اهمیت دادن به چهرهی زبان فارسی و اساساً توجه به فرم گرافیکی زبان یکی از نکات اساسی در حفظ پیوستگی فرهنگی است که باید همیشه آن را مد نظر خود قرار دهیم.
نباید رسمالخطی را انتخاب کنیم که سبب مخدوش شدن چهرهی زبان فارسی میشود. مشابهتهای آنچه امروز مینویسم با ذخیره فرهنگی زبان فارسی بسیار مهم است.
باید توجه داشته باشیم به دلیل هنریبودن رسمالخط در گذشته و ماشینیشدن و سادهبودن رسمالخط در امروزه، اصلاح رسمالخط باید طوری صورت پذیرد که از حداکثر ظرفیتهای زبان استفاده شود. در عین حال باید توجه داشت که اگر تغییر یا اصلاحی نیز صورت میگیرد، نباید به گونهای باشد که سبب گسستی زیاد با متون کهن ما شود.
استقلال همه جا مهم است
نکتهی مهمی که باید در برخورد با زبان فارسی همواره مد نظر داشته باشیم این است که هیچ الزامی مبنی بر تبعیت زبان فارسی از رسمالخط عربی نیست. بلکه باید بگونهای کلمات را بنویسیم تا مطابق شکل زبان فارسی باشد. هرچند ورود اسلام به ایران رسمالخط عربی برای زبان فارسی عمومیت یافت امّا باید به خاطر داشته باشیم رسمالخط زبان فارسی مستقل و متفاوت با عربی است.
برای مثال کلماتی مثل اسماعیل، رحمان، زکات و... که ریشهای عربی دارند لازم نیست حتما به شکل عربی خود نوشته شود؛ اسمعیل، رحمن، زکوة و...
تنظیم قواعد بگونهای جامع
همواره قواعدی که برای رسمالخط زبان نوشته میشود باید به شکلی باشد که تا جایی که میتوان از ورود استثناء به آن جلوگیری شود. مگر آنکه خود استثناء نیز قانونمند باشد یا یه شکلی بسیار محدود وارد شود. توجه به این نکته سبب میشود تا از سردگمی فارسیزبانان و همینطور سردگمی افرادی که میخواهند این زبان را فراگیرند، جلوگیری شود.
برای اعمال این مورد باید بگونهای عمل کنیم که یا قوانین را کلیتر مطرح کنیم که موارد استثناء هم پوشش داده شوند و دیگر استثناء نباشد یا اینکه قانون را جوری اصلاح کنیم که خود استثناها نیز هدفمند و مطابق قانون اصلاح شوند. رعایت چنین مواردی و جلوگیری از ورود استثناءات اضافی به زبان برای عنصر معیارسازی چون رسانه اهمیت دو چندانی دارد. همانگونه که در نوشتار قبلی گفتیم نباید فراموش کنیم مردم ما زبان رسانهها را به عنوان زبان معیار درک میکنند.
توجه به آسانی در نوشتن و خواندن متن
قواعدی که برای رسمالخط تنظیم میکنیم باید بگونهای باشد که پیروی از آن نوشتن و خواندن را سادهتر کند. یعنی تا جایی که میتوان باید جوری قواعد را نوشت که رعایت آنها وابسته به معنی و محتوای متن نباشد.
البته این را باید به خاطر داشته باشیم که آسانی در نوشتن با آسانی در خواندن یکی نیست. به صورت تاریخی انسان تمایل دارد تا به سادهنویسی در خط روی بیاورد. همانطور که سادهکردن گفتار نیز از طبیعت انسان است. زبانشناسان این امر را «اقتصاد زبان» مینامند. اما باید دقت داشت، هرجایی که این سادهنویسی سبب ابهام در متن شود و طوری نوشته شود که خوانندگان نتوانند پیام دقیق زبان را متوجه شوند، باید از سادهنویسی دوری کرد.
مسئلهی اقتصاد زبان سبب شده که ما گاها با پدیدههایی مثل سرهمنویسی و شکستهنویسی مواجه شویم؛ در حالی که باید همواره مد نظر داشته باشیم که اصل ابهامزدایی سبب سهولت در خواندن و فهمیدن دقیق متن میشود. پس باید به این نکته توجه داشت که هرچقدر نوشتن متنی را سادهتر بگیریم، خواندن آن و فهمیدن پیام موجود، سختتر میشود. رساندن میزان یکسان بودن پیام ارسالی فرستنده و دریافتی گیرنده به بیشترین حالت ممکن هدف هر رسانهای است.
اعرابگذاری، رواج جدانویسی، علامتهای تشدید و مانند اینها درست است که سبب سختتر شدن نگارش میشود اما در بسیاری از مواقع موجب ابهامزدایی و به دنبال آن فهم راحتتر پیام میشود. از آنجایی که بحث ما در اینجا و امر روزنامهنگاری بر سر خط معیار چاپی است، تنها آسان خواندن را باید اصل بدانیم و در اولویت قرار دهیم.
