سینمای آمریکا (هالیوود) تلاش کرده که با ساخت محصولاتی همچون «همه مردان رییسجمهور»، «اسپاتلایت» و «پُست» از روزنامهنگاران و خبرنگاران یک قهرمان بسازد، قهرمانانی که در نهایت موفق به سرنگونی روسای جمهور و افشای رسوایی مقامات مذهبی کلیسا میشوند. در فیلم همه مردان رییسجمهور، پس از رسوایی واترگیت، دو روزنامهنگار جوان واشنگتن پست به نام باب وودوارد و کارل برنشتاین در افشای تخلفات انتخاباتی ریچارد نیکسون ریاستجمهور وقت آمریکا نقش بسزایی را ایفا کردند.
مرگ خاشقچی نشان داد که هر چند قدرت روزنامهنگاران محدود است خطراتی که به جان میخرند واقعی است.
فیلم اسپات لایت به روایت داستان یکی از قدیمیترین گروههای روزنامهنگاری تحقیقی بوستون گلوب با همین نام «اسپات لایت» میپردازد. این روزنامهنگاران، مستندی را در مورد سرپوش گذاشتن کلیسا بر آزار و سوءاستفاده جنسی از کودکان توسط هفتاد پدر روحانی در منطقه بوستون و ایالت ماساچوست آمریکا منتشر میکنند.
فیلم پُست به روایت یک پنهانکاری میپردازد که چهار رییسجمهور ایالات متحده آمریکا را تحت تأثیر قرار داد. در این فیلم، کاترین گراهام، اولین رییس زن روزنامه آمریکایی واشنگتن پست، و بنجامین سی. بردلی، سردبیر شجاع این روزنامه، وارد نبردی بیسابقه بین خبرگزاریها و دولتیها میشوند تا بتوانند اسنادی را از پنتاگون افشا کنند.
اینها مواردی از عشق صنعت سینمای آمریکا به روزنامهنگاران باجرات و قهرمانی است که نهادهای قدرتمند و فاسد را در هم میشکنند. اما آیا در روزنامهنگاری جدید آمریکا نیز همین اتفاقات رخ میدهد؟
در عالم واقعیت، روزنامهنگاریای که تغییری واقعی در جهان ایجاد کند، بهندرت رخ میدهد و عمدتا شاهد هستیم که روزنامهنگاری در عالم واقعیت تغییرات چندانی به وجود نمیآورد.
دوم اکتبر ۲۰۱۸، جمال خاشقچی، روزنامهنگار سرشناس عرب و منتقد حاکمان سعودی، در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسید و جسد او مثله شد. نتایج تحقیقات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) تایید کرد که قتل این روزنامهنگار با مجوز مقامات عالی رتبه دولت سعودی بوده است.
دسامبر ۲۰۱۸، سنای آمریکا که تحت کنترل جمهوریخواهان همحزبی ترامپ است قطعنامهای را صادر کرد و محمد بن سلمان ولیعهد جوان عربستان را مسئول مستقیم این قتل دانست و مجله تایم روزنامهنگار بهقتلرسیده را «شخصیت سال» اعلام کرد و عکسش را بر روی جلد این رسانه منتشر کرد.
مجموعهای از تیترهای خبری درباره مرگ خاشقچی در یک سال گذشته نتوانست به چتر حمایتی دولت ترامپ از ولیعهد قاتل عربستان خللی وارد کند. این بیتفاوتی ترامپ و دولتش بهراحتی قابل توضیح نیست
اما در دنیای واقعی، دولت آمریکا در مقابل قتل این روزنامهنگار سکوت شرم آوری را اختیار کرده است. با گذشت ماهها از این قتل و اعتراف ولیعهد سعودی به نقش خود در این حادثه، دونالد ترامپ رییسجمهور آمریکا نتوانسته تصمیمی قاطعانه بگیرد. ترامپ مایک پمپئو، وزیر امور خارجهاش، را ژانویه گذشته به عربستان فرستاد و پمپئو در این سفر دست دوستی بهسمت ولیعهد عربستان دراز کرد. ترامپ نیز در ژانویه گذشته همین رفتار او را تکرار کرد.
