مغالطهی تعاقب در بسیاری از گزارههای ما دیده میشود و بسیاری از افراد سیاسی هم با استفاده از این گزاره سعی در فرار کردن از پاسخگویی دارند. در قسمت قبلی، با انواع این مغالطه و کاربردهای مختلف آن آشنا شدیم؛ در این قسمت روش پاسخ به آن را بیان خواهیم کرد و خواهیم گفت چگونه میتوان استفاده از آن را در گزارههای خود به حداقل رسانیم. پیشنهاد میکنم اگر هنوز شماره قبلی را مطالعه نکردهاید ابتدا آن را به صورت کامل بخوانید و سپس به سراغ این قسمت برگردید.
پیروزی با یک لیوان لیموناد / مغالطهی تعاقب در گفتوگوها
چگونه به مغالطهی تعاقب پاسخ دهیم؟
به منظور پاسخ به مغالطهی post hoc ergo propter hoc، ابتدا باید تشخیص دهید که از آن استفاده شده است. برای تعیین اینکه آیا این استدلال در این مورد صادق است یا نه، باید در نظر بگیرید که آیا شخص تنها به این دلیل که رویدادی پیش از دیگری اتفاق افتاده، به طور ضمنی یا صریح بیان کرده است که رویداد اول باعث رویداد دوم شده است. هنگام انجام این کار، در نظر گرفتن موارد زیر میتواند به شما کمک کند تا وضعیت را ارزیابی کنید:
- آیا گفتهاند که لزوماً بین وقایع مورد نظر رابطه سببی وجود دارد یا گفتهاند که وجود ارتباط میان آنان ممکن است؟
- آیا آنها علاوه بر ترتیب وقوع، مدرکی دال بر وجود ارتباط سببی بین وقایع ارائه کردند؟
سپس، میتوانید از طرف مقابل بخواهید که استدلال خود را شرح دهد و شما نیز در رابطه با ملاحظات خاصی که ذکر کرده است، از وی سؤال کنید. انجام این کار چندین مزیت دارد؛ اولاً، به شما کمک میکند مطمئن شوید که استدلال آنها را به درستی درک کردهاید، در نتیجه تعیین کنید که آیا استدلال واقعاً اشتباه است یا خیر. دوماً، اگر استدلال اصلی غلط باشد، اما در صورت اصلاح ممکن است منطقی به نظر برسد، با این کار شخص را ترغیب میکنید تا اطلاعات مربوطه را اضافه کرده یا استدلال خود را بر این اساس بیان کنند. سوماً، اگر استدلال واقعاً غلط است و نمیتوان آن را از لحاظ منطقی به درستی بیان کرد، درخواست از شخص برای توضیح استدلال خود میتواند به آنها کمک کند تا خطای خود را ببینند. در نهایت، پرسش از طرف مقابل در مورد استدلالش نشان میدهد که شما واقعاً در تلاش برای درک آنها هستید. این امر میتواند منجر به گفتگویی سازندهتر شود و در نتیجه، فرد تمایل بیشتری برای تغییر عقیدهاش داشته باشد.
همچنین، شما می توانید مستقیما با استفاده از استدلال آنها به موضوع اشاره کنید. برای انجام این کار بایستی صراحتاً فرضیۀ اشتباهی که پایه و اساس استدلال آنهاست را به طور خلاصه بیان کنید (اگر A قبل از B اتفاق افتادهاست، A باعث B شدهاست) و با استفاده از مثالهای مرتبط برای نشان دادن مسائل مربوط به آن، توضیح دهید که چرا فرض اشتباه است.
در هنگام انجام این کار، جستجوی سایر اطلاعات علی بالقوه نیز ممکن است سودمند باشد. به عنوان مثال، میتوانید این احتمال را در نظر بگیرید که رویداد دوم باعث سومین رویداد شده است، این دو رویداد توسط یک رویداد سوم مشترک ایجاد شدهاند، یا اینکه این دو رویداد به هم مرتبط نیستند.
در نهایت، هنگام پاسخ به مغالطهی تعاقب بهتر است این نکته را به خاطر داشته باشید که که صرفاً به این دلیل که یک استدلال اشتباه است، به این معنی نیست که نتیجهگیری آن لزوماً غلط است و فرض کردن خلاف این موضوع، به خودی خود اشتباه است. این بدان معنی است که حتی اگر استدلال شخصی در مورد ارتباط بین دو رویداد اشتباه باشد، این لزوماً به این معنی نیست که رابطهای میان آن دو رویداد وجود ندارد.صرفاً به این دلیل که یک استدلال اشتباه است، به این معنی نیست که نتیجهگیری آن لزوماً غلط است.
به طور کلی، برای پاسخ به مغالطهی تعاقب میتوانید از شخصی که از این استدلال استفاده کرده است، بخواهید که در مورد استدلالش توضیح دهد و یا (با استفاده از مثالهای مرتبط) به او توضیح دهید که چرا این استدلال غلط است. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که حتی اگر یک استدلال از مغالطهی post hoc استفاده کند، این مورد لزوماً بدین معنا نیست که رابطۀ علی میان آنها وجود ندارد.
چگونه از مغالطهی post ho بپرهیزیم؟
برای اینکه از استفاده از مغالطهی تعاقب اجتناب کنید، بایستی موقعیتهایی را شناسایی کنید که فکر میکنید بین دو رویداد یک رابطۀ علی وجود دارد (یعنی یک رویداد باعث دیگری شده است). سپس، از خودتان بپرسید که چه مدرکی دال بر این موضوع دارید و مطمئن شوید تنها به این دلیل که یک رویداد پیش از دیگری رخ داده است، استدلال نمیکنید که یکی باعث دیگری شدهاست.
برای اینکه در انجام این کار به خودتان کمک کنید، میتوانید خلاصهای از استدلالتان را، از لحاظ فرضیهها و نتیجهگیری، بیان کنید تا بتوانید مشخص کنید که آیا استدلال کردهاید که علیتی میان دو رویداد وجود دارد یا خیر و اگر چنین است، پس چه مدرکی در تأیید این موضوع ارائه کردهاید. همچنین میتوانید احتمال وجود روابط علّی دیگر را نیز بررسی کنید؛ به عنوان مثال، میتوانید بررسی کنید که دو رویداد مورد نظر توسط یک رویداد سوم مشترک ایجاد شدهاند.
این مورد میتواند هم برای استدلال هایی که اکنون میخواهید مطرح کنید و هم برای استدلالهایی که در گذشته مطرح کردهاید، سودمند باشد، چرا که استدلالهای گذشته ممکن است همچنان بر تفکر شما تأثیر گذاشته باشد و تجزیه و تحلیل آنها میتواند به شما در شناسایی نقصهای استدلالتان کمک کند.
اگر متوجه شدید که استدلال post hoc را به کار برده و یا در شرف استفاده از آن هستید، میتوانید استدلال خود را پس بگیرید و یا آن را اصلاح کنید. به عنوان مثال، میتوانید عبارت آن را به گونهای تغییر دهید که عدم قطعیت را به طرف مقابلتان منتقل کند.
به طور کلی، به منظور اجتناب از مغالطهی تعاقب، بایستی موقعیتهایی را شناسایی کنید که فکر میکنید بین دو رویداد یک رابطۀ علی وجود دارد (یعنی یک رویداد باعث دیگری شدهاست). سپس، از خودتان بپرسید که چه مدرکی دال بر این موضوع دارید و مطمئن شوید تنها به این دلیل که یک رویداد پیش از دیگری رخ داده است، استدلال نمیکنید که این رویداد باعث دیگری شدهاست.
نظر شما