۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۸:۲۸
کد خبرنگار: 5305
کد خبر: 84887180
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

تماشاچی ۱۲ | سواد رسانه فقط یک ژست روشنفکری نیست

رسانه، عضو ثابت خانواده‌ها

۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۸:۲۸
کد خبر: 84887180
زینب سادات فخرایی
رسانه، عضو ثابت خانواده‌ها

صدسال پیش اگر در جنوب کشور اتفاقی می‌افتاد، شاید شمالی‌ها هرگز از آن مطلع نمی‌شدند. به لطف رسانه‌های جدید، ما در هر ساعتی از شبانه‌روز می‌توانیم از اخبار قطب جنوب هم آگاه شویم. رسانه، نه یک ابزار که بخشی از زندگی ما است؛ به همین دلیل استفاده‌ی صحیح از آن را باید بیاموزیم.

اختراع ماشین چاپ، روزنامه را پدیدآورد و مردم فرصتی پیدا کردند تا نظراتشان را بیان کنند. علت انتشار بسیاری از روزنامه‌های ایرانی در بیش از صد سال پیش، دغدغه‌ها و خواسته‌های مردم بود. هرچند در آن زمان، هم در ایران و هم در کل جهان، تعداد افراد باسواد بسیار کم‌تر از امروز بود؛ اما مردان و زنانی بودند که مسائل جامعه‌ی خود را در رونامه‌هایشان بازتاب می‌کردند.

داستان رسانه به همین‌ جا ختم نمی‌شود. دوربین عکاسی و سپس دوربین فیلمبرداری اختراع شد. سال ۱۸۹۰ بود که برای اولین‌ بار یک تصویر متحرک به نمایش درآمد. تا چند دهه پیش از آن، حتی دوربینی برای ثبت عکس وجود نداشت؛ ولی ناگهان فرهنگ عمومی دریافت که خیلی زود فناوری جدیدی، جایگزین رسانه‌های کاغذی می‌شود. سه دهه‌ی بعد، روی طاقچه‌ی بسیاری از خانه‌ها، رادیو وجود داشت. دیگر فقط روزنامه‌ها منبع اخبار نبودند. کافی بود تا پیچ رادیو را باز کنند تا خیلی سریع‌تر، از اخبار نبرد شب گذشته‌ی بین آلمانی‌ها و انگلیسی‌ها مطلع شوند. به جز خبر، رادیو موسیقی هم پخش می‌کرد؛ کاری که اصلا از روزنامه‌ها برنمی‌آمد.

رسانه باز هم فراتر رفت و محدود به رادیو نماند. فرهنگ سینما درحال شکل‌گیری بود و خانه‌ها میزبان یک مهمان جدید بودند. دهه‌ی ۱۹۵۰ میلادی شروع دنیای جعبه‌ای جادویی به نام تلویزیون بود. چهل سال بعد، کامپیوترهای شخصی و اینترنت، انقلابی دوباره در تاریخ رسانه ایجاد کردند. مسلّم است که فناوری‌های جدید بسیار مفید و مهم هستند؛ اما هرقدر دنیای رسانه بزرگ‌تر شد، مسائل آن هم بزرگ‌تر و همه‌گیرتر شدند.

زمانی معدود خانواده‌هایی بودند که در خانه رادیو داشتند؛ اما حالا حتی کودکان هم تلفن همراه هوشمند شخصی دارند و پدربزرگ‌ها هم بلدند با نوه‌های خود تماس تصویری برقرار کنند.

رسانه، عضو ثابت خانواده‌ها

سواد رسانه پا به پای رسانه‌ها!

نیمه‌ی نخست قرن بیستم، یعنی جهان پیش از تلویزیون، بیشتر دغدغه‌های حوزه‌ی سواد [۱] رسانه درباره‌ی ارزیابی رسانه‌ها بود. اینکه چه پیامی را ارسال کنیم یا چه‌طور با رسانه بر مردم اثر بگذاریم. زمانی که رسانه‌های جمعی گسترش پیدا کردند و میان نسل جوان محبوب شدند؛ قانون‌گذاران، معلمان و والدین احساس خطر کرده و با آن‌ها مخالفت کردند. آن‌ها اغلب نگران بودند نکند رسانه‌ها برای کودکان خطرناک باشد. در تفکر آن‌ها سواد رسانه جایگاهی نداشت؛ به همین علت سعی می‌کردند از ترس غرق شدن در دریا، به فرزندانشان شنا نیاموزند. ماجرای حفاظت در برابر رسانه‌ها این‌طور شکل گرفت.

