بسیاری از مغالطات و گزارههای نادرست مورد استفاده در مکالمات حاصل فرآیندهای ذهنی است که میتوان با تکنیکهایی جلوی آنها را گرفت و اگر فرد مقابل خواسته یا ناخواسته از آن استفاده کرد، به خوبی به آن پاسخ داد. در شمارهی قبلی در مورد تعریف نتیجهگیری عجولانه صحبت کردیم، دلایل استفاده افراد از این سوگیری را ذکر کردیم و شرایطی را بررسی کردیم که این سوگیری منجر به مغالطهای منطقی میشود. در این شماره نحوهی جلوگیری از نتیجهگیری عجولانه را خواهیم گفت و در مورد روش پاسخ به این سوگیری نکاتی را بیان خواهیم کرد. اگر هنوز متن قبلی را مطالعه نکردهاید پیشنهاد میکنیم ابتدا به ان مراجعه کنید و سپس به خواند این متن بپردازید.
سرعت غیر مجاز ممنوع؛ حتی در نتیجهگیری / نتیجهگیری عجولانه در گفتوگوها
نحوهی جلوگیری از نتیجهگیری عجولانه
راه اصلی جلوگیری از نتیجهگیری عجولانه این است که به جای تکیه بر قضاوتهای شهودی که مبتنی بر اطلاعات ناکافی است، یک فرآیند استدلال معتبر و مبتنی بر شواهد را انجام دهید. برای انجام این کار تکنیکهای مختلفی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید، از جمله موارد زیر:
- سرعت خود را کم کنید و خود را مجبور کنید به جای اینکه بلافاصله شهود اولیه خود را به عنوان لزوماً واقعی بپذیرید، در مورد موقعیت فکر کنید.
- بصورت فعال از خود بپرسید چه اطلاعاتی میتواند به شما در رسیدن به یک نتیجه معتبر کمک کند و چگونه میتوانید به آن اطلاعات دست یابید.
- قبل از تشکیل فرضیه اولیه تا جایی که میتوانید اطلاعات جمعآوری کنید.
- تعدادی فرضیهی رقیب قابل قبول ارائه دهید.
- از طرفداری زودهنگام از یک فرضیه خودداری کنید.
- برای توجیه فرآیند استدلالی که تاکنون انجام دادهاید بصورت فعال تلاش و هرگونه نقص احتمالی در استدلال خود را شناسایی کنید.
- بپرسید که آیا مشاهداتی که انجام دادید واقعاً استنباط هستند یا خیر.
- به طور فعال از خود بپرسید که آیا ممکن است برای نتیجهگیری زودهنگام عجله داشته باشید.
- به طور فعال از خود بپرسید که آیا با توجه به شواهد موجود، فرضیه انتخابی شما منطقیترین فرضیه است؟
- به مواقع دیگری فکر کنید که شما یا کسی که میشناسید، در موقعیت مشابهی عجولانه نتیجهگیری کردهاید.
علاوه بر این، میتوانید از تکنیکهای مختلف انحرافی بهرهمند شوید، که به شما امکان میدهد به شیوهای منطقیتر فکر کرده و از نتیجهگیری عجولانه خودداری کنید؛ اینکه از چه تکنیکهایی باید استفاده کنید به موقعیت خاص شما بستگی دارد. برای مثال، اگر مشکل شما این است که این فرض وجود دارد که میتوانید بر اساس حداقل شواهد به آنچه دیگران فکر میکنند عجولانه نتیجهگیری کنید، احتمالاً میخواهید از تکنیکهای سوگیریزدایی مانند تجسم چیزها از دیدگاه دیگران استفاده کنید.
مفهوم مفیدی که در بسیاری از موقعیتها میتواند در جلوگیری از نتیجهگیری عجولانه به شما کمک کند، «تیغ هنلون» است. این اصطلاح نشان میدهد وقتی شخصی کاری را انجام میدهد که منجر به نتیجهی منفی میشود، تا زمانی که یک توضیح قابل قبول متفاوت برای رفتار آنها وجود داشته باشد باید از این تصور که او از روی میل عمدی برای ایجاد آسیب انجام داده، خودداری کنید.
