راههای مختلفی برای ارائهی دادهها به مردم وجود دارد. از انتشار مجموعه دادههای خام در یک گزارش گرفته تا ایجاد تصاویری زیبا با برنامههای کاربردی تعاملی. در متن زیر، نکات مهمی را که دیتاژورنالیستهای بزرگ در خصوص ارائه دادهها به مردم بیان کردهاند، آوردهایم.
تصویرسازی دادهها؛ آری یا خیر؟
گاهی دادهها میتوانند یک داستان را بهتر از کلمات یا عکسها بیان کنند؛ به همین علت است که امروزه اصطلاحاتی مانند «برنامه خبری» و «تصویرسازی دادهها» در اتاقهای خبر تبدیل به کلیدواژههایی مهم شدهاند. همچنین برای به اصطلاح «چالشبرانگیزترین روزنامهنگاران»، طراحی ابزارهای جدید (اغلب رایگان) و فناوریهایی که دادهها را به نسخهای بصری از داستان تبدیل میکنند، علاقه به تصویرسازی را بیشتر کرده است.
ابزارهایی مانند Google Fusion، Tableau، Many Eyes، Tables Dipity و موارد دیگر، ایجاد کردن نقشهها و نمودارها یا حتی برنامههای کاربردی دادهها که تاکنون تنها متخصصان از آنها استفاده میکردند را آسانتر کردهاند؛ اما سوالی که در حال حاضر روزنامهنگاران با آن روبرویند، این است که اگر میتوانیم دادههای خود را تصویرسازی کنیم، آیا باید این کار را انجام دهیم؟ تصویرسازی بد دادهها از بسیاری جهات بدتر از هیچ کار نکردن است.
موشن گرافیک، ابزاری خلاقانه
موشن گرافیک با یک سناریوی فشرده، انیمیشنهای زمانبندی شده و توضیحات واضح، میتواند اعداد یا ایدههای پیچیده را زنده کند و مخاطبان گزارش شما را راهنمایی کند. با موشن گرافیک و انیمیشنهای کوتاه، میتوانید آن چیزی را که مخاطبانتان در یک صوت میشنوند، با تصاویری که آن را توضیح میدهند تقویت کنید. سخنرانیهای ویدئویی هانس روسلینگ نمونهی خوبی است برای آنکه متوجه شوید چگونه میتوان دادهها را برای یک گزارش بهصورت زنده به تصویر کشید. روشی بسیار قدرتمند و به یاد ماندنی برای بیان گزارش!
مراحل کار روزنامهنگاری در Guardian
کار ما معمولا از یک صفحهی اکسل آغاز میشود. این یک راه آسان برای بررسی سریع دادههاست. اگر احساس کردیم چیز جالبی در دادهها وجود دارد، سریع به میز خبر میرویم. ما واقعا خوششانس هستیم که میز اصلی خبر در Guardian درست در کنار میز ما قرار دارد. سپس نگاه میکنیم که چگونه باید آن دادهها را تصویرسازی کنیم و نشان دهیم. بعد از آن شروع به نوشتن متنی میکنیم که قرار است همراه آن آورده شود. اغلب در حین نوشتن تجزیه و تحلیل میکنیم تا نکات جالب را انتخاب کنیم. در نهایت آن متن را منتشر میکنیم و مدتی را صرف توییت کردن در رابطه با آن مینماییم. نیمی از ترافیک مصرفی ما مربوط به توییتر و فیسبوک است. ما مفتخریم که میانگین زمانی که در یک گزارش Datablog صرف میشود، ۶ دقیقه است؛ در حالی که میانگین زمان برای بقیهی وبسایتهای Guardian، ۱ دقیقه است. ۶ دقیقه عدد بسیار خوبی است و زمان صرف شده در یک صفحه، یکی از معیارهای کلیدی هنگام تجزیه و تحلیل ترافیک است. این موضوع همچنین به ما برای متقاعد کردن همکارانمان در رابطه با ارزش کاری که انجام میدهیم، بسیار کمک میکند.
