عموم مردم، متخصصان و روزنامهنگاران معتقدند که اعداد، سخت و قضاوتها، نرم هستند. یعنی وقتی عدد یا آماری را میبینیم، آن را عینی، دقیق و غیرقابل انکار میدانیم. با این حال وقتی میشنویم که کسی «فکر میکند...» یا «معتقد است...» ذهن شکاک ما بیدار میشود. اغلب اعداد کمتر از آن چیزی هستند که ما فکر میکنیم. معیارهای اساسی مانند تورم یا بدهی به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی، بعد از بازنگریها به شدت تغییر میکنند و در برخی مواقع جعلی بودن اعداد و ارقام فاش شدهاست.
ما همانطور که دیدگاه یک فرد را به عنوان یک روایتکننده و تحلیلگر زیر سوال میبریم، باید اعداد و ارقام را هم مورد بررسی جدی قرار دهیم!
چرا و چگونه از آمار استفاده میشود
دلایل زیادی وجود دارد که چرا اعداد و آمار بسیار محبوب هستند، اما شاید مهمترین آنها این باشد که به ما اجازه میدهند راجع به چیزهایی صحبت و تصمیمگیری کنیم که از قبل راجع به آنها اطلاعات نداشتیم. یک مثال مهم برای این مطلب، رتبهبندی اعتبار اوراق قرضه است که در آن کشورها دارای رتبههای مختلفی هستند. این رتبهبندی به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که تصمیم بگیرند پول خود را سرمایهگذاری کنند یا نه.
بدون این رتبهبندی، سرمایهگذار هیچ سیگنال، اطلاعات و مبنایی برای تصمیمگیری راجع به سرمایهگذاری نخواهد داشت. این رتبهبندی به سرمایهگذار اجازه میدهد تا کشورهایی که ممکن است هیچ اطلاعاتی از آنها نداشته باشد را دستهبندی کند و براساس آن اطلاعات اقدام به سرمایهگذاری کند. برای مثال اگر کشور قبرس از رتبه خوبی برخوردار باشد، سرمایهگذاران اوراق قرضه میخرند بدون اینکه بدانند این کشور کجاست، آیا کشور مستقل است یا وابسته به کشور دیگری است، سرمایه و صادرات اصلی این کشور چیست یا حتی ممکن است نام واحد پولی این کشور را هم ندانند.
درست است که اعداد همیشه دقیق نیستند اما به هرحال برخی از اطلاعاتی که در گزارشهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند از هواشناسی گرفته شدهاند. منظور این است که در هواشناسی ما واقعاً راههایی برای اندازهگیری بارش، دما و باد داریم. این پدیدهها وجود دارند! صرف نظر از اینکه ما آنها را اندازهگیری کنیم یا نه. اما این مسئله درمورد تمام چیزهایی که اندازه گیری میکنیم صادق نیست.
اندازهگیریِ ارقام غیرقابل اندازهگیری
هیچ راهی برای قرار دادن یک معیار اندازهگیری برای تعیین رتبه A برای سرمایهگذاری از یک کشور وجود ندارد. سایر پدیدههای ذهنی هم همین گونه هستند. مثلاً «فساد» را درنظر بگیرید. فساد یکی از چیزهای انکارناپذیر و مهم است و در خط مقدم مطالبی است که یک خبرنگار باید راجع به آن بنویسد و گزارش دهد اما به هیچ عنوان نمیتوان سطح فساد را بصورت عینی سنجید.
فساد بصورت پیدا و پنهان صورت میگیرد و میتوان استدلال کرد میزانِ قابل قبول بودن یا نبودن آن بستگی به موقعیتهای خاص، محیط فرهنگی و تنوع قوانین دارد. با این حال، رتبهبندیهای بسیاری وجود دارند که تصویری از فساد در کشورهای مختلف را نشان میدهند. برای درک بهتر این موضوع بیایید مثالی را بررسی کنیم:
اگر یک فرد اروپایی را به صورت تصادفی در خیابان انتخاب کنید و از او بپرسید «به نظر تو کشور نیجریه چقدر فاسد است؟» و آن شخص بگوید «اوه، کشور خیلی فاسدی است، من فکر میکنم مردم آفریقا به اندازه مردم اروپا از قوانین پیروی نمیکنند» شما احتمالاً این مطلب را به دلیل تعصب، غیرقابل گزارش کردن میدانید.
اما اگر سازمانی مانند سازمان شفافیت بین الملل (TI)، ۱۰۰۰ نفر را به یک نظرسنجی دعوت کند و از آنها بخواهد که به فساد در کشور سوئد از ۱ تا ۱۰ نمره بدهند، این عدد و درکی که این افراد از فساد در آن کشور دارند به خبر اصلی روزنامهها تبدیل میشود!
