فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی فضایی را ایجاد کرده‌اند که مخاطبانش همیشه در حسرت چیزهایی باشند که وجود خارجی ندارند. در کنار این احساس، باعث می‌شود اگر ما تنها کسی باشیم که دسترسی به آن‌ها نداشته باشیم، فکر می‌کنیم از تمام جهان عقب مانده‌ایم.

در روزهایی که اینترنت به طور کامل قطع بود، با هرکسی که صحبت می‌کردیم به دنبال راهی برای دسترسی به اینترنت بود. فرقی نداشت که نوجوانی دبیرستانی باشد یا پدربزرگی ۷۰ ساله؛ هیچکس بدون اینترنت احساس آرامش نمی‌کرد؛ هرچند که با حضورش هم چندان آرامشی در کار نیست. جدای از اینکه بسیاری از مشاغل در دنیای امروز به اینترنت نیاز دارند؛ چرا این مسئله برای همه به دغدغه‌ی بزرگی تبدیل شده بود؟ با اینکه قطعی اینرنت سراسری بود؛ اما همه‌ی ما حس می‌کردیم ممکن است اتفاقاتی بیافتد که بقیه مطلع شوند و فقط ما بی‌خبر بمانیم. دوستمان عکسی را پست کند و ما تنها کسی باشیم که آن را ندیده‌ایم و دائما در حال از دست دادن لحظاتی هستیم که بقیه زندگی می‌کنند. به این ترس از دست دادن، اصطلاحاً «سندرم فومو» می‌گویند.

سندرم فومو متعلق به عصر ما نیست؛ اما در این دوره و زمانه بیشتر از قبل گریبان جامعه را گرفته است. در نوشته‌های باستانی هم به احساس ترس از دست دادن اشاره شده‌است؛ اما به صورت علمی اولین بار در سال ۱۹۹۶ دکتر دن هرمان به این سندرم اشاره کرد. طی این سال‌ها که شبکه‌های اجتماعی گسترش یافته‌اند، مطالعات درباره‌ی فومو هم افزایش یافته‌است. شبکه‌های اجتماعی، شرایطی را فراهم کرده‌اند تا ما زندگی عادی خودمان را با زندگی غیراقعی منتشرشده در اینستاگرام دوستان و آشنایان و حتی غریبه‌هایی که چیزی از آن‌ها نمی‌دانیم، مقایسه کنیم.

فومو به این معنا است که ما همواره در حال از دست دادن چیزهای مهمی هستیم که دیگران آن‌ها را تجربه می‌کنند. این سندرم بیشتر از همه این احساس را ایجاد می‌کند که لازم است در جریان همه چیز قرار بگیریم. نکند جشن تولد یک بلاگر ترکیه‌ای را از دست بدهیم در حالی که تمام دوستانمان در جریان ثانیه به ثانیه‌اش بوده‌اند یا فامیلی که چدسال یکبار هم نمی‌بینیمش، عکسی بگذارد و ما نبینیم. ترس از دست دادن با این شدت، چیزی نبود که نسل‌های پیشین آن را تجربه کرده باشند. در نهایت چه می‌شود؟ هرکدام از ما به تنهایی این حس را داریم که همه‌ی جهان زندگی خوبی دارند، پیشرفت کرده‌اند و فقط من نه تفریحی دارم و نه رشد و موفقیتی کسب کرده‌ام. یک فرد کاملاً عقب افتاده از حرکت سریع دنیا که همیشه یک چیزهایی کم دارد.

چه مواردی در ایجاد سندرم فومو، دخیل هستند؟

شبکه‌های اجتماعی:

همان‌طور که پیشتر اشاره شد، شبکه‌های اجتماعی نقش موثری در افزایش این سندرم داشته است. شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود فومو را تجربه کنیم و هم‌زمان هم، فومو به عنوان مکانیزمی عمل می‌کند که باعث می‌شود بیشتر از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنیم؛ مثل یک دور باطل. تحقیقات نشان می‌دهد که نوجوانانی که دچار افسردگی هستند، بیشتر تمایل دارند از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند.

