نوشتن برای گوش، درباره انتخاب است. این یکی از اصول بنیادین نوشتن گزارش صوتی است. وقتی فقط یک یا دو دقیقه زمان برای گفتن یک داستان دارید، باید بر روی جزئیات مهم، جذاب یا وابسته به هم تمرکز کنید و بقیه را حذف کنید. بنابراین، بازبینی نوشتههای صوتی، درباره کاهش حجم و بهینهسازی متن شما برای گوش است. همانطور که در نوشتن صوتی بهتر میشوید، خواهید دید که نوشتن شما به طور کلی هم بهبود خواهد یافت. نوشتنی کوتاه و متمرکز در وبلاگها و روزنامهها به همان اندازه کارآمد است که در گزارشهای صوتی الزامی است. ما در دورانی زندگی میکنیم که زمان مردم کم است؛ در نتیجه، همه نوشتهها باید برای گوش باشند.
بازنگری داستانهای صوتی، بازبینی داستانهای چاپی
با اینکه نوشتن کوتاه و مختصر برای شنوندگان، هر جایی که استفاده شود، نوشتن خوبی است، اما یک تفاوت اساسی بین نوشتن برای صوت و نوشتن برای چاپ وجود دارد؛ نوشتن صوتی بیشتر به صورت محاورهای و زبان گفتار مردم است. حتی بهترین نویسندگان هم ممکن است به نوشتن سنگین، پرتکلف و حاوی صفتهای زیاد بپردازند و برای رفع این مشکل نیاز به ویرایش دقیق دارند. شما باید مانند ارنست همینگوی بنویسید و با جملات کوتاه و مختصر نوشته خود را بهتر کنید. برخی از بهترین نوشتههای رادیویی حتی جملات کاملی نیستند؛ اما نوشتهها خوب به نظر میآیند که البته همین مهم است.
این بهینهسازی متن، نوشته شما را برای شنونده قابل فهمتر میکند. اما به همان اندازه مهم، خوب نویسی کلید بیان شماست. بیشتر افرادی که در قالب صوتی شروع به کار میکنند، باور دارند برای نوشتن صوتی، باید یک صدای خوب رادیویی داشته باشند. در واقع، آنچه که واقعاً نیاز دارید، توانایی نوشتن متنهای تمیز، کوتاه و به زبان مردم است. نوشتن خوب، برای گزارش صوتی شما شما اهمیت بالاتری از یک صدای بینقص دارد.
نقش قالببندی متن
قالببندی متن، یکی از مهمترین عناصر نوشتن و بیان کردن است. عجیب به نظر میآید که کوچک کردن حاشیهها در یک صفحه یا دو برابر کردن فاصلهی بین خطوط متن شما، به نوشتن شما کمک میکند، اما واقعیت دارد. در یک متن که به درستی قالببندی شده، نشانههای زیادی برای شما آشکار میشود؛ جملات بلند در صفحه فضای زیادی را به خود اختصاص میدهند و فاصلهی زیادی بین بخشهای مختلف متن به چشم میآید. اگر شما مبتدی هستید، قالببندی اسکریپت خود را به این شیوه انجام دهید:
- حاشیههای خود را کوچک کنید و فاصلهی خطوط را دو برابر کنید. باید بتوانید روی صفحه ببینید که جملات شما طولانی هستند یا خیر.
با این کار، نوشتن شما برای گوش بهبود خواهد یافت.
زمان صرف بازبینی
به دلیل اینکه نوشتن برای صوت، شما را مجبور میکند تا بخشهای صدا را جمعآوری و کوتاه کرده و پیکربندی کنید، زمان شما برای گزارشدهی کاهش مییابد. به طور معمول برای یک خبر جدید روزنامه، حدود ۸۰ درصد از روز خود را برای گزارشدهی و ۲۰ درصد برای نوشتن و ویرایش (چهار ساعت گردآوری اخبار برای هر ساعت نوشتن و ویرایش) صرف میکنید. این تساوی با نوشتن صوتی تغییر میکند. در یک خبر رادیویی جدید، حدود یک سوم زمان خود را برای گزارشدهی، یک سوم برای نوشتن و یک سوم دیگر برای ویرایش، بیان و تولید قطعه صرف میشود. گزارش اولیه به دلیل اینکه بیشتر زمان برای جمعآوری، کوتاه کردن و پیکربندی صدا صرف میشود، کمتر است.
