۳۱ فروردین ۱۴۰۱، ۹:۰۴
کد خبرنگار: 5305
کد خبر: 84715475
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

تماشاچی ۴ | نوموفوبیا برای همه

کابوسی به نام «اتصال اینترنت وجود ندارد»!

۳۱ فروردین ۱۴۰۱، ۹:۰۴
کد خبر: 84715475
احمدرضا انصاری
کابوسی به نام «اتصال اینترنت وجود ندارد»!

مطالعات مجله آماری «ترندهانتر» نشان می‌دهد در حال حاضر ۶۶ درصد از مردم جهان به نوموفوبیا مبتلا هستند. این یعنی جامعه بشری امروز، وابسته به رسانه‌ است.

در حال مطالعه متنی هستیم که به واژگانی برمی‌خوریم که تاکنون نشنیده‌ایم و برایمان ناآشناست. ناچاریم برخیزیم و به فرهنگ لغت چند هزار صفحه‌ای رجوع کنیم تا معانی آنها را بیابیم. می‌خواهیم غذایی را برای نخستین بار بپزیم و دستور پخت آن را نداریم. چاره‌ای نیست جز اینکه از اقدس خانم دستور پخت را بپرسیم و یا برویم و از کتابفروشی سر خیابان یک کتاب آشپزی بخریم. سردرد گرفته‌ایم و قرص و دارو نتوانسته آن را تسکین بخشد. به دنبال یک دمنوش مناسب می‌گردیم. باید به مادربزرگ کهنسالمان زنگ بزنیم و از تجربیات چند ده ساله‌اش کمک بگیریم تا یک دمنوش خوب به ما معرفی کند.

شاید تعجب کنید که چرا در موقعیت‌های فوق از حضرت گوگل کمک نمی‌گیریم و لقمه را دور سرمان می‌چرخانیم. آنچه خواندید تنها چند پلان از زندگی بدون موتور جستجوی گوگل بود. چند پلان عجیب و غریب و دور از ذهن که شاید برای دهه نودی‌ها غیرقابل تصور باشد و برای قدیمی‌ترها یادآور گذشته‌های دور. البته بعید نیست قدیمی‌ترها هم اینقدر با پیچ و تاب زندگی نوین مجازی همراه شده باشند و به آن خو گرفته باشند که حتی برای آنها هم یک روز زندگی در چنین شرایطی سخت و عذاب‌آور باشد!

کابوسی به نام «اتصال اینترنت وجود ندارد»!

صاحب اطلاعات یا حامل اطلاعات

خو گرفتن به این شرایط فرصت است یا تهدید؟ اینکه ما همواره به انباری از اطلاعات دسترسی داشته باشیم که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا می‌شود، فرصتی برای ماست؟ یا بالعکس تهدیدی است که ما فقط حامل اطلاعاتیم و نه صاحب آن؟

امروزه ما عمیقا وابسته به رسانه‌ها هستیم و این وابستگی عمیق، در خصوص رسانه‌های مجازی که بیش از هر رسانه‌ای ما را احاطه کرده‌اند، شدیدتر است.

تا نت داری رفیقتم!

تصور کنیم در منطقه‌ای محصور بین کوهستان زندگی می‌کنیم و زلزله، تمامی خطوط مخابرات و اپراتورهای همراه ناحیه ما را قطع می‌کند. پیغام «اتصال وجود ندارد» بر صفحه مرورگرمان نقش می‌بندد. ما مانده‌ایم و یک مشت دستگاه الکترونیکی که هر سوالی از آنها می‌پرسیم، پاسخی دریافت نمی‌کنیم به جز: «اتصال اینترنت خود را چک کنید.». یعنی دیگر نه تنها صاحب اطلاعات نیستیم، بلکه حامل آن هم نیستیم. اینگونه است که کلید آن انبار مملو از اطلاعات گم می‌شود و پی می‌بریم که از طرفی چقدر به رسانه وابسته شده‌ایم و از سوی دیگر، چقدر این وابستگی می‌تواند ما را زمین‌گیر کند!

شایع‌ترین نوع این وابستگی نوموفوبیاست؛ یا همان هراس بی‌موبایلی. هراس از اینکه نکند در نبود موبایلمان، از قافله ارتباط با دیگران عقب بمانیم. نکند آسایش‌مان به خطر بیفتد. نکند به اطلاعات موردنیازمان دسترسی آنی نداشته باشیم. نکند اتفاقی برایمان بیفتد و نتوانیم دیگری را از حالمان باخبر کنیم؛ یا بالعکس، برای یکی از نزدیکان اتفاقی بیفتد و بی‌خبر بمانیم. هراس از اینکه مبادا از اخبار و وقایعی که هر لحظه در جهان رخ می‌دهد، مطلع نشویم. حتی کار به جایی می‌رسد که ممکن است نگران باشیم بدون GPS موبایل چگونه راه خانه‌مان را پیدا کنیم!

