یک روایت انسانی، مردم را در قلب رویدادها قرار می‌دهد. اینکار سودی دو چندان به همراه دارد. هم خواننده را بیشتر همراه متن می‌کند و هم پاسخی به کنجکاوی طبیعی ما نسبت به زندگی بقیه مردم است.

ششم فوریه ۲۰۲۳ زلزله‌ای به بزرگی ۷.۸ ریشتر در ترکیه وقوع پیوست. بلافاصله خبرگزاری‌ها ساعت دقیق زلزله، میزان تخریب، تعداد کشته شدگان، زخمی‌ها و مفقودین را اعلام کردند و تا همین چند وقت گذشته هم اعلام این آمار ادامه داشت. طبق گزارش‌ها، دست کم ۵۸هزار نفر فقط در ترکیه جان خود را از دست دادند. این اطلاعات گرچه بسیار مهم هستند اما اغلب مورد توجه مردم نیستند. مردم به آمار و ارقام کاری ندارند و آنچه مورد علاقه‌ی آن‌هاست، داستان‌های انسانی است. داستانی شبیه نجات یافتن «مروه و ایرم» دو خواهری که چند روز زیر آوار کنار جسد مادرشان زنده ماندند تا نیروهای امداد آن‌ها را از زیر آوار بیرون آوردند. در آن لحظه، هم برای تیم نجات و هم برای کسانی که این خبر را خوانده‌اند مهم نیست آمار چه می‌گوید؛ مهم زنده ماندن این دو خواهر است.

روایت‌های انسانی[۱]، داستان‌هایی با محوریت انسان‌ها هستند؛ داستان‌هایی که به جای تمرکز بر اخبار رسمی و آمار و تحلیل‌، فقط بر انسان و احساساتش توجه می‌کند. ممکن است به نظر برسد این روایت‌ها در مقایسه با اخبار کم اهمیت‌تر هستند؛ اما در روزنامه‌نگاری اهمیت بسیاری دارند. برای آنکه یک خبر روایت انسانی ارزش پرداختن داشته باشد و کم‌ارزش جلوه نکند، مهم است به آن از زاویه‌ای منحصر به فرد پرداخته شود.

روایت‌های انسانی دلچسب نیستند

اگر علاقه‌مند به فعالیت در این حوزه هستید باید به یاد داشته باشید که روایت‌های انسانی فقط داستان‌های قشنگ و غیرجدی نیستند. آن‌ها می‌توانند مانند مثالی که در ابتدای متن آورده شد به یک اتفاق ناراحت کننده و کاملاً جدی بپردازند. این روایت‌ها می‌توانند رویدادهای دشوار مانند زلزله یا جنگ را پردازش کنند و به مخاطبان خبر کمک کنند تا با وجه دیگر رویداد آشنا شوند و با عمق بیشتری آن را درک کنند. برخلاف اخبار سخت[۲] که تأثیر جدی و عمیقی بر مخاطب نمی‌گذارد، روایت‌های انسانی منجر به واکنش عاطفی در مخاطب می‌شود. این واکنش‌ می‌تواند یک لبخند باشد یا عصبانیتی که در نهایت به واکنش فیزیکی ختم می‌شود.

حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تبدیل به یکی از بزرگترین پرونده‌های خبری در تاریخ آمریکا شد. اخبار، سخت به اتفاقی که افتاده بود (تعداد کشته‌ها و مجروحان، انگیزه‌ی مهاجمان، تحلیل‌های سیاسی و برنامه‌های آمریکا برای حل این بحران) می‌پرداختند. شنیدن این اخبار اصلاً برای مردم راحت نبود و چیزی نبود که از آن حادثه برایشان جالب باشد. درحالی که آن‌ها به دنبال شنیدن روایت کسانی بودند که در ان حادثه آسیب دیدند. داستان بازماندگان یک روایت انسانی است که فوق‌العاده غم‌انگیز هم هستند. نکته‌ی علاقه‌ی مردم به روایت بازماندگان در همین جا است. همه‌ی ما غم و از دست دادن را تجربه کرده‌ایم و آن تجربه‌های گذشته به ما کمک می‌کنند تا یک رویداد را بهتر درک کنیم؛ چون روایت‌ انسانی، داستانی مبتنی بر واقعیت است.

یک تفاوت کلیدی میان روایت‌های انسانی و داستان‌های خبری سخت وجود دارد. روایت‌های انسانی درباره یک شخص هستند، درحالی که خبرهای سخت معمولاً درباره یک رویداد هستند. چون یک روایت انسانی است، پس روی انسان تمرکز می‌کند؛ مانند داستان مروه و ایرم که پیش از این ذکر شد. مردم کتاب نمی‌خوانند، یک برنامه تلویزیونی تماشا نمی‌کنند، به سینما نمی‌روند تا درباره یک شرکت، ساختمان‌ها، تجهیزات و دارایی و ارقام اطلاعات کسب کنند. یک خبرنگار نمی‌تواند با شرکت مصاحبه کند؛ چرا که نه این شرکت و نه چهاردیواری، تجهیزات و دارایی‌هایش داستانی برای تعریف کردند ندارند. این افراد پشت شرکت، شخصیت‌ها، دیدگاه‌ها، مبارزات، راه‌هایی که رفته‌اند، موانع و دستاوردهایشان هستند که می‌توانند یک داستان جذاب را برایمان روایت کنند.

