تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۸

تهران- ایرنا مدرسه- شایعات و اطلاعات نادرست، همراهِ همیشگی شرایط اضطراری هستند. «عدم اطمینان» و «اضطراب» دو عنصر اصلی در موقعیت‌های اضطراری هستند که باعث می‌شوند مردم اطلاعات مشکوکی از خودشان اختراع و تکرار کنند. یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای باید از قبل برای چنین شرایطی آمادگی داشته باشد تا بتواند از پخش شایعات جلوگیری کند.

«روزنامه‌نگاران هیچ‌گاه نباید موضوعی را پیش‌فرض درنظر بگیرند. آن‌ها باید همیشه مطالب را بررسی و تأیید کنند تا فقط اطلاعات و اخباری که صحت دارند باقی بمانند.»

زمان زیادی از زلزله‌ای به بزرگی 8.1 ریشتر در شمال هند نگذشته بود که خبر فروریختن 4000 ساختمان در یک شهر منتشر و اعلام شد که باعث «تلفات بی‌شماری» شده‌است. گزارش‌های دیگر نشان می‌داد که ساختمان اصلی دانشگاه و دادگاه عالی هم فروریخته است. زمانی که زمین لرزه‌ای به بزرگی 9 ریشتر شمال شرق ژاپن را لرزاند هم وضعیتی مشابه وضعیت هند پدید آمد. مردم شنیدند که به دلیل انفجار در تأسیسات یک شرکت نفتی، باران سمی می‌بارد و نیروهای امدادی امکان پخش کمک و تجهیزات در داخل کشور را ندارند.

تمام آن‌ها شایعات دروغین بودند؛ تک تک آن‌ها!

این یک حقیقت مهم است که شایعات و اطلاعات نادرست، همراهِ همیشگی شرایط اضطراری هستند. آن زلزله در هند سال 1934 رخ داد، بسیار قبل از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی اما زلزله‌ی ژاپن در سال 2011 رخ داد. هردو زمین‌لرزه منجر به پخش شایعات شدند به این علت که «عدم اطمینان» و «اضطراب» دو عنصر اصلی در موقعیت‌های اضطراری هستند که باعث می‌شوند مردم اطلاعات مشکوکی از خودشان اختراع و تکرار کنند.

مقاله‌ای در Psychology Today منتشر شده‌است که این موضوع را به شکل دیگری بیان می‌کند:« ترس، شایعه‌سازی ایجاد می‌کند. هرچه یک گروه اضطراب جمعی بیشتری داشته باشند، تمایل بیشتری به راه‌اندازی کارخانه‌ی شایعه‌سازی خواهند داشت.»

در دنیای شبکه‌ای امروزی، مردم به عمد اطلاعات جعلی و شایعات را به عنوان شوخی منتشر می‌کنند تا «لایک» و فالوور جذب کنند یا صرفاً با ایجاد وحشت توجه جلب کنند. درنتیجه کار صحت‌سنجی در شرایطی که ارائه اطلاعات دقیق اهمیت بالایی دارد بسیار سخت می‌شود. در یک فاجعه، چه علت آن طبیعی باشد و چه انسانی، خطر عدم دقت بالاتر می‌رود. به معنای واقعی کلمه موضوع مرگ و زندگی درمیان است.

با این حال، درمیان سروصداها و حقه‌ها، همیشه یک سیگنال قوی وجود دارد که اطلاعات مهم و ارزشمندی را در معرض دید قرار می‌دهد. هنگامی که یک پرواز US Airways مجبور به فرود اضطراری در رودخانه هادسون شد، مردی که در یک کشتی بود توانست در لحظه، عکس مهمی را ثبت کند.

