همانطور که میدانید هوش مصنوعی «AI» به قابلیتهای سیستمهای کامپیوتری اطلاق میشود که قادرند وظایفی را انجام دهند که نیازمند هوش و تفکر انسانی است. از آنجایی که ماشینها بر خلاف انسانها هیچ هدفی برای خود ندارند برایشان اهدافی تعریف میکنیم تا به آنها برسند به عبارت دیگر ما ماشینهای بهینه میسازیم، اهداف را به آنها وارد میکنیم و آنها کار را ادامه میدهند.
این رویکرد کلی، منحصر به هوش مصنوعی نیست و برای همه ی زیر ساختهای فناوری و ریاضی در نظام اجتماعی ما لحاظ میشود. اگرچه ادامهی پیشرفت در قابلیت هوش مصنوعی به سبب انگیزههای اقتصادی اجتناب ناپذیر است، باید خطرات ناشی از هوش مصنوعی بر آینده بشریت به سبب عدم قطعیت در مورد چگونگی پیشرفت آن را جدی گرفت.
پژوهشگران متخصص هوش مصنوعی به طور عمومی از این دیدگاه حمایت میکنند که هوش مصنوعی در سطح انسانی یا فوق بشری غیر ممکن است و این در میانه یک دوره پیشرفت بسیار سریع در تحقیقات هوش مصنوعی است، زمانی که موانع پشت سر هم در حال شکستن است.
معمولاً افراد آگاه و باهوش در حوزهی هوش مصنوعی، بر این عقیدهاند که چون هوش مصنوعی در سطح انسانی احتمالاً برای چندین دهه پدیدار نمیشود، جای نگرانی وجود ندارد. برای مثال گزارش AI10 میگوید: «هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد که هوش مصنوعی تهدیدی قریب الوقوع برای نوع بشر باشد.»
این استدلال از دو جهت با شکست مواجه میشود؛ نخست اینکه به مغالطه پهلوان پنبه میماند. دلیل نگرانی به قریبالوقوع بودن منتج نمیشود. دوم این است که خطری در بلند مدت همچنان میتواند دلیلی برای نگرانی فوری باشد. زمان مناسب برای نگرانی در مورد یک مشکل بالقوه جدی برای بشریت نه تنها به زمان وقوع مشکل بلکه به مدت زمان لازم برای تهیه و اجرای راه حل بستگی دارد.
اگر میخواهیم هوش مصنوعی را در مسیرهای جدید بازسازی کنیم، پایههای آن باید استوار باشد. وقتی آینده ی بشریت در خطر است، امید و نیت خیر، ابتکارات آموزش نیت خیر، ابتکارات آموزشی و قوانین رفتاری صنعتی و قوانین و انگیزههای اقتصادی برای انجام کار درست، کافی نیستند. همه اینها خطاپذیر هستند و اغلب شکست می خورند. در چنین شرایطی ما به دنبال تعاریف دقیق و اثبات دقیق گام به گام ریاضی برای ارائه تضمینهای غیر قابل انکار هستیم.
هوش مصنوعی مشکلاتی دارد ولی آیا راه حلی هم وجود دارد؟
بله. در پاسخ باید گفت با طراحی ماشینهایی با درجه بالایی از هوش به گونهای که بتوانند در مسائل دشوار به ما کمک کنند، میتوان این مشکل را حل کرد. باید با توجه به ماشین که دارای درجه بالایی از هوش است نحوه کنترل آن را بیابیم و رویکرد حاصل باید در نهایت به ماشینهایی منتهی شود که هیچ تهدیدی برای ما نباشند، بدون اهمیت میزان هوش آنها، ما باید ماشینهای بهینه بسازیم، اهداف را به آنها وارد کنیم و سپس نظارهگر باشیم تا آنها ادامه دهند.
رباتها؛ خطرناک یا سودمند؟!
هوش مصنوعی زمانی میتواند مشکل آفرین باشد که فقط ترجیحات مالکش را در نظر بگیرد و ترجیحات افراد دیگر فاقد اهمیت باشد. فرض کنید یک ربات فقط اوامر مالکش برای او در اولویت باشد. مثلاً وقتی برای خرید بیرون میرود، رهگذری را مشاهده میکند که دچار حمله قلبی شده است ، اما آن را نادیده بگیرد و از کنار او بیتفاوت عبور کند. بدیهی است که این ربات فقط به برنامهای که مالکش برای او طراحی کرده میاندیشد. این ماشین، برای رضایت مالکش به دنبال راههای قانونی و یا غیرقانونی اما غیر قابل کشف برای آسیب رساندن به دیگران میگردد. پر واضح است که اعمال این چنین ماشینهای وفادار باید توسط قوانین و ممنوعیتها محدود شود، همانطوری که اعمال انسانها توسط قوانین و هنجارهای اجتماعی محدود میشود.
هوش مصنوعی سودمند
در بخشی از کتاب «هوش مصنوعی و سازگاری با انسان و مسأله کنترل» میخوانیم: جامعه فنی به هنگام بحث در مورد ماهیت و تاثیر هوش مصنوعی، از ضعف تخیل رنج برده است. اغلب ما شاهد بحثهایی در مورد کاهش خطاهای پزشکی و خودروهای ایمنتر یا پیشرفتهایی در زمینههای دیگر که ماهیت توسعه دارند هستیم. رباتها همچون موجودهایی منفرد تصور میشوند که مغز خود را با خود حمل میکنند. در حالی که در واقع آنها احتمالاً به صورت کنترل از راه دور به یک موجودیت جهانی متصل میشوند که از منابع عظیم محاسباتی ثابت استفاده میکند. به شکلی که پژوهشگران از بررسی پیامدهای واقعی موفقیت در هوش مصنوعی میترسند.
انسان میتواند یک کتاب را در یک هفته بخواند و بفهمد. یک ماشین میتواند همه کتابهایی را که تا به حال نوشته شده است - همه ۱۵۰ میلیون کتاب را در چند ساعت بخواند و بفهمد.
همچنین میتوان به افزایش توانایی عمل ماشین فکر کرد. یک انسان فقط بر یک بدن کنترل مستقیم دارد، در حالی که یک ماشین میتواند هزاران یا میلیونها را کنترل کند. در حال حاضر برخی از کارخانههای خودکار این ویژگی را به نمایش گذاشتند. ماشینی که میتواند هزاران ربات بازوی ماهر را از بیرون کارخانه کنترل کند. برای مثال تعداد زیادی خانه میسازد که هر کدام مطابق نیازها و خواستههای ساکنان آینده آن است. در آزمایشگاه برای پژوهشهای علمی و انجام میلیونها آزمایش به طور همزمان میتوان سامانههای رباتیک موجود را گسترش داد.
سخن آخر
موفقیت در هوش مصنوعی یک پیشرفت و تمدن بزرگ است. باید توانایی آن را داشته باشیم تا از هوش مصنوعی استفاده بهینه و مفید داشته باشیم. در اینصورت باعث شادی و پیروزی ما در زندگی خواهد شد. اگر نتوانیم به درستی و کاربردی از هوش مصنوعی استفاده کنیم ، خودمان مقصر خواهیم بود.
منبع:
کتاب : هوش مصنوعی ; سازگاری با انسان و مساله کنترل
Artifical intelligence – Social aspects
نظر شما