنگاری را به حاشیه خواهد برد. به این معنا که به کار بردن آنها، رسانهها را از گزارشهای خبری-تحلیلی، مصاحبههای عمقی، یادداشت نویسی، نقدهای محکم و قوی دور خواهد کرد و الان میبینیم که این اتفاق در رسانهها رخداده است. هرچند در بین برخی روزنامهنگاران توجه به شش فرم دیده میشود، اما بسیار کم است که باید تقویت شود.
او ادامه میدهد: رسانه باید به این مهم توجه کنند که در سوانح جادهای فقط به اعلام آمار و ارقام مصدومان یا کشتهشدهها نپردازند. ما شاهدیم که بعد از هر حادثهای مشخص میشود که اتوبوس حملونقل عمومی دارای چه نواقصی بوده است. توجه به نکات ایمنی در جادهها مثل گذاشتن دوربین، کنترل سرعت آنها، چگونگی جریمهها، مقایسه و استفاده از تجربه کشورهای توسعهیافته در استاندارسازی خودرو و ایمنی جادهها باید از مسائلی باشد که خبرنگاران بخش حوادث به آن اهمیت دهند و در این باره پیگیری مستمر داشته باشند.
این استاد دانشگاه در پایان صحبتهای خود به این مسئله اشاره میکند که باید از این حادثه تلخ درس دیگری هم گرفت. او بیان میکند: در حال حاضر بسیاری از خبرنگاران اگر در مسیر مأموریت دچار حادثه شوند، پشتیبانی بهصورت جامع از آنها صورت نمیگیرد. متأسفانه بسیاری از خبرنگاران حقالتحریر بااینکه معادل یک خبرنگار ثابت فعالیت دارند، اما بیمه نیستند. زمانی میتوانیم از رسانه و خبرنگاران انتظار داشته باشیم که به همان اندازه باید پاسخگو و مسئولیت اجتماعی داشته باشند که مصونیت حقوقی و حرفهای و امنیت شغلی آنها رعایت و در نظر گرفته شود. در ایران همه این مسائل به دستگاههای دولتی گرهخورده است درحالیکه مانند همه جای دنیا، باید انجمن صنفی پیگیر حقوق و مطالبات خبرنگاران باشد تا آنها با اطمینان خاطر به انعکاس مسائل مهم در کشور بپردازند.
نظر شما