کابوسی به نام «اتصال اینترنت وجود ندارد»!

همگی وابسته‌ایم؟

البته نباید از این نکته غافل شد که برخی از این نگرانی‌ها به‌جاست. دسترسی به تلفن همراه که پرکاربردترین رسانه مورد استفاده اکثریت ماست، ظرفیت‌هایی را برای ما فراهم می‌آورد که می‌تواند از خیلی اتفاقات بد جلوگیری کند و به اتفاقات خوبی منجر شود.

«اگه چند دقیقه دیرتر رسیده بود، ممکن بود زنده نمونه»؛ کسانی‌که این جمله را از دکتر شنیده باشند، احتمالا به خوبی اهمیت چنین ظرفیت‌هایی را درک می‌کنند. اما نوموفوبیا وابستگی به یکی از این ظرفیت‌ها نیست. اگر ما بخاطر پیگیری لحظه‌ای احوال خویشاوند مریضمان نتوانیم از تلفن همراه‌مان دوری کنیم، دچار این بیماری نیستیم. نوموفوبیا، آن نقطه‌ای است که تلفن همراه، در همه ابعاد، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما می‌شود. به طوری که هنگام خواب هم نتوانیم از آن دور باشیم؛ یعنی حال و روز ۶۶ درصد از مردم دنیا طبق آمار و ارقام!

اندر مصائب فوبیای ۶۶ درصدی!

مطالعات مجله آماری ترندهانتر نشان می‌دهد در حال حاضر ۶۶ درصد از مردم جهان به نوموفوبیا مبتلا هستند. این یعنی جامعه بشری امروز، وابسته به رسانه‌ است. عواقب فیزیکی وابستگی به وسایل ارتباط جمعی بر کسی پوشیده نیست. از اضطراب و اختلال تمرکز و افسردگی گرفته تا آرتروز گردن و مشکلات بینایی و... عواقبی هستند که همگی از آنها باخبریم. اما مشکلات این وابستگی به همین موارد ختم نمی‌شود. خلع سلاح اطلاعاتی، تنبل شدن هوش تحلیلی، دانش سطحی بجای دانش عمیق و... از دیگر عوارض وابستگی به رسانه‌هاست که شاید به مراتب مهم‌تر از دیگر مشکلات باشد.

کابوسی به نام «اتصال اینترنت وجود ندارد»!

چگونه رها شویم؟

نوموفوبیا یک شبه نیامده که یک شبه برود. در همان دقایقی که انگشتان دستمان داشت آرام آرام تلفن همراه‌مان را نوازش می‌داد، این وابستگی اندک اندک در وجود ما رسوخ می‌کرد. اگر می‌خواهیم رهایی یابیم، به یک «رژیم رسانه‌ای» نیازمندیم.

در یک رژیم رسانه‌ای سالم، تلفن همراه هم‌سفره ما نیست. هنگام تغذیه ما، تلفن همراه باید ما را تنها بگذارد تا با خیالی آسوده به خوردن غذا بپردازیم. البته که ما هم باید هنگام تغذیه تلفن همراه؛«همان زمان اتصالش به شارژ» او را تنها بگذاریم تا هم او سالم‌تر بماند و هم مدت زمان استفاده‌مان را کاهش دهیم. یک رژیم رسانه‌ای برد-برد!

قبل از آنکه رسانه برای اوقات آزاد ما تصمیم بگیرد، برای وقت‌های آزادمان برنامه بچینیم. اگر برای زمان استراحتمان برنامه خاصی نداشته باشیم، تلفن همراهمان از فرصت سوءاستفاده می‌کند تا همنشین‌مان در آن اوقات باشد.

اگر می‌توانیم از طریق رایانه به شبکه‌های اجتماعی‌مان دسترسی داشته باشیم، حافظه تلفن همراهمان را از وجود آنها سبک کنیم. اینگونه مدت زمان گردش ما در این شبکه‌ها کاهش می‌یابد. دسترسی لحظه‌ای، از ویژگی‌های خوب اما آسیب‌زای تلفن همراه است.

برای تلفن همراهمان یک تخت جداگانه فراهم کنیم. او باید یاد بگیرد که هر کس باید در تخت خودش بخوابد!

البته به همان میزان که وابستگی رسانه‌ای بد است، دوری از رسانه‌ها نیز خالی از آسیب نیست و در عصر ارتباطات، اگر از این ابزار ارتباطی ارزشمند بهره لازم را نبریم، بازنده‌ایم. پس وابستگی ممنوع؛ قهر کردن هم ممنوع!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.