درسال ۱۹۹۶، Steve Buttry پروژهای را بر روی یک تیم بسکتبال دختران دبیرستانی در آمریکا انجام داد که حدود ۲۰ سال قبل قهرمان مسابقات ایالت آیووا شده بود. او با ۱۲ نفر از اعضای تیم برنده «فراگوت» و همچنین ستاره و مربی تیم «مدیاپولیس» مصاحبه کرد. او از تمام افراد پرسید که تیم فراگوت چگونه بازی را برد؟ آنها روایتهای متفاوت و اغلب واضح از داستان ارائه میکردند:
ستاره مدیاپولیس که ۶ فوت قد داشت در اوایل بازی به راحتی روی دختران کوتاه قدتر فاراگوت گلزنی کرد و جلو افتاد. مربی فاراگوت، تانیا بوپ را که به سختی ۵ فوت داشت به بازی فرستاد. بوپ چندین خطا روی دختر قد بلند انجام داد (بعضی به طور خاص به یاد داشتند که ۳ یا ۴ خطا بود) که او گیج شد و نمیتوانست تهاجمی عمل کند. درنتیجه فاراگوت بازی را برد.
Steve Buttry در این رابطه میگوید:
«من این این خاطرات را در دفترم ثبت کرده بودم اما به شکل تصادفی متوجه شدم که در تمام آنها اغراق شده است. یکی از دخترها ویدئوی بازی را به من قرض داد. من کل بازی را تماشا کردم و به دنبال جزئیاتی بودم که به گزارشم کمک کند. من در مطالبی که گفته شده بود شک نکردم برای همین زمانی که تماشای فیلم تمام شد با خودم گفتم حتماً چیزی را از دست دادهام. بنابراین فیلم را مجدد تماشا کردم. تانیا بوپ تنها یک خطا روی دختر بزرگتر انجام داد. این اتفاق ستاره مدیا پولیس را متحیر کرد و نقطه عطف بازی بود، اما فقط یکبار اتفاق افتاد! تمام آن گزارشهای دست اولی که شنیده بودم نادرست بودند و ناشی از احساسات (شادی یا غم) در لحظات مهم بودند. افسانههایی بودند که در حین بازی شکل گرفتند و رشد کردند. این اتفاق درس مهمی برای من بود؛ حتی به شاهدان هم اعتماد نکنید. به دنبال مستندات باشید.»
افسانههای سرگرمکننده
افسانهها برای ورزشکاران و هوادارانی که روزهای شکوه یک تیم ورزشی را تجربه کردهاند، خوب و یا حتی سرگرم کننده هستند. اما روزنامهنگاران، فعالان یا کارکنان حقوق بشر، باید برای یافتن حقیقت تلاش کنند و متعهد به گفتن حقیقت باشند؛ به ویژه در شرایط اضطراری. چه درحال جمعآوری داستان از یک بلای طبیعی باشید و چه یک خبر فوری یا افسانه، باید به خاطر داشته باشید که ما محصولِ «حافظهای نسبتاً ناقص» یا یک «دیدگاه شخصی و محدود» را میشنویم. اگر گفتن حقیقت هدف ماست، باید «تأیید» را معیار کارمان قرار دهیم. ما باید با جدیت به حرفهای منابع خودمان گوش کنیم و بررسی کنیم و درنهایت آنها را تأیید کنیم.
آیا منبع ویدئو، عکس، نامه یا سند (قدیمی یا جدید) میتواند مطالب را تأیید کند یا جزئیات بیشتری ارائه دهد؟ آیا میتواند خاطرات مهآلود خود را تصحیح کند؟
هنگامی که این جزئیات به شما ارائه داده میشود، به خصوص در شرایط اضطراری که زمان کم است، باید آن را بررسی کنید و تمام اصول تأیید و صحتسنجی را اعمال کنید. اصول راستیآزمایی بیزمان هستند و میتوانند در هر موقعیتی، اعم از اخبار فوری، بلایای طبیعی و... اعمال شوند.
اصول تأیید
یکی از ارزشمندترین کلیشههای روزنامهنگاری که توسط ویراستاران مرتباً گفته و بررسی میشود این است که: «حتی اگر مادرت میگوید که دوستت دارد، صحبت او را بررسی کن!» اما این کلیشه به روزنامهنگار نمیگوید که چگونه این کار را انجام دهند. راستیآزمایی ماهیت روزنامهنگاری است اما همزمان از دشواریهای مهم این حرفه است و نیاز به استانداردهای بالا دارد. مسیر تأیید و راستیآزمایی در هر موقعیت میتواند متفاوت باشد. این مطالب به روزنامهنگاران، کارکنان رسانهخا و سایر افراد مراحل ساده و راهبردهایی برای راستی آزمایی ارائه میکند.