مجموعهای از تیترهای خبری درباره مرگ خاشقچی در یک سال گذشته نتوانست به چتر حمایتی دولت ترامپ از ولیعهد قاتل عربستان خللی وارد کند. این بیتفاوتی ترامپ و دولتش بهراحتی قابل توضیح نیست. همراهی ترامپ با سعودیها آمریکا را وارد جنگی بیحاصل و مرگبار در یمن کرده اما هنوز پیشرفتی در طرح بهاصطلاح صلح مورد نظر این دولت بین فلسطینیها و صهیونیستها حاصل نیامده است. ترامپ همچنین اعدامهای دستهجمعی ولیعهد عربستان را نادیده گرفته و زندانهای این کشور از فعالان حقوق بشر پر شده است. ظاهرا رییسجمهور آمریکا فقط به وعدههای سعودیها برای خرید سلاح از این کشور امید بسته است.
در جامعه روزنامهنگاری امروز آمریکا یک خبرنگار قدرت یا امتیازی در خارج از حیطه قدرت یا اختیارات یک انسان آزاد ندارد. روزنامهنگار برای بیان حقایق آزادی عمل کمتری نسبت به کسانی دارند که به رای خود اخبار را تفسیر میکنند و دروغ میگویند. در احضار روزنامهنگاران شاهدی وجود ندارد، حکمی برای صدور وجود ندارد، هیچ جرمی مورد پیگرد قانونی قرار نمیگیرد، قانونی تصویب نمیشود، مقرراتی اجرا نمیشود و سیاستهای عمومی تعیین نمیشوند. این امر بهطور اجتنابناپذیری بهمعنای آن است که روزنامهنگاران نمیتوانند آن چیزی را که به نظر میرسد اشتباه است، اصلاح کنند.
مرگ خاشقچی نشان داد که هر چند قدرت روزنامهنگاران محدود است خطراتی که به جان میخرند واقعی است.
سال گذشته دستکم ۳۴ خبرنگار هدف قتل عمدی قرار گرفتند. بسیاری در زندان به سر میبرند. از دست دادن دوستان، حملات به اعتبار فرد و حملات از سوی رسانههای اجتماعی و توهینها تهدیدهای کوچکتری هستند که بر سر راه یک روزنامهنگار قرار دارد.
مرگ خاشقچی نشان داد روزنامهنگاری در دنیای امروز آمریکا به طرح سوال و تنها شاهد ماجرا بودن محدود میشود
کسانی که با عبارات ابرقهرمانان کلاهبردار و دشمن مردم توصیف میشوند، مردمانی عادی هستند که تلاش میکنند حقیقت را کشف کنند و به مخاطبانی ارائه دهند که همیشه هم تمایلی به شنیدن آن ندارند.
شاید در دوران گروه روزنامهنگاران بوستون گلوب، باب وودواردها و کارل برنشتاینها روزنامهنگاران میتوانستند زبان حقیقت به مردم باشند اما مرگ خاشقچی نشان داد روزنامهنگاری در دنیای امروز آمریکا به طرح سوال و تنها شاهد ماجرا بودن محدود میشود بدون اینکه رسالت حرفهای آنها تغییری ایجاد کند. در روایت قتل خاشقچی، روزنامهنگاران در آمریکا شاهد این حقیقت بودند که چگونه یک متحد دولت آمریکا یک روزنامهنگار منتقد را فقط برای ساکتکردن او به قتل رساند و بدن او را مثله کرد، بدون این که رییسجمهور آمریکا کوچکترین اقدامی برای مجازات قاتل او به کار بندد.
منبع:
واشنگتن پست
نظر شما