به تعبیر دیوید باکینگهام، محدود سازی رسانه‌ها، هویت رسانه را تغییر می‌دهد. اما چرا رسانه‌ها، محدود می‌شوند؟ اول برای حفاظت از فرهنگ؛ محدودیت‌ها از فرهنگ ما در برابر فرهنگ بیگانگان مراقبت می‌کنند. دومین دلیل مسائل سیاسی هستند، دولت‌ها محدودیت‌ها را ایجاد کردند تا بتوانند از سیاست‌های خود دفاع کنند. سومین و مهم‌ترین عامل، مسائل اخلاقی است. رسانه‌ها می‌توانند ویژگی‌های ناپسند اخلاقی را در ما شکل دهند؛ مثل مصرف مواد مخدر یا مصرف‌گرایی. برای همین لازم است از هنجارهای اخلافی در برابر رسانه‌ها، محافظت کنیم.

محدودسازی رسانه‌ها، مسئله‌ی جدیدی نیست. در همان دوران اوج محبوبیت تلویزیون در دهه‌ی ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی، حتی در پژوهش‌های دانشگاهی هم به ایجاد محدودیت برای آن اشاره می‌شد. درک محدودیت‌ها برای ما که از نتفلیکس و یوتیوب استفاده می‌کنیم، راحت‌تر است. هرزمان که رسانه‌ی جدیدی میان مردم محوب می‌شد، دولت‌ها نگران نفوذ عوامل خارجی می‌شدند. پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای بلوک غرب، کمیته‌ای برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم در سینما تشکیل دادند. حتی امروز هم، همچین نگرانی‌هایی در کل جهان وجود دارد.

رسانه، عضو ثابت خانواده‌ها

چگونه سواد رسانه می‌تواند از ارزش‌های اخلاقی، حفاظت کند؟

اما چرا برای فعالان حوزه‌ی سواد رسانه، مسائل اخلاقی مهم‌ترند؟ مدت زمانی طول می‌کشد تا رسانه‌های جدید با هنجارهای جامعه سازگار شوند؛ بعید هم نیست که هیچ‌گاه این سازگاری اتفاق نیافتد. در جهان امروز، رسانه فقط تلویزیون و رادیو و روزنامه نیست و کودکان و نوجوانان در معرض انواع دیگری از رسانه قرار دارند. به بازی‌های آنلاین خشن، موزیک ویدئوهایی که المان‌های جنسی دارند و شبکه‌های اجتماعی که بزرگ‌ترها از آن سر در نمی‌آورند، فکر کنید. جنبش «محافظت از کودکان در برابر رسانه» به‌خاطر وحشت عمومی از اثرات رسانه شکل گرفت. استنلی کوهن، جامعه‌شناس، می‌گوید «وحشت عمومی، واکنشی به  تهدید شدن هنجارهای اجتماعی‌است.» قانون‌گذاران، آموزگاران و خانواده‌ها، خطر را حس کرده و تلاش کردند آن را خنثی کنند.

تهدیدها، حتی برای مسائل کلیشه‌ای و روزمره هم بودند. زمانی در دهه‌ی ۱۹۵۰ موسیقی راک اند رول و بعدها در حدود ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ رپ، بین نوجوانان محبوب شد و پدر و مادرها را نگران کرد. موسیقی نوعی از رسانه‌است که بر پوشش، ادبیات و رفتارهای مخاطبانش خیلی زود اثر می‌گذارد. اغلب موزیسن‌ها و خواننده‌های راک، رپ و کمی جلوتر هیپ هاپ، سیاه‌پوستان بودند. خانواده‌های سفیدپوست آمریکایی ترسیده ‌بودند فرزندانشان از این طریق، فرهنگ آن‌ها را بپذیرند.

وحشت عمومی، نگرانی درباره‌ی پیام و محتوای رسانه‌هاست. اگر کودک شما در فیلمی سیگار کشیدن بازیگر محبوبش را ببیند، ممکن است بخواهد روزی خودش هم سیگار بکشد؟ اگر نوجوانی در یک بازی رایانه‌ای، آدم بکشد، شاید یک زمان اسلحه بردارد و واقعا کسی را بکشد؟ گوشه و کنار کره‌ی زمین را که نگاه کنیم، باید به این پرسش‌ها، پاسخ مثبت بدهیم.