بازنگری صحنهها
مرحله اول و مهمترین گام در بازبینی یک صحنه در گزارش، بازگشت به بیانیه تمرکز شما است. هر صحنه، هرایده و هر قطعه صدا باید در رساتای روشنسازی تمرکز داستان شما و بازگشت به آن باشد. اگر جملهای کمکی نمیکند، باید حذف شود.
صحنهها اغلب به دور از نوشتن اطلاعات، بر اساس فایلهای صوتی صدا نوشته میشوند. اجازه دهید فایلهای صوتی ضبط شده و جمعآوری شده شما را در تصمیمگیری در مورد اینکه چه صحنهای باید شامل شود، هدایت کنند. اگر فایل صوتی قابل قبول یا صداهای پس زمینه و محیط خوبی نداشته باشید شاید بخواهید صحنه را حذف کنید.
یکی از سؤالات کلیدی در هنگام بازبینی صحنهها، این است؛ این صحنه چگونه به روایت من کمک میکند؟ چه عناصر کلیدی به آن اضافه میشود؟ چه چیزی در این صحنه نمایش داده میشود؟ پاسخ خود را روی یک برگه جداگانه یادداشت کنید، سپس به هر صحنه و اینکه چه موردی را به آن اضافه میکند، نگاه کنید. وقتی یک صحنه وزن کافی ندارد، به راحتی متوجه خواهید شد. همچنین، قطعات داستانی که در این صحنههای مورد نیاز نیستند، را مشاهده خواهید کرد. همچنین فرصتهایی را که ممکن است در نظر نگرفته بودید، خواهید دید. ممکن است بفهمید که یک صحنه خاص، در واقع یک نکته بزرگتری را که هنوز در قسمت نوشته نشده بود، بیان میکند و میتوانید متن را بازنویسی کنید تا به آن نکته توجه کنید.
به اصطلاح در قالب یک شکل قوسی فکر کنید. یک شروع جذاب، یک سری صحنه که درگیری را نمایش میدهد، و یک یا چند صحنه که نشان میدهد درگیری حل میشود.
تجدید نظر در جملات
اگر میخواهید برای گوش متن بنویسید، باید آنچه که نوشتهاید را بلند بخوانید. به نظر میآید که این نکته واضح است، اما بسیاری از افراد این گام مهم را نادیده میگیرند. باید به خاطر داشته باشید که هنگامی که متنی که نوشتهاید را بلند میخوانید، آنچه شنیده میشود فقط کلماتی است که شما میگویید. مهم این است که چه چیزی گفته میشود، نه آنچه که نوشته شده است. یک متن اولیه در واقع راهنمای شما است؛ هرگاه بین آنچه که نوشته شده و آنچه بهترین گویش را دارد مردد شدید، باید همیشه آنچه بهترین گویش را دارد را انتخاب کنید. باید نوشته خود را به نحوی بازنویسی کنید که جملات به سادگی و شیوایی هرچه تمامتر بیان شوند.
یک نکته برای یادآوری: گاهی اوقات به دلیل کلمهای که در وسط دو کلمهی دیگر است نمیتوانیم به راحتی صحبت کنیم. چشم شما هفت کلمه را در یک بار میبیند، اما دهان شما فقط یک کلمه را به زبان میآورد. گاهی اوقات به دلیل اینکه ذهن شما پیش از دهانتان عمل میکند، میتوانید بر روی عبارات اطراف کلمات تمرکز کنید.
همیشه یک قلم در نزدیکی خود داشته باشید و هرگونه مشکل را در حین خواندن متن اولیه برطرف کنید. این روشی است برای انتقال از نوشتن برای چشم به نوشتن برای گوش، با استفاده از فیلتر بیتعصب دهان.
نظر شما