عکس از عابد الباسط الحسن/ قهرمان مرعش، ترکیه، زمستان ۲۰۲۳

 طرح و نوشتن روایت انسانی

اگر با ارائه و نوشتن اخبار سخت آشنا باشید، شاید بخواهید با همان رویکرد روایت انسانی را هم بنوسید. قطعاً با همان شیوه‌ی تنظیم اخبار سخت در نوشتن این روایت‌ها موفق نخواهید شد؛ زیرا روایت‌های انسانی به جای استفاده از حقایق، بر پایه‌ی احساسات نوشته می‌شوند. برای نوشتن یک روایت انسانی باید زبان توصیفی با واقعیت آمیخته شود و در جایی که لازم است زبان محاوره‌ای به کار برود.

برای نوشتن گزارشی با رویکرد روایت انسانی به جای پرداختن به حقایق و آمار که برای بیشتر مردم خسته کننده است، به نوشته‌تان «چهره انسان» بدهید. به عنوان مثال اگر می‌خواهید درباره‌ی خطرات چاقی و خوردن غذاهای ناسالم صحبت کنید، بهتر است داستان فردی را تعریف کنید که به خاطر این مسئله آسیب دیده است. به این ترتیب مخاطب شما با مسئله درگیر می‌شود و اثر بیشتری می‌پذیرد. احساسات می‌تواند آگاهی را نسبت به علل وقوع هر رویدادی افزایش دهد و به مردم کمک می‌کند واقعیت بدون پرده هر مسئله‌ای، از سیاست تا جنگ و مسائل مربوط به محیط زیست، را ببینند. به جز اثرگذاری، این داستان‌ها در سطحی برای مردم سرگرم‌کننده و جالب هستند. ظهور ولاگرهای یوتیوب هم دقیقاً به همین دلیل است.

جان دیلی، مدیر ارشد و مدیر مرکز روزنامه‌نگاری لستر، درباره چگونگی پوشش‌های محلی و ملی در جنگ جهانی تحقیقاتی کرده است. به گفته‌ی او «وقتی به مقالات ۱۰۰ سال پیش نگاه می‌کنید، همه چیز متفاوت است. اندازه‌ی روزنامه، صفحه‌آرایی و حتی زبانی که در تیترها استفاده می‌شود با امروز تفاوت دارند. اما هسته‌ی اصلی این داستان‌ها ثابت مانده است و آن چیزی جز روایت‌های انسانی نیست. در طول دهه‌ها و نسل‌ها همیشه همینطور بوده است. ما همیشه می‌خواستیم روایت‌هایی درباره‌ی انسان را بخوانیم. من فکر می‌کنم این مهم‌ترین چیز برای خواننده و همچینین روزنامه‌نگار است.»

دیلی به دانشجویان روزنامه‌نگاری می‌گوید سه دلیل وجود دارد که مردم برای روزنامه‌نگاری آموزش می‌بینند. دو دلیل اول مربوط به نوشتن و خلاقیت است؛ اما مهم‌ترین دلیل این است که روزنامه‌نگاران به مردم علاقه‌مند هستند و می‌خواهند داستان‌هایی را درباره مردم پیدا کنند که دیگران نتوانسته‌اند پیدا کنند.

هرکسی داستنی برای گفتن دارد. داستان‌هایی کوچک و به ظاهر معمولی یا داستان‌هایی که بزرگ و پر از اتفاق هستند. این روزنامه‌نگاران و نویسندگان هستند که باید این داستان‌ها را پیدا کنند و بنویسند. یک نویسنده خوب فقط قلم رو کاغذ نمی‌گذارد، یا درواقع فقط تایپ نمی‌کند، بلکه باید به خوبی بشنود و به طور طبیعی درباره محیط اطراف خود کنجکاو باشد. بدون مطالب خوب و قدرتمند چیزی برای نوشتن وجود نخواهد داشت. به تکنیک‌های مصاحبه باید به طور مجزا پرداخت؛ اما در اینجا لازم است یادآوری شود که در مصاحبه‌ها سوال زیاد بپرسید، دخالت نکنید اما کنجکاو بمانید و البته خیلی سفت و سخت نباشید. انعطاف از دیگر تفاوت‌های اخبار سخت و روایت انسانی است.

و به عنوان آخرین نکته در گوشه ذهنتان داشته باشید که منتر یک اتفاق خارق‌العاده نباشید که بعد از آن به انسانی‌هایی برسید که باید روایتشان کنید. همین الان هم بسیار کسانی هستند که روزنامه‌نگاران باید به سراغ آن‌ها بروند و طرحی نو در پرونده‌های کلیشه‌ای در زنند.

[۱]  این واژه ترجمه‌ی عبارت انگلیسی Human Interest Story  است که معنای تحت‌الفظیش می‌شود داستان‌ مورد علاقه‌ی انسان؛ اما مفهوم آن به روایت‌های انسانی در فارسی نزدیکتر است.

[۲] Hard News