محدودسازی یا محافظت در برابر رسانه‌ها، تنها اقدام سواد رسانه نبود. از سال ۱۹۶۰ تغییری در سواد رسانه ایجاد شد که گامی مثبت و رو به جلو بود؛ توانمند سازی در برابر رسانه‌ها. دانش‌آموزان، خانواده‌ها و هرکسی که به نحوی با رسانه سر و کار دارد، باید در برابر رسانه توانمند باشد. بخش بزرگی از این تغییر نگاه سواد رسانه را مدیون مارشال مک‌لوهان هستیم. مک‌لوهان، کتاب «رسانه، پیام است» را در سال ۱۹۶۹ منتشر کرده‌است. او در این کتاب اصل مهمی را شرح می‌دهد «اینکه پیام را از چه راه یا رسانه‌ای دریافت می‌کنیم، مهم‌تر از آن است که چگونه دریافتش می‌کنیم.»

مک لوهان در بخشی از کتاب می‌گوید «پیامدهای شخصی و اجتماعی رسانه‌ها، ناشی از الزامات جدید هر فناوری است.» رسانه‌ها طرز تفکر ما را تغییر می‌دهند. اینکه رسانه چه می‌گوید به تنهایی آن‌قدر اهمیت ندارد؛ اینکه پیام رسانه چه اثری بر زندگی ما و جهان اطرافمان دارد، مهم است.

رسانه، عضو ثابت خانواده‌ها

میچل‌ها در برابر ماشین‌ها

فرض کنید شما تولد مادرتان را اینستاگرام تبریک بگویید. تا پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی، چند نفر از دوستانتان، از تولد مادرتان مطلع می‌شدند؟ اما حالا یک پست می‌تواند دوستان و همکاران را با ما آشنا کند. شما برای تبریک تولد مادرتان، یک عکس زیبا و یک کپشن مهربانانه می‌نویسد. هرگز در کپشن نمی‌نویسد «تولد مبارک مادر!»، شبیه لحن یک ربات. فیسبوک، اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی، حتی بر چگونه صحبت کردن ما هم اثر گذاشته‌اند. مک‌لوهان در جایی دیگر می‌گوید «ما ابزارها را شکل می‌دهیم و ابزارها ما را.» شبیه انیمیشن میچل‌ها در برابر ماشین‌ها [۲]

سوادرسانه زمانی شکوفا می‌شود که دریابیم رسانه‌ها چگونه مسائل کلیشه‌ای و عرف‌های خودساخته در جامعه را گسترش می‌دهند. هنگامی که دانش استفاده از رسانه‌ها را داشته باشیم، تغییراتی جدید در سواد رسانه اعمال می‌شود. سواد رسانه، نمی‌خواهد از مخاطبان رسانه حمایت و حفاظت کند؛ می‌خواهد کاری کند تا مردم خودشان تولیدات رسانه‌ای انجام دهند. سوالی که مطرح می‌شود این است؛ چگونه می‌توانیم محتوای رسانه‌ای تولید کنیم؟ و سواد رسانه چه کمکی به ما می‌کند؟

در حال حاضر فناوری، شرایط استفاده از رسانه را در هرجایی فراهم کرده است. زمانی که ما به رسانه دسترسی داریم، لازم است سواد رسانه‌های دیجیتال و سواد خبری را هم بیاموزیم. سواد رسانه‌های دیجیتال به آموزش می‌دهد چگونه یک ایمیل را ارسال کنیم؟، چه‌طور تلفن همراه هوشمندمان را به اینترنت متصل کنیم و مسائلی از این دست. سواد خبری هم پاسخی به پرسش‌هایی نظیر این است که چه‌طور مسئولانه خبری را منتشر یا بازنشر کنیم؟، به کدام منابع اعتماد کنیم؟ و اصلا چه‌قدر لازم است خبرها را بدانیم و در معرض آن‌ها قرار بگیریم؟

اکنون سواد رسانه، می‌خواهد نسل‌های بعدی را آموزش دهد تا بتوانند در برابر انواع رسانه، عملکرد موثری داشته باشند. هنگامی که نوع جدیدی از رسانه ایجاد شود، دوباره چرخه‌ی نگرانی‌ها، تهدیدها و حفاظت‌های فرهنگی به حرکت در می‌آید. برای قدم برداشتن به سمت آینده، با تولد هر رسانه‌ی جدید، باید مهارت‌های مورد نیازش را هم بیاموزیم.

۱) واژه‌ی سواد به معنی توانایی تغییر است و در این یادداشت منظور از سواد رسانه، ایجاد تغییرات در رسانه است.  

۲) این انیمیشن که در سال ۲۰۲۱ به اکران در آمد، نشان می‌دهد که چگونه یک دستیار مجازی به نام پال، کنترل ربات‌ها را در دست می‌گیرد و جهان را تسخیر می‌کند. خانواده‌ی میچل، که تنها بازماندگان نسل انسان‌ها هستند، تلاش می‌کنند تا پال و ربات‌ها را شکست دهند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.