احمدی نژاد که آمد از ایرنا رفتم

تهران-ایرنا- پروژه تاریخ شفاهی رسانه های ایران ایرنا این بار به سراغ محمدتقی روغنی ها ازمدیران پیشکسوت ایرنارفته است.روغنی ها ۲۰ سال داشت که به خبرگزاری پارس یا همان ایرنای کنونی راه یافت.حدود یک سال بعد از این خبرگزاری به سپاه رفته و مسوول روابط عمومی آن نهاد شد.این سمت تا پایان جنگ دراختیار او بود.

پس از آتش بس بین ایران و عراق، بار دیگر به ایرنا برگشت و سردبیر سیاسی شد. مدیر اخبار داخلی، معاون اجرایی ،مسوول دفتر خبرگزاری در لندن ، معاون خبری و قائم مقام مدیر عامل  نیز سایر پست های این فعال رسانه ای است. او سال ۱۳۸۴ خود را از ایرنا بازخرید کرد. روایت این سال ها را از زبان خود ایشان بشنوید:

ایرنا: چطور شد به ایرنا راه پیدا کردید؟

روغنی ها: در سال ۱۳۵۹ پس از تعطیلی دانشگاه‌ها به دلیل انقلاب فرهنگی، برای یافتن کار به دفتر تحکیم وحدت انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها که در آن زمان دانشجویان را برای اشتغال به کار به وزارتخانه‌ها و سازمان های دولتی معرفی می‌کرد، مراجعه کردم. پیشنهاد شد به خبرگزاری پارس مراجعه کنم تا در صورت جذب نیرو، در آن سازمان مشغول به کار شوم. کار خبرنگاری با رشته تحصیلی‌ام که مهندسی الکتروتکنیک بود ارتباطی نداشت ولی با علاقه شخصی‌ام همسو بود. از نوجوانی به  خواندن روزنامه و مجله و نوشتن مطالب مختلف علاقه‌مند بودم و از همین رو، این پیشنهاد را پذیرفتم. به خبرگزاری رفتم و من را به مقام مسئولی که بعدا متوجه شدم آقای حمید هوشنگی معاون خبری سازمان بود، راهنمایی کردند. ایشان پس از دیدن معرفی نامه گفت دوره آموزشی برای کارآموزان جدید از سه هفته قبل شروع شده و یک هفته دیگر خاتمه می‌یابد و بنابراین امکان پذیرش افراد جدید وجود ندارد. ناامید از شنیدن این پاسخ در حال خارج شدن از در سازمان بودم که جوانی هم‌سن و سال  خودم از من خواست بمانم و گفت با آقای هوشنگی صحبت می‌کند تا در کلاس‌ها شرکت کنم. این جوان، آقای "آقارضی" بود که مسئولیت هماهنگی امور کارآموزان را برعهده داشت. در این دوره آموزشی دبیران و مسئولات باتجربه خبرگزاری همچون آقای اسدی و آقای قربانی تدریس می‌کردند. مدرس کلاس گزارش نویسی، مرحوم حمید هوشنگی بود که انصافا یکی از حرفه‌ای‌ترین کارشناسان رسانه‌ای بود که در طول فعالیت خبری شناختم. زندگی ایشان با رسانه و خبر پیوند خورده بود و به معنی واقعی همواره در مسیر خبر بود. خبرها را به‌طور مداوم و لحظه‌ای از شبکه‌های خبری داخلی و خارجی دنبال می‌کرد و از خبرنگاران هم می‌خواست که نه تنها اخبار حوزه خبری خود بلکه تمامی اخبار مهم ایران و جهان را پیگیری کنند. در آن زمان که رادیو تنها وسیله ارتباطی برای دریافت اخبار شبکه‌های فارسی زبان بیگانه بود ، خبرگزاری رادیوهای ۹ موج را در اختیار خبرنگاران قرار می‌داد تا بتوانند در جریان خبرهایی که از شبکه‌های خارجی منتشر می‌شود قرار گیرند. نکته جالب این بود که مرحوم هوشنگی گاهی اوقات برای محک زدن خبرنگاران جوان و تازه‌کار از آنان می‌خواست سرخط خبرهایی را که از بخش فارسی رادیوهای خارجی پخش شده بود بازگو کنند.

پس از پایان دوره آموزشی که برای من حدود یک هفته طول کشید، مرحوم هوشنگی مصاحبه‌ای با کارآموزان انجام می‌داد و آنان را به بخش‌های مختلف معرفی می‌کرد. ایشان پس از مصاحبه به من پیشنهاد کرد با توجه به اینکه دانشجوی دانشگاه گیلان بودم و تا حدودی با آن استان آشنایی داشتم به‌عنوان سرپرست دفتر ایرنا در استان گیلان به رشت بروم.

