در قسمت قبلی مقاله به تعریف مغالطهی اعتباری یا اعتبارنامه پرداختیم و با برخی از مثالهای آن نیز آشنا شدیم؛ در این قسمت در مورد روش پاسخ به این مغالطه و شیوهی اجتناب از آن صحبت خواهیم کرد.
چگونه به مغالطهی اعتبارنامه پاسخ دهیم
برای پاسخ به استفاده از مغالطهی اعتبارنامه، میتوانید از ترکیبی از تکنیکهای زیر استفاده کنید:
به استدلال غلط اشاره کنید. مهمتر از همه، این معمولاً مستلزم اشاره به این نکته است که فقط به این دلیل که شخصی که استدلالی را ارائه کرده فاقد اعتبار خاصی است، به این معنی نیست که استدلال او لزوماً اشتباه است.
بحث را به بحث اصلی هدایت کنید. به عنوان مثال، این میتواند شامل گفتن چیزی مانند «آیا میتوانیم به جای حملهی شخصی به منبع آن، بر خود استدلال که در اینجا مهم است، تمرکز کنیم؟».
نشان دهید که منبع استدلال اصلی دارای تخصص مرتبط است. به عنوان مثال، میتوانید به این نکته اشاره کنید که اگرچه منبع تحصیلات رسمی در زمینهای ندارد، اما از طریق روشهای دیگر تجربهی کافی در این زمینه دارد. هنگام انجام این کار، همچنین میتوانید با فردی که از مغالطهی اعتبارنامه استفاده کرده است صحبت کنید تا بفهمید آنها چه چیزی را دارای اعتبار مناسب میدانند و چرا.
توضیح دهید که چرا در این مورد اعتبارنامه ضروری نیست. به عنوان مثال، اگر کسی بگوید که شما نباید از اشتباهی انتقاد کنید که در زمینه آن متخصص نیستید، میتوانید بیان کنید که خطا به اندازهی کافی واضح است که تخصص لازم نیست (به عنوان مثال، با گفتن «من یک مکانیک ماشین نیستم، اما اگر ببینم یکی از آنها به دیوار کوبیده شدهاست، میدانم که مشکلی وجود دارد.»). هنگام انجام این کار، میتوانید با طرف مقابل نیز صحبت کنید تا بفهمید چرا آنها فکر میکنند اعتبار فرد برای این وضعیت ضروری است.
مشکلات احتمالی را با تکیه بر اعتبارنامهها نشان دهید. به عنوان مثال، میتوانید به این نکته اشاره کنید که اغلب کارشناسان معتبر در یک حوزه، ممکن است با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند.
اینکه کدام تکنیک برای استفاده در موقعیت شما مناسب است به عوامل مختلفی بستگی دارد، مانند اینکه چه کسی از مغالطهی اعتبارنامه استفاده میکند، و اینکه آیا آنها آن را به سمت شما یا شخص دیگری که به نوعی با بحث مرتبط است، هدایت میکنند.
علاوه بر این، هنگام پاسخ به مغالطهی اعتبارنامه، مهم است که توجه کنید هر ذکر اعتبار، شامل مغالطهی اعتبارنامه نمیشود و این اعتبارنامهها میتوانند در بسیاری از موارد مرتبط و مناسب باشند. به عنوان مثال، هنگام بحث در مورد انتقاد افراد عادی از یک پدیدهی علمی تثبیت شده، ممکن است ذکر این نکته مهم باشد که فقدان تخصص آنها در این زمینه میتواند به این معنی باشد که آنها از پدیدهی مورد نظر سوء برداشت میکنند.
علاوه بر این، حتی اگر یک استدلال شامل مغالطهی اعتبارنامه باشد، نتیجه آن ممکن است همچنان درست باشد. به عنوان مثال، اگر کسی بگوید که این توصیهی خاص باید بد باشد، فقط به این دلیل که شخصی که آن را ارائه کرده است در زمینه مربوطه تخصص ندارد، حتی اگر استدلال او در کل اشتباه باشد، ممکن است باز هم حرفش درست باشد.
در نهایت، توجه داشته باشید که اگر شخصی که از این مغالطه استفاده میکند، آن را با سایر استدلالهای نادرست، مانند حملات توهین آمیز شخصی، ترکیب کند ممکن است مجبور شوید به آنها نیز پاسخ دهید.