ما اغلب دادهها را بهصورت تصویری و به شکلی که امکان دانلود آسان مجموعه دادهها وجود داشته باشد، در سایت قرار میدهیم. خوانندگان ما میتوانند دادههای گزارش را از طریق روشهای تعاملی و یا دیگر روشها به دست بیاورند. این کار برای شفافیت بسیار مهم است. ما همان دادههایی را به خوانندگان نشان میدهیم که برای نتیجهگیری از آنها استفاده کردهایم. چه کسی از آنها استفاده میکند؟ مطمئنا منتقدان ما و همچنین کسانی که به گزارش و نتایج آن علاقمندند نیز از آن دادهها استفاده خواهند کرد. با در دسترس قرار دادن دادهها، میتوانیم از نکاتی که منتقدان و خوانندگان عمومی به ما میگویند (در مورد مطالبی که فراموش کردهایم یا میتوانستیم بیشتر در رابطه با آنها تحقیق کنیم)، استفاده کنیم.
دادهها را در دسترس قرار دهید
قرار دادن دسترسی آسان برای مخاطبان به دادههایی که از آنها استفاده میکنیم، به چند دلیل کار بسیار درستی است: ۱) خوانندگان میتوانند اطمینان کسب کنند که ما از دادهها برای رسیدن به نتایجی ناعادلانه استفاده نمیکنیم. ۲) در دسترس قرار دادن دادهها در حوزه علوم اجتماعی به محققان اجازه میدهد تا کارهای ما را تکرار کنند. ۳) تشویق کردن خوانندگان به مطالعه دادهها میتواند نکاتی را برایمان ایجاد کند که به نوشتن گزارشهای بعدی منجر شود. در نهایت خوانندگان علاقمند به دادههای شما، احتمالا بارها و بارها باز خواهند گشت.
دادهها را انسانی کنید
در حالی که بسیاری از ما فکر میکنیم که دادهها اعدادی مجزا و مستقل هستند، آنها در واقع برای اندازهگیری موارد محسوس (و اغلب انسانی) هستند. دادهها به زندگی واقعی افراد متصل هستند و وقتی با اعداد درگیر میشویم، باید نظم دنیای واقعی را که از آنها به وجود آمدهاند نیز در نظر بگیریم. بهعنوان مثال، دادههای موقعیتهای مکانی را در نظر بگیرید که در حال حاضر، در صدها میلیون تلفن همراه جمعآوری میشوند. به راحتی میتوان این دادهها را «کاملا دیجیتالی» در نظر گرفت اما این دادهها در واقع لحظاتی از زندگی شخصی ما هستند. در حالی که ممکن است هنگام خواندن دادهها در صفحات گسترده، خشک و بیاحساس به نظر برسند، اما وقتی به افراد اجازه میدهیم تا عکسهای خود را روی نقشه بگذارند و دوباره آن را منتشر کنند، حافظه آنها پاسخی قدرتمند و انسانی را تجربه میکند.
در حال حاضر، دادههای مکانی توسط بسیاری از «اشخاص ثالث» استفاده میشود؛ مانند توسعهدهندگان اپلیکیشنها، برندهای بزرگ و تبلیغاتکنندهها. در حالی که «طرفهای دوم» (یعنی همان مدیران دستگاه های مخابراتی) دادهها را در اختیار دارند و آنها را نگه میدارند، «طرف اول» (یعنی شما) دسترسی و کنترلی روی این اطلاعات ندارد. در گروه تحقیق و توسعه NYTimes، ما یک پروژه به نام OpenPaths راهاندازی کردیم که در آن به عموم مردم اجازه داده میشود تا دادههای موقعیت مکانی خود را کاوش کنند و مفهوم مالکیت داده را تجربه کنند. به هر حال مردم باید کنترل این اعداد را که بسیار نزدیک به زندگی و تجربیات خودشان است، داشته باشند. روزنامهنگاران نقش بسیار مهمی در نشان دادن انسانیتِ ذاتیِ دادهها دارند. با انجام این کار آنها این قدرت را دارند که درک عمومی را -هم از دادهها و هم از سیستمهایی که اعداد را به وجود میآورند- تغییر دهند.
هدف و حوزه عملکرد خودتان را بشناسید
هدف و حوزهی عملکرد خودتان را بشناسید؛ تفاوت زیادی بین هک کردن برای سرگرمی و هک کردن در مهندسی وجود دارد. اطمینان حاصل کنید که با افراد دارای مجموعه مهارتهای مناسب برای پروژه شما، همکاری کنید. طراحی را فراموش نکنید. کاربردی بودن، تجربهی کاربران و طراحی مناسب میتواند تاثیر بسیار زیادی در موفقیت پروژهی شما داشته باشد.