احمدی نژاد که آمد از ایرنا رفتم گفت و گو با ابراهیم یزدی

ایرنا: پذیرش چنین مسوولیتی برایتان غیرمنتظره نبود؟

روغنی ها: بله پذیرش چنین مسئولیتی با آن سن و سال برای من دور از ذهن بود ولی پس از مشورت با چند تن از افراد باتجربه، این کار را پذیرفتم. آقای دکتر کمال خرازی مدیر عامل وقت ، حکم مسئولیتم را صادر کرد و در مرداد ماه سال ۵۹ راهی رشت شدم. بجز من، چهار تن دیگر از شرکت کنندگان در این دوره برای سرپرستی دفاتر سنندج، مشهد، زاهدان و ساری برگزیده شدند.

دفتر خبرگزاری در رشت، در طبقه بالای ساختمان قدیمی اداره کل ارشاد اسلامی استان گیلان و در یکی از محلات قدیمی این شهر قرار داشت. دفتر ایرنا شش کارمند داشت که جوان‌ترین آنها هشت سال از من بزرگ‌تر بود و چنین وضعیتی، می‌توانست مدیریت را برای من بسیار مشکل کند. ولی برقراری ارتباطی دوستانه و صمیمی با همکاران -که دو تن از آنان به رحمت خدا رفته‌اند- و همراهی و همکاری آنان، شرایط را تسهیل کرد. در آن دوره، تجربیات ارزشمندی کسب کردم و ضمن برقراری ارتباط با مقامات استان و مسئولان شهرستان‌های استان گیلان، در بسیاری از رویدادهای خبری حضور یافتم و گفت‌وگوهای زیادی با مقامات محلی و مسئولان کشوری که به استان سفر می‌کردند، انجام دادم که به اعتماد به نفس من در ابتدای کار کمک زیادی کرد. در مدتی که این مسئولیت را داشتم دفتر خبرگزاری را از ساختمان اداره ارشاد منفک و به ساختمانی نوساز در میدان معروف سبزه میدان رشت منتقل کردم.

پس از آن دوره و انتقال به تهران، در سرویس شهرستان‌ها و تحت مسئولیت مرحوم وطن دوست مشغول به کار شدم. ایشان فردی بسیار توانمند و در عین حال منضبط و سختگیر بود. این سختگیری، نقش زیادی در افزایش دانش و تجربه من داشت. گروه شهرستان‌های ایرنا، وظیفه دریافت، ویرایش و انتشار اخبار دفاتر استانی ایرنا  و نظارت بر فعالیت‌ آنان را برعهده داشت و اخبار ارسالی از شهرستان در آن گروه ویرایش و برروی تلکس خبری منتشر می‌شد. وطن دوست خلاقیت تحسین برانگیزی در تنظیم و ویرایش اخبار به سبک‌های مختلف داشت و یک خبر را به اشکال مختلف بازنویسی می‌کرد. من برای فراگیری سبک‌هایی که ایشان به‌ کار می‌گرفت خبرهایی را که تنظیم می‌کرد چند بار می‌خواندم و به ذهن می‌سپردم تا خبرهای مشابه بعدی را همانطور تنظیم کنم. ولی وقتی این کار را انجام می‌دادم ایشان مجددا به شکل دیگری خبر را تنظیم و ویرایش می‌کرد و باز من با به‌خاطر سپردن آن شیوه تنظیم خبر، آن را برای خبرهای بعدی به‌کار می‌گرفتم ولی مجددا ایشان تغییراتی در خبر می‌داد. این سبک مدیریت ایشان که یک آموزش مستمر و مداوم بود تاثیر زیادی در تبحر همکاران آن گروه برای خبرنویسی و ویراستاری خبر داشت. در سال‌های آخر عمر ایشان رابطه دوستانه ارزشمندی بین ما شکل گرفته بود و در نشست‌هایی که داشتیم از خاطرات و تجربه‌های ایشان بسیار بهره می‌گرفتم. بارها به ایشان پیشنهاد کردم فرصتی را به ثبت و ضبط تجربه‌های خود ولو به‌صورت شفاهی اختصاص دهند که به دلیل کسالت و ضعفی که اواخر عمر داشت، این کار میسر نشد.