هدف: یادگیری آسان زبان
قواعد زبان را باید طوری تنظیم کنیم که آموختن و استفاده از آنها برای بیشتر باسوادان جامعه ساده باشد. فاصلهگذاری میان کلمات، خواه بسیط و خواه مرکب مثل کتابخانه، داروخانه، دانشپرور، تورمزا، دفترچه و... امری مهم و حائز اهمیت است. این موارد اگر رعایت نوشت طبیعتاً منجر به بدخوانی متون و ابهام در معنای انتقالی میشود.
در زبان فارسی ما دو نوع فاصله داریم؛ یکی فاصلهی «برونکلمه» که به فاصلهی میان کلمات گفته میشود مانند: «جنگ اخیر در منطقه خسارات جبرانناپذیری را به تمام کشورها از نظر اقتصادی وارد کرده است.» این فاصله را در ماشینهای تحریر و رایانه «فاصله یک حرفی» میگویند.
نوع دوم، فاصلهی «درونکلمه» است، که بیشتر اوقات بین اجزای ترکیب و در حروف منفصل استفاده میشود. مثل: «پردرآمد، آزادمرد، خردورزی، رسمالخط، دستیافتنی.» این نوع از فاصله را «نیمفاصله» میخوانند.
رعایت قواعد فاصلهگذاری، به این علت که سبب کاستن از ابهام در متن میشود، نیاز از نشانههای ثانوی مثل اعراب را در بسیاری از موارد برطرف میسازد. همچنین توجه به فاصلهگذاری درست به حکم منطق نوشتاری امروزه ضروریتر نیز به نظر میرسد. این ضرورت به سبب حضور زبان فارسی در رسانههای الکترونیکی و فضای فناوری دیجیتال و آیتی ایجاد شده است.
توجه به این موارد باعث میشود که متن نوشتهشدهی ما متنی سالم باشد که انتقال پیام را به مخاطب میتواند بسیار ساده کند و جای هیچگونه ابهامی را باقی نگذارد.
با تمام این نکات در خط فارسی به مشکلاتی برمیخوریم که باید برای آنها راهکاری ارائه دهیم. مهمترین معضلاتی که در خط فارسی به آن برمیخوریم شامل موارد زیر میشود:
۱. بیشتر موارد موجود در جدانویسی و سرهمنویسی یکی نیستند و گونههای مختلفی از آن بین فارسیزبانان رایج است.
۲. به علت اینکه بین حرفهای الفبا و آواهای زبان معمولا مطابقت دقیقی وجود ندارد، ابهام زیادی در خط فارسی پیش میآید.
۳. رسمالخط عربی در بسیاری از مواقع با زبان فارسی مخلوط شده است که حاصل آن نگارشهای بدون قاعدهی واژگان و عبارتهای آمده از زبان عربی است.
پیوسته یا جدانویسی؛ مسئله این است!
بیایید برای امروز پیوسته یا جدانویسی واژههای موجود در زبان فارسی را کمی بررسی کنیم. در مورد کلمات موجود در زبان فارسی اصل بر جدانویسی کلمات است. هر کلمه که یک واحد مستقل معنایی را بسازد یا اینکه پیوسته نوشتن آن سبب شود که خوانندهی متن به اشتباه بیفتد و با دشواری در خواندن مواجه شود، باید به صورت جدا نوشته شود. برای مثال وارد زیر را مشاهده کنید:
شورای عالی، هماندیشی، غولآسا، چشمپوشی، رواننویس، هماکنون، دانشآموز، هماتاقی، شبنشینی، صاحبامتیاز، حقیقتجویی و...
اما حالاتی هم وجود دارد که فرم پیوستهی کلمه به مرور زمان در میان کاربران زبان فارسی جا افتاده باشد و برای آنها آشنا بنظر برسد. در گونه موارد اشکالی در سرهم نویسی کلمات وجود ندارد. چند نمونه از این مدل را با هم میبینیم:
کتابخانه، آبرو، لبخند، دانشمند، دانشنامه، دلنشین، همراه، آبدست، همسر، دلدار، آبگوشت، بزرگداشت، نانوا و...
حالت دیگر که سرهم نویسی بیاشکال است موردی است که یکی از قوانین موجود در زبان مثل قلب، ادغام، ابدال، کاهش و افزایش و تخفیف در آنها رخ داده باشد. مانند:
چلچراغ، دهخدا، گلاب، آبگرمکن، کتخدا
سومین حالت این است که جزء دوم کلمهی مرکب با «ا» و «آ» آغاز شود و همزه در تلفظ موجود نمایان نشود. در این مورد به شکل زیر کلمات را مینویسیم:
شباهنگ، دلاور، هماورد، فناوری
باید به این نکته توجه داشت که در موارد تردیدآمیز و یا زمانی که شکستهنویسی باعث تغییر شکل کلمه و همینطور اشکال در خواندن آن شود، صحیح این است که آن واژه را کاملاً به صورت جداگانه بنویسیم:
خوشامد »» خوشآمد
میتوان از این قواعد لیست بلندبالایی را برای جدا و سرهمنویسی کلمات استخراج کرد اما با درنظر داشتن همین قواعد، بدون آن لیست هم میتوان به خوبی از پس کار برآمد. شما این طور فکر نمیکنید؟!