چگونه از به کاربستن مغالطهی اعتبارنامه جلوگیری کنیم
راه اصلی برای جلوگیری از به کاربستن مغالطهی اعتباری، تمرکز بر پرداختن به استدلالها به جای اعتبار افرادی است که آنها را ایجاد میکنند، مگر اینکه دلیل قانعکنندهای برای انجام این کار وجود داشته باشد. اگر فکر میکنید که پرداختن به اعتبارنامهها، علاوه بر پرداختن به خود استدلال یا به جای انجام این کار، مرتبط است، میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
عبارت خود را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، به جای گفتن «این شخص اعتبار مناسبی ندارد، بنابراین آنچه میگوید باید اشتباه باشد.» شما میتوانید چیزی مانند «این شخص اعتبارنامه مناسبی ندارد، بنابراین من در مورد اعتماد به آنچه که میگوید محتاط هستم (اگرچه ممکن است در آن حقیقت وجود داشته باشد).». این کلید اجتناب از مغالطهی اعتباری است، زیرا مغالطه زمانی رخ میدهد که یک استدلال به طور کامل به عنوان اشتباه یا بیاهمیت، صرفاً به دلیل نداشتن اعتبار رد شود.
توضیح دهید که چرا فکر میکنید اعتبارنامهها در این مورد مرتبط هستند. به عنوان مثال، میتوانید بگویید «من به اندازه کافی برای ارزیابی شواهد در این زمینه نمیدانم، بنابراین تصمیم میگیرم به گفتههای کارشناسان تکیه کنم.». این می تواند به حمایت از تصمیم شما برای ذکر اعتبارنامه کمک کند، اگرچه به جلوگیری از مغالطهی اعتبارنامه کمک نمیکند، زیرا ممکن است حتی اگر اعتبارنامه مورد نظر مرتبط باشد، رخ دهد.
توضیح دهید که چرا فکر میکنید شخص مورد نظر فاقد اعتبارنامه مناسب است. هنگام انجام این کار، ممکن است توضیح دهید که در این مورد چه اعتباری مناسبی در نظر میگیرید و چرا. این همچنین میتواند به حمایت از تصمیم شما برای ذکر اعتبارنامه کمک کند، اگرچه به جلوگیری از مغالطهی اعتبارنامه نیز کمک نمیکند، زیرا ممکن است صرف نظر از اینکه شخص مورد نظر دارای اعتبارنامه مناسب است یا خیر، رخ دهد.
بعلاوه، اگر در حین بحث با شخصی اعتبارنامه را وسط بیاورید، ممکن است خوب باشد که از طرف مقابل نظرش را در مورد موضوع بپرسید؛ برای مثال در مورد اینکه آیا او معتقد است که در این موقعیت خاص اعتبار لازم است یا خیر. علاوه بر این، میتوانید توضیح دهید که ذکر اعتبار یک فرد به معنای حملهی شخصی نیست و پیشینه او را فقط به این دلیل ذکر میکنید که مستقیماً به استدلال مورد نظر مربوط میشود.
مغالطهیهای مرتبط
دو مغالطه که ارتباط نزدیکی با یکدیگر و مغالطهی اعتباری دارند، یکی توسل به مرجعیت است. این مغالطه زمانی اتفاق میافتد که ادعا شود استدلالی لزوماً درست است، صرفاً به این دلیل که توسط شخصی که به عنوان یک مرجع تلقی میشود، مطرح شده است. دومین مغالطه درخواست تجدیدنظر به دستاوردها است که زمانی اتفاق میافتد که ادعا میشود استدلالی لزوماً درست است، صرفاً به این دلیل که توسط فردی با دستاوردهای خاص ارائه شده است. این مغالطهها را میتوان برعکس مغالطهی اعتبارنامهها در نظر گرفت، زیرا مغالطهی اعتبار بر این فرض استوار است که فقدان اعتبار به معنای این است که کسی لزوماً اشتباه میکند، در حالی که توسل به مقامات/موفقیتها بر این فرض استوار است که وجود اعتبارنامهها یعنی کسی لزوماً درست میگوید.
مغالطهی اعتبارنامه را میتوان همراه با توسل به مقام/دستاوردها استفاده کرد، در مواردی که شخصی که از مغالطهی اعتبارنامه برای رد یک موضع خاص استفاده میکند، به طور همزمان از این درخواستها برای حمایت از یک موضع مخالف استفاده میکند. علاوه بر این، شخصی که از این مغالطات استفاده میکند ممکن است از توسل به مرجعیت کاذب نیز استفاده کند، در شرایطی که مرجعی که استدلال او از آن حمایت میکند، به دلایلی دارای اعتباری است که نامعتبر است.