احمدی نژاد که آمد از ایرنا رفتم

ایرنا: در ایام جنگ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقال پیدا کردید؟

روغنی ها: بله. در شهریور ۱۳۶۰ و با اوج‌گیری جنگ تحمیلی از خبرگزاری به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتقل و در روابط عمومی ستاد مرکزی که در آن زمان با عنوان ارتباطات شناخته می شد مشغول به کار شدم. به دلیل مسئولیت در  ارتباطات سپاه  همچنان ارتباط بسیار نزدیکی با خبرگزاری داشتم و به‌خصوص در حوزه اخبار جنگ به طور مستمر با ایرنا در تماس بودم. خبرگزاری جمهوری اسلامی در انعکاس اخبار و گزارش‌های دفاع مقدس نقش موثر و ارزشمندی داشت و در آن زمان ایرنا که تنها خبرگزاری کشور بود منبع اصلی اخبار روزنامه‌ها و نشریات کشور به شمار می‌رفت و خبرنگاران و عکاسان تلاش زیادی در انعکاس رویدادهای جنگ به خرج می‌دادند و اخبار مکتوب جنگ، صرفا از طریق ایرنا منتشر می‌شد.

انتشار اخبار جنگ پس از مجوز شورای اخبار جنگ وابسته به ستاد تبلیغات جنگ صورت می‌گرفت. در این شورا نمایندگان چهار نهاد و سازمان عضویت داشتند که عبارت بودند از سپاه پاسداران، ارتش، صداوسیما و خبرگزاری جمهوری اسلامی.

جلسات این شورا هر روز بعد از ظهر در محل ساختمان پخش صداوسیما تشکیل می‌شد و اخبار و گزارش‌های مکتوب و گزارش‌های صوتی و تصویری که از جبهه‌ها ارسال می‌شد و نیز اطلاعیه‌های نظامی را بررسی و پس از تایید مجوز پخش آن را می‌داد. از آن جا که من یکی از نمایندگان سپاه پاسداران در شورای اخبار جنگ بودم، در طول سال‌های دفاع مقدس همچنان ارتباط نزدیکی با دوستان و همکارانم در ایرنا داشتم.

در آن سال‌ها، به جز خبرهایی که نمایندگان ایرنا در استان‌های مرزی از رویدادها و تحولات جبهه‌های جنگ مخابره می‌کردند، قبل از شروع هر عملیات، ده‌ها تن از خبرنگاران و عکاسان خبرگزاری به قرارگاه‌ها و یگان‌های رزمی اعزام می‌شدند تا رویدادهای عملیات را دریافت و منتشر کنند. یک نکته جالب در این زمینه رقابت و تلاش عکاسان و خبرنگاران ایرنا برای پیشی گرفتن از یگدیگر به منظور حضور در جبهه‌های جنگ بود که یکی از نتایج ماندگار آن، وجود هزاران قطعه عکس‌های ارزشمند ایرنا از رویدادهای سال‌های دفاع مقدس و جبهه‌های جنگ است که منبع ارزشمندی برای تاریخ جنگ به شمار می‌روند.

ایرنا: بعد از جنگ به ایرنا برگشتید؟

روغنی ها: بله. پایان جنگ، مجددا به ایرنا بازگشتم و ابتدای سال ۱۳۶۹ فعالیتم را در این سازمان با سردبیری سرویس سیاسی از سر گرفتم و در مهرماه همان سال به‌ عنوان مدیر اخبار داخلی منصوب شدم. در آن زمان آقای مهندس حسین نصیری مدیرعامل سازمان بودند که ویژگی‌های اخلاقی ارزشمند ایشان را در مسئولیت پذیری و حمایت از خبرنگاران –حتی کسانی که با ایشان نامهربان بودند- فراموش نمی‌کنم.

یکی از نکاتی که در مورد فعالیت ایرنا در آن دوره قابل ذکر است، اثربخشی اخبار ویژه ایرنا بود که شماری از آنها به تصمیم سازی و تصمیم گیری در سطوح و رده‌های بالای کشور می‌انجامید. در آن زمان که آقای عیسی سحرخیز معاونت خبری ایرنا را برعهده داشت، در گروه‌های خبری ایرنا تغییرات زیادی صورت گرفت که از آن جمله تشکیل گروه‌های علمی، فرهنگی، گزارش و زنان بود. انتشار مستمر و روزانه بولتن‌های پژوهشی و تحقیقی در حوزه‌های گوناگون، به‌ویژه سیاست خارجی و مسائل منطقه‌ای و جهانی از فعالیت‌های شاخص ایرنا به شمار می‌رفت. یکی از مهم‌ترین رویدادهای آن دوران، اشغال کویت و جنگ آمریکا با عراق بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی در پوشش اخبار این رویدادها نقش بسیار مهمی ایفا کرد و منبع بسیاری از اخبار مهم رسانه‌های بین المللی، اخبار ایرنا بود.