این شاخصها برای تأثیرگذاری ایجاد میشوند. از طریق این آمار روزنامهنگاران شرایط سیاسی و اجتماعی کشورها را مورد بررسی قرار میدهند. اما حقیقت این است که:
شاخص درک فساد فقط یک شاخص ذهنی است که نشاندهنده تعصبات مردم درمورد حکومت در کشورهای فقیر است! فساد قابل مشاهده نیست؛ مانند بسیاری دیگر از پدیدههای سیاسی و اجتماعی که قابل مشاهده نیستند. بنابراین گزارش نوشتن براساس آن دادهها بدون توضیح دادن درمورد نحوه تولید دادهها اشتباه است. همچنین باید اعداد و ارقام از سمت روزنامهنگار مورد بررسی دقیق قرار بگیرد.
بررسی حقیقت یک آمار
بررسی واقعیت یک آمار به چیزی بیشتر از بررسی یک ادعا از طریق مراجعه به اعداد و ارقام نیاز دارد. در سال ۲۰۱۴، The Economist یک گزارش منتشر کرد در رابطه با ترفندهای دروغگویی که توسط مسئولین رتبهبندی، شاخصها و دیگر آمار استفاده میشوند.
روزنامهنگاران میتوانند از محققان و مؤسساتی که از این اعداد در کار خود استفاده میکنند، کمک بگیرند زیرا معمولاً خودشان بهتر ضعف کارشان را میدانند. اولین سؤال سادهای که روزنامهنگار باید از خود بپرسد این است که:
- آیا این پدیده بصورت عینی قابل مشاهده است؟ -مثلاً بین ثبت میزان بارندگی و میزان شادی یک ملت تفاوت وجود دارد!-
- اعداد چطور به دست آمدهاند؟ -مثلاً به دست آوردن تعداد قربانیان تجاوز در مقایسه با اتومبیلهایی که از عوارضی رد میشوند بسیار سختتر است-
- چه کسی این اعداد را به دست آوردهاست؟ -بررسی شخص به شما این امکان را میدهد که بررسی کنید آمار مغرضانه به دست آمده اند یا خیر-
همانطور که ما تحلیل افراد را مورد بررسی قرار میدهیم باید اعداد و ارقام را هم مورد بررسی قرار دهیم.
تاثیر گزارشهای آماری
گزارش درمورد شاخصههای ذهنی، پیامدهایی واقعی دارند. وانمود کردن به اینکه میتوان چیزی را دقیق اندازهگیری کرد درحالی که نمیشود، نتایج مخربی دارد؛ چون ممکن است افراد را بصورت جدی گمراه و توهم دانایی ایجاد کند. درنهایت این اعداد میتوانند به تصمیمهای بسیار بدی منجر شوند.
یکی از این تصمیمات بد، سال ۲۰۱۵ گرفته شد. زمانی که سازمان رفتار مالی بریتانیا، بانک Beirut را به دلیل عدم کنترل کافی علیه پولشویی و سایر جرایم مالی، جریمه کرد. به عنوان بخشی از این تصمیم، این سازمان بانک را از پذیرش مشتریان حوزههای قضایی فساد (رده بالا) منع کرد. اما هیچ اندازهگیری عینی برای اینکار وجود نداشت. پس به دومین مشکل خوردند: «شاخص تعیین فساد TI»
همانطور که تحلیلگران در آن زمان گفتند، همبستگی نزدیکی بین سرانه تولید ناخالص داخلی یک کشور و رتبه آن در فساد وجود دارد. بنابراین کشورهای کم درآمد خدمات بانکی کشورهای پردرآمد را دریافت نمیکردند، صرفاً به این دلیل که TI مشکوک بود که این کشورها که درآمد پایینتری دارند، فاسدتر هستند!
گزارش فساد چیزی است که ما باید همراه با سایر شاخصهها و مشکلات جهانی مثل قاچاق، مواد مخدر و .. روی آن تمرکز کنیم.
همیشه انگیزهای برای برجسته کردن یک مشکل وجود دارد!
برای مبارزه با گزارشهای سطحی و اجتناب از تأثیرات منفیِ آن، روزنامهنگاران باید عمیقتر اعداد را بررسی کنند و استراتژی زیر را درپیش بگیرند:
- تماس با محققان و کارشناسان آن زمینه داشته باشید
- نگاهی فراتر از اعداد و ارقام. به دنبال داستان پشت این اعداد باشید
- از خودتان بپرسید اگر معیاری متفاوت، یا منبع متفاوتی استفاده کنید، داستان چگونه خواهد شد.
روزنامهنگاران با کاوش عمیقتر و نگاهی فراتر از اعداد ساده، میتوانند گزارشهای دقیق و جامعتری درمورد مسائل اجتماعی ارائه دهند. روزنامهنگاران درصورت مواجهه با آماری درمورد فساد، بیکاری و... باید به صورت انتقادی به آمار فکر کنند و بررسی کنند که اعداد چطور به دست آمدهاند.