شروع یک روایت شاید چندان سخت نباشد اما به پایان رساندن آن واقعاً سخت است. شروع همیشه یک نقطه مشخص است ولی مسیرهای مختلف شما را به پایان‌های متفاوتی می‌رساند.

تا این شماره از سلسله مقالات کاست درباره‌ی انواع گزارش‌های صوتی خبری، شیوه جمع‌آوری موارد مورد نیاز و حتی جمله‌نویسی در پادکست صحبت کردیم. یادمان نرود که ما در کاست شیوه نگارش متن و تهیه گزارش صوتی خبری را آموزش می‌دهیم. ممکن است شما با انواع دیگری از پادکست‌های صوتی و رادیویی مواجه شوید که شیوه‌ای کاملا متفاوت با آن چه گفته شد را دنبال کنند. هرچند نکات ما بر روی گزارش‌های خبری تمرکز دارند اما به این معنا نیست که در سایر مدل‌ها قابل استفاده نیستند. این امر به ویژه در مورد مقاله‌ی امروز هم صادق است. در این شماره قصد داریم درباره‌ی انواع پایان در گزارش‌های صوتی صحبت کنیم.

تفاوت پایان در روزنامه و صوت

یک پایان خوب در نوشتن برای رادیو بسیار حائز اهمیت است. همچنین، یکی از سخت‌ترین بخش‌های یک داستان صوتی است که باید به آن توجه شود.

پایان با آوردن یک نقل قول در نوشتارهای روزنامه‌ای رایج و شیوه‌ای درست است (بعضی از گزارش‌ها، این را بیش از حد به کار برده‌اند). اما در صوت، پایان دادن با یک نقل قول معمولاً کارساز نیست. دلیل این امر این است؛ در بسیاری از داستان‌ها، آثار واقعی بسیار حائز اهمیت هستند، اما بهتر است آن‌ها را در قالب روایت قرار دهید. شروع یا پایان دادن با یک اثر واقعی می‌تواند گوش شنونده را گیج کند و مرزهای داستان را مبهم کند. شرح و توضیحات، زمینه را فراهم می‌کنند. در رادیو، یک خطر دیگر هم وجود دارد. خیلی غیر طبیعی است که بعد از یک نقل قول شنیده شود «من فلانی هستم؛ صدای ما را شنیدید از رادیو ایران.».

خبرنگاران رادیو و دیگر افرادی که برای صوت می‌نویسند، با یک چالش دیگر نیز مواجه هستند؛ پایان دادن به داستان بسیار سخت است. بسیاری از موارد، چگونگی پایان دادن به داستان، تصمیمی بعد از اتمام نوشتار است؛ زیرا کمبود زمان و عدم برنامه‌ریزی کافی، این موضوع را دشوار می‌کند. پیشنهاد ما متناقض به نظر می‌رسد، اما بسیار کمک‌کننده است؛ از ابتدا به پایان فکر کنید. هنگامی که به پژوهش‌های پیشین و گوش دادن به فایل‌های صوتی می‌پردازید، به دنبال پتانسیل پایان باشید. یادداشتهایی از شاخص‌ها بگیرید و آن‌ها را در حین کار بهبود دهید. شاید تا زمانی که داستان را به پایان می‌رسانید، تصمیم نگرفته باشید کدام راه را انتخاب کنید، اما ایده‌های خوبی را برای انتخاب خواهید داشت.

پایان‌ها نیز به دلیل «نانوشته بودن» آن‌ها چالش برانگیز هستند. اغلب، شروع داستان آسان‌تر است. این ممکن است به دلیل وجود تنها یک شروع و بسیاری از پایان‌ها باشد. ما شروع و پایان داستان‌ها را ایجاد می‌کنیم، اما برای پایان، باید به دنبال آن باشیم.