سن و جنسیت:

مطالعات نشان می‌دهد افراد در هر سنی می‌توانند فومو را تجربه کنند، به خصوص اگر از تلفن‌های همراه هوشمند استفاده کنند. با این وجود نوجوانان و جوانان بیشتر مستعد تجربه فومو هستند؛ به خصوص نوجوانای دختری که دچار افسردگی هستند با فومو هم درگیر هستند. دیدن پست های دوستان و دیگران در رسانه های اجتماعی می تواند منجر به مقایسه و ترس شدید از دست دادن چیزهایی شود که همسالان خود تجربه می کنند. فومو آسییب‌های زیادی به نوجوانان وارد می‌کند و باعث می‌شود آن‌ها دچار اضطراب، افسردگی، عزت نفس پایین و حتی رفتارهای پرخطر شوند.

رضایت از زندگی:

ترس از دست دادن با رضایت پایین از زندگی و برآورده نشدن نیازها، ارتباط مستقیمی دارد. فومو باعث می‌شود از اوضاع زندگی‌مان راضی نباشیم و فقط تلاش کنیم به جایی شبیه تصویر زندگی دیگران برسیم.

راه‌های رهایی از سندرم فومو

برای کنترل فومو و ترس از دست دادن، راهکارهایی وجود دارد که در ادامه به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود.

استفاده از شبکه‌های اجتماعی را به حداقل برسانید:

شبکه‌های اجتماعی راه حل فومو نیست؛ فقط فرار موقت از یک موقعیت بد به یک موقعیت بدتر است. به جای ارتباطات مجازی، خوب است که ارتباطات حقیقی برقرار کنید و احساس تعلق خاطری خارج از تلفن همراه و دنیای مجازی داشته باشید. هرزمانی که ترس از دست دادن را بیشتر حس کردید، اینترنت را خاموش کنید و با دوستانتان به پیاده روی بروید یا حتی زمانی را به تنهایی بگذرانید، فعالیت‌های اجتماعی داوطلبانه انجام دهید و برای تأکید بیشتر، تلاش کنید جلوی غرق شدنتان در شبکه‌های مجازی را بگیرید.

خاطراتتان را در دفتر یادداشت کنید:

بسیاری از مردم از شبکه‌های اجتماعی برای ثبت خاطرات روزانه استفاده می‌کنند. ممکن است شما هم مایل به این کار باشید ولی احساس کنید اتفاقات زندگی‌تان به اندازه‌ای جالب نیست که بخواهید با دیگران به اشتراک بگذارید؛ اما به هرحال ثبت خاطرات را دوست دارید. تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که به جای شبکه‌های اجتماعی خاطرات مسافرت خانوادگی، گردش با دوستان و حتی روزمرگی‌هایتان را در یک دفتر یادداشت کنید. این کار علاوه بر اینکه به خودتان کمک می‌کند؛ باعث می‌شود کسانی که شبکه‌های اجتماعی شما را دنبال میکنند، کمتر زندگی خودشان را با زندگی شما مقایسه کنند. با یک تیر به دو نشان زده‌اید.

سم‌زدایی دیجیتال:

لازم است در تمام شبکه‌های اجتماعی موجود، فعال باشیم؟ یا صفحات و کانال‌های زیادی را دنبال کنیم؟ حتی به طور موقت هم که شده، مدتی از حساب شبکه‌های اجتماعی خود خارج شوید. آن‌هایی که نگه داشته‌اید را مجدد بازبینی کنید. بلاگرها، صفحات و افرادی که آورده‌ای برایتان ندارند و محتوای مفیدی تولید نمی‌کنند را دنبال نکنید و فقط کسانی را نگه دارید که آسیبی به ذهن و روحتان نمی‌زنند. به جای آن‌ها که حذف کرده‌اید، کسانی را به شبکه‌های اجتماعی و البته زندگی‌تان اضافه کنید که تمرکز و توجه‌تان را به مسائل مثبت و دارای اهمیت جلب کنند.

قدردانی کنید:

ممکن است این حرف کلیشه‌ای باشد ولی از درستی آن کم نمی‌کند. معمولا ما قدر و ارزش دانسته‌هایمان را نمی‌دانیم و به جای آن چشممان به زندگی بقیه است یا همان «مرغ همسایه غاز است». به جای تمرکز بر زندگی بقیه، بابت دستاوردها و داشته‌هایتان شکرگزار و قدردان باشید. این کار اثرات مثبت ذهنی بسیاری دارد و به مرور این ترس از دست دادن را از بین می‌برد.

در آخر لازم است باز بر این نکته تاکید کنیم که فومو فقط مختص نوجوانان نیست و هرکسی در هر موقعیتی ممکن است این احساس را تجربه کند؛ پس این راهکارها می‌تواند برای همه مفید باشد.