در مکان‌هایی که خبرنگاران دسترسی کمی دارند یا اصلاً دسترسی ندارد و نیروهای امدادی قادر به فعالیت فوری نیستند، «مردم» بسیار ارزشمند هستند. امروزه این شاهدان و حاضرین، اغلب به دنبال تلفن همراه خود می‌روند تا آن‌چه را که می‌بینند ثبت کنند و به اشتراک بگذارند. این فرد می‌تواند یک نظاره‌گر در قایق یک رودخانه باشد یا مردی باشد که به تازگی از یک سانحه‌ی هوایی دور شده است. مانند این مثال در سال 2013:

در توییت نوشته شده: «من در SFO (فرودگاه بین‌المللی سان فرانسیسکو) فرود آمدم. دم هواپیما کنده شده است. همه خوب بنظر می‌رسند. من خوبم. سوررئال بود...»

مردم برای ارائه‌ی اطلاعات معتبر و به موقع به منابع رسمی مانند سازمان‌های خبری و نیروهای دولتی متکی هستند. در عین حال، این سازمان‌ها و موسسات به طور فزاینده‌ای به مردم و جمعیت احتیاج دارند تا منابع جدید و اطلاعات جدید و مهمی برایشان ارائه کنند. هنگامی که این نیازها به درستی کنارهم قرار بگیرند یک چرخه‌ی مهم ایجاد می‌شود:

  • منابع رسمی (سازمان‌های دولتی، سازمان‌های غیردولتی، سازمان‌های خبری) اطلاعات حیاتی را در مواقع ضروری ارائه می‌کنند و از نزدیک با افرادی که در محل هستند (اولین کسانی که شرایط اضطراری را مشاهده و تجربه کرده‌اند) همکاری می‌کنند.

برای دستیابی به این هدف، روزنامه‌نگاران و کارمندان سازمان‌ها، مثلاً در اورژانس یا آتش‌نشانی، باید در استفاده از رسانه‌های اجتماعی و سایر منابع برای جمع‌آوری و صحت‌سنجی اطلاعات تبحر پیدا کنند. آن‌ها به ابزارهای قابل اعتماد و تکنیک‌هایی آزمایش‌ شده و واقعی نیاز دارند و باید  تمام موارد ذکر شده را قبل از وقوع فاجعه‌ی اطلاعاتی به دست آورند.

این کاری است که بسیاری از اتاق‌های خبر و سازمان‌ها موظف به انجام آن هستند. خوشبختانه ابزارها و فن‌آوری‌هایی در سال‌های اخیر پدید آمده‌اند که هرکسی را قادر می‌سازد تا بر هنر راستی‌آزمایی و صحت‌سنجی تسلط پیدا کند. این فناوری‌ها هرروز درحال توسعه هستند.

درپایان برای دستیابی به این امر، دو عنصر اصلی وجود دارد:

  • آماده‌سازی، آموزش و هماهنگی افراد قبل از وقوع یک موقعیت اضطراری! این کار منابع و دسترسی‌هایی برای آن‌ها فراهم می‌کند تا بتوانند از ابزارهای درحال توسعه برای صحت‌سنجی استفاده کنند. ترکیب انسان و تکنولوژی همراه با سخت‌کوشی باعث سرعت عمل و صحت‌سنجی درست و کامل می‌شود.

اما مسلماً این ترکیب، ترکیبی جدید است و فناوری‌ها به سرعت درحال تغییر هستند. اما یک نکته مهم را به خاطر بسپارید: اگر به دنبال اطلاعات اشتباهی باشید، فناوری می‌تواند شما را با سرعتی بسیار زیاد به بیراهه بکشاند! مخصوصاً زمانی که اطلاعات بسیار زیادی در جریان هستند و سازمان‌های خبری فاقد برنامه مشخص و روند آموزشی هستند، این مسئله می‌تواند بسیار مهم و مخرب باشد. دیوید ترنر، روزنامه‌نگار، در مقاله‌ای نوشته است که: «تأیید و حذف محتوا بیشتر به پیشبینی‌های روزنامه‌نگاری متکی است تا فناوری‌های مسخره! درحالی که برخی دیگر هم این تخصص جدید در روزنامه‌نگاری را «پزشکی قانونی اطلاعات» می‌نامند. لازم نیست تجهیزات خیلی پیچیده‌ای داشته باشید؛ فقط باید بتوانید سؤالات درستی بپرسید و پاسخ سؤالات اساسی را به دست آورید.»