ایرنا با تقویت دفاتر خود در مناطق مرزی اخبار و گزارش‌های مربوط به تحولات عراق از جمله پناهندگی صدها هزار تن از کردهای عراقی به ایران را پوشش می‌داد و با اعزام آقایان بهمن کمیلی زاده و علی فریدونی به عراق پوشش خبری و تصویری از حملات آمریکا به عراق را به انجام رساند. ارسال اخبار از عراق در آن زمان که امکاناتی مانند تلفن همراه وجود نداشت و محدودیت‌های زیادی برای ارسال خبر و عکس وجود داشت با مشکلات زیادی همراه بود که با تجربیات خبرنگار و سردبیر باتجربه‌ای مانند آقای کمیلی زاده و روش‌هایی که ایشان برای انتشار خبرهای جنگ به‌کار گرفت، ایرنا در این زمینه توانست نقش موثری ایفا کند و خبرهای ما به عنوان یک منبع مستقل مورد استناد رسانه‌های جهان قرار گرفت.

با تغییر مدیریت ایرنا در سال ۱۳۷۱ و انتصاب آقای فریدون وردی نژاد به‌عنوان مدیرعامل سازمان، مسئولیت من هم تغییر کرد و به‌عنوان معاون اجرایی مدیرعامل که مسئولیت امور اداری و مالی سازمان را برعهده داشت، منصوب شدم. این انتصاب اولین مورد از واگذاری امور اداری و مالی به یک نیروی خبری بود. در ایرنا همواره این بحث و مناقشه بین حوزه‌های خبری و اجرایی وجود داشت که درک متقابلی از وضعیت و قواعد و کارکردهای یکدیگر ندارند و این امر گاهی باعث بروز برخی ناهماهنگی‌ها یا اختلاف نظرها می‌شد. انتصاب یک مدیر خبری به‌عنوان مدیر اداری مالی تا حد زیادی به رفع این مناقشه کمک می‌کرد و حوزه خبری سازمان از همراهی بخش اجرایی با حوزه خبر اطمینان خاطر پیدا می‌کرد.

ایرنا: از مسوولیتتان در دفتر لندن بفرمایید؟

روغنی ها:  از سال ۱۳۷۳ فعالیتم را به‌عنوان نماینده خبرگزاری در لندن ادامه دادم. دفاتر ایرنا در خارج از کشور پس از انقلاب شکل گرفتند و شمار آنها بتدریج افزایش یافت. اغلب این دفاتر بنا به ضرورت‌های خبری در اروپا و آسیا تاسیس شدند. وظیفه اصلی دفاتر ایرنا در خارج گردآوری و ارسال اخبار گزارش‌های خبری از کشورهای محل استقرار بود ولی در این میان بازتاب اخبار ایران در رسانه‌های این کشورها به یکی از کارکردهای اصلی بسیاری از دفاتر تبدیل شده بود و بر سایر فعالیت‌ها سایه می‌افکند. البته شماری از نمایندگی‌های ایرنا در کنار چنین فعالیتی به وظیفه اصلی خود که گردآوری و تولید خبر و گزارش از کشورهای محل استقرارشان بود، می‌پرداختند.

احمدی نژاد که آمد از ایرنا رفتم مصاحبه با سعود الفیصل وزیر خارجه وقت عربستان در اجلاس سران کشورهای اسلامی در سنگال همراه روانشاد خانم حمیدیه خبرنگار ایرنا

 لندن به دلیل ویژگی‌های خاص سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و رسانه‌ای، پتانسیل زیادی برای تولید اخبار و گزارش‌های متنوع در حوزه‌های گوناگون را دارد و در مدت ماموریتم، در کنار خبرهای سیاسی و اقتصادی، گردآوری خبرهای علمی و تولید اخبار و گزارش‌های فرهنگی و اجتماعی را توسعه دادم که در رسانه‌های کشور با استقبال مواجه شد.