سؤالی که در قلب صحتسنجی وجود دارد این است: «از کجا این را میدانید؟»
خبرنگار باید این سؤال را از منابع خود بپرسد. سردبیران باید این سؤال را از خبرنگاران خود بپرسند. خبرنگاران، سردبیران، تهیهکنندگان و... باید این سؤال را به شکل سوم شخص در مورد پرسشهایی که به منبع دسترسی ندارند بپرسند: «او از کجا میداند؟»
بعد از این سؤال، سؤال دومی وجود دارد که باید آن را بررسی کنید :«دیگر از کجا میدانید؟»
همانطور که ما منابع و مطالب را مورد سؤال قرار میدهیم و همانطور که همکاران را زیر سؤال میبریم؛ باید از منابع هم به دفعات سؤال بپرسیم! باید به دنبال منابع متعدد برای رسیدن به حقیقت باشیم (یا برای یافتن حفرههایی در دادههای قبلی وجود داشته است). ۳ عامل در فرآیند صحت سنجی تاثیر دارند: تدبیر، پشتکار و مهارت فردی
دانش منابع، صداقت داشتن، تنوع منابع و... هم در کار شما بسیار اهمیت دارد.
مستندات
«فناوری» فرآیند صحتسنجی را تغییر داده است:
چرخهی اخبارِ ۲۴ ساعته و افزایش رسانههای اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربر، ما را ملزم میکند که در حین وقوع رویدادها به سرعت تصمیمگیری کنیم و مطالب را به سرعت مورد صحتسنجی قرار دهیم. باید سریعاً بررسی کنیم که اطلاعات به اندازه کافی تأییدشده هستند یا خیر. ابزارهای دیجیتال، راههای جدیدی را برای یافتن و دستیابی به منابع به ما میدهند. پایگاههای اطلاعاتی و تلفنهای همراه با دوربینهایی که دارند اسناد زیادی را برای جستجو و ارزیابی به ما میدهند. راستیآزمایی موفقیتآمیز، نتیجهی استفادهی مؤثر از فناوریها است و همچنین از تعهد به استاندارهای موجود نتیجه میگیرد. نیاز به تأیید با این واقعیت ساده آغاز میشود که بسیاری از منابع اطلاعاتی ما اشتباه هستند. آنها ممکن است خاطرات نصفه نیمهای داشته باشند یا بدون قصد و نیت دروغ گفته باشند و اطلاعات نادرست منتقل کرده باشند. آنها ممکن است صرفاً درک اشتباهی از واقعه داشته باشند. آنها ممکن است در معرض خطر باشند و نتوانند هر چیزی را که میدانند ارائه دهند.
کار ما تکرارِ طوطیوار اطلاعات گفته شده نیست. بلکه به چالش کشیدن آنها، مرتب کردن و تأیید صحت آنها است. فرماندار ویرجینیای غربی در سال ۲۰۰۶ به خبرنگاران گفت که از ۱۳ معدنچی که در زیر زمین گیرافتاده بودند، ۱۲ نفر نجات پیدا کردهاند. کدام خبرنگار این خبر را کار نمیکند؟ حتماً این موضوع تیتر خبرها خواهد شد.
اما فرماندار اشتباه کرد. ۱۲ تن از معدنچیان جان باخته بودند و تنها یک نفر نجات پیدا کرده بود! ما باید منابع به ظاهر معتبر را به همان اندازه تهاجمی زیر سؤال ببریم که هر منبع دیگری را به چالش میکشیم.
ابزارهای جدید
مستندات با تکنولوژی تغییر کردهاند. ویدئویی که در سال ۱۹۹۶ به استیو باتری کمک کرد تا افسانه برد تیم بسکتبال را از بین ببرد، شاید ۱۵ سال قبل در دسترس اعضای تیم نبود (البته او میتوانست این فیلم را با مراجعه به آرشیو ایستگاه تلویزیونی به دست بیاورد). در دسترس بودن تلفنهای همراه و دوربینهای امنیتی، اهمیت مستندات ویدئویی را افزایش دادهاند. اما سهولت ویرایش ویدئوی دیجیتال، اهمیت شک و تردید کردن در این اسناد را بالا میبرد. هر ویدئویی فقط بخشی از داستان را میگوید! فناوری همچنین نحوهی یافتن و برخورد ما با منابع و اطلاعات را تغییر دادهاند. از آنجایی که مخاطبان و شاهدان رویدادهای خبری، حسابهای خود را به صورت کلمات، عکسها و ویدئوها در رسانههای اجتماعی و وبلاگها به اشتراک میگذارند، روزنامهنگاران میتوانند با استفاده از ابزارهای جستجوی دیجیتال و سایر فناوریها افراد را پیدا کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند.
ما میتوانیم با به کارگیری ابزارهای جدید و با پرسشهای قدیمی به بهترین شکل از آنها استفاده کنیم: «آنها از کجا این اطلاعات را میدانند؟»
درنهایت بسیار مهم است که به ابزارهای جدید مسلط باشید و فرآیند صحتسنجی را با دقت پشت سر بگذارید. اکثر افراد در حین وقوع یک اتفاق مهم تحت تأثیر قرار میگیرند و افسانهسازی میکنند یا به علت فشار استرس به خوبی شرایط را نمیسنجند. برای همین مهم است که صحبتهای منبعتان را به دقت بررسی کنید تا از پخش شایعات و اطلاعات اغراق شده جلوگیری کنید.