درک این مسئله که هیچ آزمایش کامل یا هیچ فرمول دقیقی برای صحت‌سنجی وجود ندارد نقطه‌ی شروع بسیار مهمی در این کار است و می‌تواند به ارائه‌ی اطلاعات قابل اعتماد در یک فاجعه کمک کند. البته این امر مستلزم آن است که روزنامه‌نگاران در ابتدا اصول اصلی صحت‌سنجی که برای چندین دهه وجود داشته است را بدانند:

  • قبل از وقوع بلایا و اخبار فوری، رویه و برنامه‌ای برای سازمان خبری تنظیم کنید.
  • منابع انسانی را توسعه دهید.
  • با مردم تماس بگیرید و با آن‌ها صحبت کنید.
  • با منابع معتبر مشورت کنید.
  • هر زمان بنظر رسید که یک اطلاعات بسیار خوب و صحیح است بیشتر به آن شک کنید!
  • با روش‌های جستجو، تحقیق و ابزارهای جدید آشنا شوید.
  • ارتباط و همکاری با سایر متخصصان مهم است.

یکی دیگر از اصولی که در سال‌های اخیر به لیست بالا اضافه شده این است که هنگام تلاش برای ارزیابی اطلاعات (تصویر، توییت، ویدئو یا هر نوع محتوای دیگر) باید منبع و محتوا را تأیید کنید.

ابتدا باید اصول صحت‌سنجی خود را مشخص کنید. هنگامی که آسوشیتدپرس، فرگوس بل را برای رهبری در ایجاد فرآیند صحت‌سنجی ویدئوهایی که توسط کاربران ارسال می‌شدند منصوب کرد، او ابتدا به دنبال تنظیم یک برنامه‌ی طولانی مدت برای سازمان بود، نه ابزارها و فناوری‌های جدید! بل در این مورد گفته است: «این کار همیشه استانداردهای خودش را داشته است و آن‌ها واقعاً تغییر نکرده‌اند. با این استانداردها توانستیم جریان‌های کاری و شیوه‌های بهتری در برخورد با رسانه‌های اجتماعی تنظیم کنیم. همیشه تلاش می‌کنیم تا منبع اصلی را پیدا کنیم تا بتوانیم از آن گزارش تهیه کنیم. ما نمی‌توانیم چیزی را تأیید کنیم مگر اینکه با شخصی که آن را ایجاد کرده است صحبت کنیم.»

با این اصول، سازمان‌ها می‌توانند شروع به ایجاد یک فرآیند قابل اعتماد و قابل تکرار برای تأیید اطلاعات در شرایط اضراری کنند. زمانی که استانداردهای خود را بشناسید و بدانید چگونه آن‌ها را اعمال کنید، کار شما آسان‌تر می‌شود. در آن زمان است که می‌توان از ابزارهایی مانند EXIF readers، جستجوی پیشرفته توئیتر و... برای تجزیه تحلیل فایل‌ها استفاده کرد.

درکنار تمام این موارد یک نکته‌ی بسیار اساسی وجود دارد: «مردم را پای کار بیاورید.» همکاری با مردم به شما اطلاعات بهتری می‌دهد. وقتی یک ماجرای بزرگ منتشر می‌شود، ما نباید فقط از رسانه‌های اجتماعی برای ارسال اخبار و دریافت بازخورد مردم استفاده کنیم. هنگام پوشش دادن آن داستان از کمک مردم استفاده کنید! و فعالانه به شایعات فضای مجازی رسیدگی کنید.

به جای آن‌که وانمود کنیم اخبار جعلی منتشر نمی‌شوند یا دغدغه‌ی ما نیستند، باید با آن‌ها مقابله کنیم و مردم را به چالش بکشیم. ما باید آن‌ها را درگیر سؤال کنیم، آن‌ها باید جستجو کنند تا متوجه شوند اخبار از کجا می‌آیند و چرا ایجاد شده‌اند. مهم است که روزنامه‌نگاران، مردمی آگاه در تحلیل اخبار تربیت کنند.