تقریبا همزمان با شروع فعالیتم در لندن، روزنامه ایران نیز توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی راه اندازی شد و تولید گزارش‌های اختصاصی برای این روزنامه را نیز جزو ماموریت‌های دفتر لندن قرار دادم. از جمله گزارش‌های بسیار مفصل مکتوب و تصویری که برای روزنامه ایران تهیه کردم، گزارشی از موزه بریتانیا (بریتیش میوزیوم) به‌ویژه گالری ایران و گالری دوران پس از اسلام در آن موزه بود که در چندین شماره روزنامه ایران به چاپ رسید. در همان دوران در کنار روزنامه ایران، روزنامه عربی الوفاق، روزنامه انگلیسی ایران دیلی، ایران ورزشی، مجلات ایران آذین و ایران جوان و روزنامه ایران سپید به خط بریل ویژه نابینایان راه اندازی شدند و در قالب موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران به فعالیت پرداختند. قبل از راه اندازی روزنامه ایران سپید، به دفتر لندن ماموریت داده شد تا رسانه‌های ویژه نابینایان در انگلستان و تجربه‌های موجود در این زمینه را گردآوری و ارسال کند. بنده با مراجعه به مراکز ویژه نابینایان در لندن اطلاعاتی در مورد روش‌های اطلاع رسانی به نابینایان و تولیدات رسانه‌ای آنان و چگونگی انتشار کتب و نشریات به خط بریل را گردآوری و به تهران ارسال کردم تا در انتشار روزنامه‌ای که قرار بود برای نابینایان کشور منتشر شود مورد استفاده قرار گیرد.

 دفتر لندن در آن زمان، بجز فعالیت‌های خبری، به دلیل سهولت مبادلات بانکی، مسئولیت توزیع بودجه دفاتر خارجی ایرنا را نیز برعهده داشت و بودجه ارزی ایرنا به دفتر لندن واریز و از آنجا برای سایر دفاتر خارجی حواله می‌شد.

پس از برگشت از ماموریت لندن، آقای وردی نژاد مدیرعامل سازمان، حکم قائم مقام مدیرعامل را برایم صادر کردند و پس از مدتی نیز با حفظ این سمت، معاونت خبری را نیز عهده‌دار شدم. آقای وردی نژاد اداره امور داخل خبرگزاری را عمدتا به بنده محول کرده بودند و خودشان ارتباطات و هماهنگی‌های خارج از سازمان را دنبال می‌کرد و نیز موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران را اداره می‌کردند که با انتشار چندین روزنامه و مجله به بزرگ‌ترین موسسه مطبوعاتی کشور تبدیل شده بود.

در سال ۷۴ دانشکده خبر نیز با پیگیری‌های مستمر و طولانی آقای وردی نژاد و همکاران مدیریت طرح و برنامه به‌خصوص خانم رفعتی تاسیس و کار خود را آغاز کرد. سرفصل دروس دانشکده با توجه به تجارب حاصل از فعالیت‌ خبرگزاری به گونه‌ای طراحی شده بود که کاملا کاربردی بود و از این رو فارغ التحصیلان این دانشکده به‌خصوص در دهه اول فعالیت در رسانه‌های مختلف کشور خوش درخشیدند.

پس از بازگشت از ماموریت لندن بنده هم به دلیل علاقه فراوانی که به فعالیت‌های آموزشی داشتم  چند درس را در دانشکده تدریس می‌کردم که البته این همکاری با دانشکده خبر همچنان ادامه دارد. این نکته را اضافه کنم که در همان ابتدای بازگشت از لندن به تحصیل ادامه دادم و در کارشناسی ارشد رشته ارتباطات فارغ التحصیل شدم. 
در دهه هفتاد یکی از تحولات در حوزه فعالیت‌ رسانه‌ای کشور، تاسیس خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی نقش موثری در شکل گیری، آموزش خبرنگاران و مساعدت در زمینه طراحی  ساختار این خبرگزاری ایفا کرد.

در سال ۱۳۸۰ با انتصاب آقای دکتر وردی نژاد به عنوان سفیر کشورمان در چین، آقای دکتر عبدالله ناصری عهده‌دار مدیرعاملی ایرنا شدند. دکتر ناصری فردی بسیار اخلاقی، متواضع و دوست داشتنی بوده و هستند و مورد علاقه عموم همکاران در ایرنا قرار داشتند.

پس از انتصاب ایشان، من مدتی در همان مسئولیت قائم مقامی و معاونت خبری سازمان به کار ادامه دادم. در سال ۱۳۸۱ از این سمت کنار رفتم و به‌عنوان مشاور مدیرعامل و مدیر مسئول روزنامه انگلیسی زبان ایران دیلی و عضو هیئت مدیره موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران و معاون فرهنگی آموزشی این موسسه به کار ادامه دادم. در سال ۱۳۸۴ با تغییر دولت، پس از ۲۵ سال فعالیت، خود را بازخرید کردم و فعالیت دولتی را کنار گذاشتم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.