دسته‌بندی پایان‌ها

در بسیاری از موارد خوب است مورد پایان‌ها به صورت دسته‌ای فکر کنم. بسته به نوع داستانی که در حال تعریف آن هستید، بعضی از انواع پایان بهتر کار می‌کنند. در این موارد انتخاب نوع پایان می‌تواند به شدت کمک کند. چند نوع پایان را بررسی کنیم:

  • پایان آینده نگر: پایان‌هایی که به آینده اشاره می‌کنند، نشان می‌دهند که چه اتفاقی خواهد افتاد و یک یا چند مسیر ممکن را برای شخصیت‌های داستان نشان می‌دهند. این نوع پایان، معمولاً بهترین جایگاه را برای توصیف یک تردید یا تصمیمی که یک شخصیت گرفته است می‌گذارد. با این پایان می‌توانید اتفاقات بعدی را در انتهای روایت بیان کنید.
  • پایان تصویری: پایان‌ تصویری معمولاً بهتر از اکثر پایان‌های دیگر است. آن‌ها یک صحنه را با توصیف و جزئیات ترسیم می‌کنند. این نوع پایان برای داستان‌های صحنه‌ محور بهترین جواب را می‌دهد و معمولاً نیاز به گزارش کار زیاد دارد. ‌ایده این است که بر روی جزئیات کوچکی تمرکز کنید که نماینده چیزی بزرگتر باشد و آن را به شکلی کوتاه و توصیفی ترسیم کنید.
  • پایان چرخه‌ای یا دایره‌ای: این نوع پایان به محلی که شروع شده برمی‌گردد. آن‌ها می‌توانند احساس خاتمه و کامل شدن را به شنونده منتقل کنند. برای ساخت این نوع پایان، به نقطه‌ای که آخرین شخص در حال گفتن آن است، نگاه کنید، به وقایع حول آن‌ها آن‌ها نگاه کنید و در مورد چگونگی پایان دادن به داستان فکر کنید. آیا می‌توانید کلمات را تکرار کنید؟ آیا چیزی هست که از آن بتوانید استفاده کنید؟ پایان‌های دایره‌ای در روایت‌هایی که داستان یک قهرمان یا فرد خاص را روایت ‌می‌کنند به خوبی جواب می‌دهند.
  • پایان «خب که چی»: در حالی که پایان تصویری چیز قابل لمسی را نشان می‌دهد که نمایانگر مسأله‌ی بزرگتری است، پایان «خب که چی» سطح انتزاع را بالا می‌برد و مفاهیمی که قبلاً لمس نشده‌اند را معرفی می‌کند، اما با سمبل‌های داستان هماهنگ است. در این پایان وقایع سمبلیک گذشته را باز می‌کنید و برای مخاطب شرح می‌دهید.
  • پایان بازتکراری (اکو): در پایان بازتکراری، به مکالمه آخرین آثار واقعی در قطعه نگاه می‌کنید و یک کلمه، عبارت یاایده را در پایان تکرار می‌کنید. خودمان را بپرسید: آیا می‌توانم کلمات را تکرار کنم؟ آیا چیزی هست که از آن بتوانم استفاده کنم؟ پایان بازتکراری خوب به نظر می‌رسد، اما این نوع کارها بیشتر یک حرکت تبلیغاتی هستند و باید برای شرایطی که در زمان محدود هستید، نگه داشته شوند.
  • پایان غیرمنتظره و همراه با کشف: تعجب و غیرمنتظره بودن ابزار قدرتمندی در رادیو است. ممکن است تمایل داشته باشید این تکنیک را برای پایان‌های خود به کار ببرید، اما این را به شدت هشدار می‌دهم که به جز در موارد خاص، از این روش استفاده نکنید. تعجب عاملی است که در رادیو به دنبال آن هستیم، اما پایان با یک چرخه و روشنگری‌های قبلی بهترین راه حل است. می‌توانید در سومین قسمت آخر قطعه، با یک روشنگری یا توضیح نهایی، این تکنیک را به کار ببرید.

پایان من چقدر باید باشد

بعد از تعیین جهت پایان قطعه، ممکن است بخواهید بدانید طول آن باید چقدر باشد. همانند تمام بخش‌های دیگر قطعه، هدف اینجا نوشتن به صورت کوتاه است. چند جمله اغلب کافی است. به یاد داشته باشید وقتی برای گوش می‌نویسید، کیفیت بر کمیت برتری دارد.