نحوهی پاسخگویی به افرادی که عجولانه نتیجهگیری میکند
راه اصلی پاسخ دادن به کسی که عجولانه نتیجهگیری میکند این است که به نقص استدلال او اشاره کند، بهویژه این واقعیت که بر اساس اطلاعات ناکافی زودتر از موعد به نتیجه رسیده است. شما میتوانید به روشهای مختلفی به این هدف برسید، از جمله با نشان دادن اطلاعات کمی که برای نتیجهگیری استفاده کردهاند، اشاره به اطلاعاتی که از دست دادهاند، و پیشنهاد نتیجهگیریهای جایگزین که با توجه به دانستههایشان منطقی است.
با این حال، به یاد داشته باشید که در نحوهی پاسخگویی شما به فردی که سوگیری غیرعمدی نتیجهگیری عجولانه را نشان میدهد، در مقایسه با نحوه پاسخگویی شما به کسی که عمداً از مغالطهی نتیجهگیری عجولانه برای اهداف لفاظی استفاده میکند، تفاوتهایی وجود دارد.
به طور خاص، در زمان پاسخگویی به کسی که به طور ناخواسته عجولانه نتیجه گیری میکند، هدف اصلی شما کمک به وی برای درونیسازی موضوع با استدلال خود است. این کار را شما میتوانید با استفاده از همان تکنیکهایی که برای جلوگیری از نتیجهگیری عجولانه و با اصلاحات لازم استفاده میکنید، انجام دهید.
برای مثال، موقعیتی را در نظر بگیرید که یکی از دوستان شما تصور میکند که شخصی، صرفاً به این دلیل که آن شخص در طول مکالمه به او لبخند نزده، از او متنفر است. با ارائهی فرضیههای جایگزینی که میتواند این رفتار را توضیح دهد، میتوانید به دوست خود کمک کنید تا بفهمد که در اینجا در حال نتیجهگیری عجولانه است.
برعکس، وقتی به کسی که عمداً و برای اهداف لفاظانه، عجولانه نتیجهگیری میکند پاسخ میدهید، هدف اصلی پاسخ شما باید به طور کلی نشان دادن نقص در منطق او باشد. این بدان معناست که شما با نشان دادن این که در مقدمات استدلال آنها مشکل وجود دارد یا با نشان دادن اینکه نتیجهگیری آنها نمیتواند به طور منطقی از آن مقدمات استخراج شود، باید بر اثبات دلیل نقص روشی که آنها به نتیجه رسیدهاند تمرکز کنید.
برای مثال، موقعیتی را در نظر بگیرید که در آن رقیب شما در یک مناظره، با ادعای اینکه بر اساس گفتههای قبلی شما در مورد موضوعات مرتبط، میداند به چه چیزی فکر میکنید و در تلاش برای برانگیختن مخاطب علیه شما عجولانه قضاوت میکند. در این مورد میتوانید به این نکته اشاره کنید که نسخهی مخالف شما از دیدگاههای شما بیاساس است و شواهد بیشتری ارائه دهید که نشان میدهد نحوهی ارائهی موضع شما با آنچه قبلاً در مورد موضوع گفتهاید همخوانی ندارد. در نهایت، توجه داشته باشید که تکنیکی که میتواند مفید باشد، صرف نظر از اینکه فردی عجولانه تصمیم میگیرد که این کار را ناخواسته یا عمداً انجام میدهد، این است که از او بخواهیم استدلال خود را به طور کامل توجیه کند. زمانی که نتیجه گیری عجولانه یک نفر غیرعمدی باشد، این میتواند به او کمک کند تا متوجه نقایص استدلال خود شود آنها را درونی کند. زمانی که نتیجه گیری فردی عمدی است، این میتواند به افشای ایرادات در استدلال او کمک کرده و دفاع از استدلال های نادرست او را سختتر کند.
نظر شما