ثبت سنت شش دهه روزنامه‌نگاری ایران
از راست: محمد بلوری و سعید ارکان زاده یزدی در شب محمد بلوری در بخارا

تهران-ایرنا- کتاب "خاطرات شش دهه روزنامه نگاری" به چاپ چهارم رسید. محمد بلوری را باید قدیمی ترین روزنامه نگار حوادث ایران دانست. مطالعه خاطرات این روزنامه نگار کارکشته می تواند حاوی درس های خوبی برای روزنامه نگاران باشد. این کتاب به همت سعید ارکان زاده یزدی عضو تحریریه خبرگزاری ایرنا منتشر شده است. "مدرسه خبر ایرنا" گفت و گویی را با ارکان زاده انجام داده است که در پی می آید:

ایرنا: ضرورت انتشار کتاب خاطرات آقاب بلوری چه بوده است و خواندنش چه فایده‌ای برای روزنامه‌نگاران می‌تواند داشته باشد؟

ارکان زاده: این کتاب شامل خاطرات بیش از شش دهه روزنامه‌نگاری آقای محمد بلوری است که پیشکسوت روزنامه‌نگاری ایران هستند و اولین صفحه‌های حوادث را در مطبوعات ایران در روزنامه کیهان در سال ۱۳۳۷ منتشر کرده‌اند. بعدها سردبیر صفحات لایی روزنامه کیهان می‌شوند و پس از انقلاب هم در روزنامه‌هایی مثل ایران و اعتماد دبیر سرویس حوادث بوده‌اند. در دوران انقلاب هم در بطن ماجرای اعتصاب روزنامه‌نگاران و تشکیلات سندیکای روزنامه‌نگاران بوده‌اند. بنابراین زندگی حرفه‌ای ایشان مملو از ماجراهای پرفرازونشیبی است که خواندنش به هر روزنامه‌نگاری که در ایران روزنامه‌نگاری می‌کند یا هر علاقه‌مندی که می‌خواهد تاریخ رسانه‌ها را در کشور بداند، توصیه می‌شود.
موضوع دیگری که مطرح است، این است که در لابه‌لای شرح خاطرات شخصی آقای بلوری، هم می‌توان به مسایل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۸۰ پی برد و هم به تجربه دست‌اولی از روزنامه‌نگاری در آن زمانه دست پیدا کرد. این خاطرات سنت روزنامه‌نگاران را در طی شش دهه و مخصوصاً در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به تصویر کشیده و حفظ کرده است. متأسفانه روزنامه‌نگاران ما چندان در پی ثبت خاطرات خودشان نبوده‌اند و ما روزنامه‌نگارهای زیادی را نداشته‌ایم که بنشینند و خاطرات خودشان را بنویسند. بنابراین ثبت خاطرات آقای بلوری از این لحاظ هم اهمیت زیادی داشته است.

ایرنا: دلایل شخصی هم برای تهیه این کتاب داشتید؟

ارکان زاده: از نظر شخصی همیشه علاقه داشته‌ام که تاریخ رسانه‌ها و روزنامه‌نگاری در ایران را دنبال کنم و به‌دلیل اینکه تحصیلاتی هم در این حوزه داشته‌ام، این رغبت جنبه حرفه‌ای‌تری هم گرفته است. اما از نظر اجتماعی هم تمایلی به این کار داشتم، چون تصورم این است که ماجرای روزنامه‌نگاری و آن استقلال و آزادی‌ای که ما از رسانه‌های کشور انتظار داریم، همیشه با موانعی همراه بوده که شاید شکلش تغییر کرده اما ماهیتش مانده که همان تلاش برای احاطه پیداکردن به رسانه‌ها بوده است. تصویرکردن این مسئله در قالب خاطرات روزنامه‌نگاران هم انگیزه دیگری بود که مرا به همکاری با آقای بلوری ترغیب کرد.

ثبت سنت شش دهه روزنامه‌نگاری ایران

ایرنا: این خاطرات چطور ثبت شد و همکاری شما با آقای بلوری به چه ترتیب بود؟

من آقای بلوری را از قبل می‌شناختم و خاطراتی را هم که گاهی در مطبوعات نوشته بودند خوانده بودم. سال ۱۳۹۶ به ایشان پیشنهاد کردم که اگر مایل هستند برای ثبت خاطرات ایشان و تبدیل این خاطرات به کتاب به ایشان کمک کنم. آقای بلوری در کمال سخاوت پذیرفتند و ما کار را شروع کردیم. ابتدا بنا بود این خاطرات به‌شکل مصاحبه انجام شود اما قبل از شروع مصاحبه‌ها، ایشان چند صفحه مقدمه درباره سال‌های اول زندگی‌شان نوشتند که وقتی آن را خواندم به این نتیجه رسیدم که به‌جای مصاحبه، خاطرات با قلم خود ایشان پیش برود. آقای بلوری دستی هم در پاورقی‌نویسی دارند و نوشتن خاطرات به‌قلم خودشان کار را بهتر می‌کرد. بنابراین ایشان در طول دو سال، تمام خاطراتی را که در ذهن داشتند قسمت‌به‌قسمت نوشتند و هر هفته من بخشی از خاطرات را تحویل می‌گرفتم که حروف‌چینی و ویرایش می‌شد. بعد از دو سال هم یک سال صرف تدوین و بخش‌بندی کتاب کردیم. در نهایت هم با نشر نی به این توافق رسیدیم که کتاب منتشر بشود. کتاب در سال ۱۳۹۸ منتشر شد و تا به حال هم خوشبختانه استقبال خوبی از آن شده و به چاپ چهارم رسیده است.

ایرنا: چرا روزنامه‌نگاران به نوشتن خاطرات چندان اهمیتی نمی‌دهند؟ و اصلا چرا باید روزنامه‌نگاران خاطرات خود را ثبت کنند،‌ درصورتی‌که آثارشان در مطبوعات ثبت خواهد شد؟

بله، گاهی گفته می‌شود که بهترین کارهای روزنامه‌نگاران در آثارشان در مطبوعات منتشر شده است و دیگر نیازی به نوشتن پشت صحنه آن آثار نیست. اما در کشورهایی که شاید نشود همه مسایل را در مطبوعات منعکس کرد، خاطرات اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. به‌علاوه اینکه نوشتن خاطرات توسط روزنامه‌نگاران نوعی جنبه آموزشی هم برای روزنامه‌نگارهای نسل بعد پیدا می‌کند. شاید چون روزنامه‌نگاران خیلی درگیر کارهای روزمره هستند و معمولاً ایام بازنشستگی چندانی هم ندارند، فرصت دست نمی‌دهد که بنشینند و با خیال راحت و فراغ بال خاطرات‌شان را بنویسند. اما به‌نظرم نوشتن خاطرات‌شان کار خیلی مفیدی است و معمولاً قلم نوشتن هم دارند و چندان نیازی نیست کسی در این راه کمک‌شان کند. معمولاً بعد از اینکه خاطرات‌شان منتشر شود، از تصمیم‌شان خیلی راضی خواهند بود. نمونه‌اش هم خود آقای بلوری است که از انتشار خاطرات‌شان خیلی خوشحال و راضی هستند و می‌توانند آن را به‌عنوان حاصل یک عمر فعالیت حرفه‌ای‌شان به نسل‌های بعدی عرضه کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.