هنگامی که اطلاعات لازم را جمعآوری کردید، نوشتن گزارش جنایی به سبک هرم وارونه را آغاز کنید. مهمترین اطلاعات را در پاراگراف اول بیاورید و در پایان گزارش، کماهمیتترین اطلاعات یا نظرات را بیاورید.
محدودیتهایتان را بشناسید
اگر فردی برای جرمی متهم شده است یا قرار است متهم شود، شما در گفتارتان محدود هستید تا دادرسی عادلانه را تحت تاثیر قرار ندهید. این بدان معنا نیست که در رابطه با جرم صحبت نکنید؛ بلکه به این معناست که فقط باید جزئیاتی را گزارش کنید که در دادگاه مورد اعتراض قرار نمیگیرد و نظرات شخصیتان را از گزارش دور نگه دارید. اگر کسی متهم یا دستگیر نشده است، میتوانید بیشتر در این رابطه بگویید. در نظر داشته باشید که اگر به حقیقت پایبند نباشید، ممکن است افرادی که در آن رویداد دخیل هستند، به جرم افترا از شما شکایت کنند. در بسیاری از گزارشهای جنایی، بعد از آنکه مهمترین جزئیات را در چند پاراگراف اول بیان کردید، داستان را به ترتیب زمانی (ترتیبی که اتفاقات رخ دادهاند)، تعریف کنید. شما باید اطلاعات زیادی جمعآوری کرده باشید. اکنون باید خواننده یا شنونده را گام به گام در رابطه با رویداد راهنمایی کنید. در صورت لزوم، اتفاقات را با جزئیات توضیح دهید. گزارش شما ممکن است چیزی شبیه به متن زیر باشد:
سارقان با استفاده از یک بولدوزر وارد بانک شهر شدند و تقریبا یک میلیون دلار از صندوق بانک سرقت کردند. مدیر و یک صندوقدار در حملهی سارقان به بانک مجروح شدند اما در حال حاضر از بیمارستان مرخص شدهاند. پلیس میگوید هنوز در جستجوی بولدوزر است. بولدوزر دیروز ظهر از کنار ساختمان مجاور بانک دزدیده شده و مستقیما به سمت بانک برده شده است. کارکنان و مشتریان داخل بانک، زمانی که بولدوزر به دفتر مدیر برخورد کرد، دچار وحشت شدند.
دو مرد با نقاب مشکی، آنها را با چاقو تهدید کردند؛ در حالی که دو سارق دیگر یک زنجیر سنگین به در گاوصندوق وصل کردند و با بولدوزر آن را از جا کندند. یکی از مشتریهای داخل بانک میگوید: «شگفتانگیز بود. در گاوصندوق را مثل در یک قوطی کنسرو باز کردند.» حقایق اصلی در پاراگرافهای اول بیان میشود و سپس داستان به ترتیب اتفاقاتی که رخ داده است، تعریف میشود. در پایان میتوانید اطلاعات بیشتری در رابطه با بولدوزری که گم شده است، بیان کنید:
پلیس میگوید بولدوزر زرد رنگ که نام Crushcorp در کنار آن حک شده است، آخرین بار در خیابانِ Oregano دیده شده است.
همچنین ممکن است پلیس از شما بخواهد که یک شماره تلفن به خوانندگان و شنوندگان بدهید تا از طریق آن بتوانند به پلیس اطلاعات بدهند. شما باید این مسئله را با سردبیر هماهنگ کنید. ایستگاههای رادیویی کمتر از این ظرفیت استفاده میکنند. ممکن است ایستگاههای تلویزیونی بتوانند در طول گزارش، شماره را روی صفحه، نمایش بدهند. در هر حال درخواستهایتان را بسیار کوتاه بیان کنید:
هرکس اطلاعاتی در رابطه با بولدوزر سارقان دارد، میتواند با شماره «...» تماس بگیرد.
گزارش یا ثبت زمان رویدادها!؟
اگر تنها کاری که انجام میدهید ثبت کردن اتفاقات و زمان رخ دادن آنهاست، گزارش جرم میتواند کسلکننده باشد؛ هم برای شما و هم برای خوانندگان یا شنوندگانتان. با مقاله و گزارشهای کلی میتوانید همه را علاقمند کنید. این کارها را میتوان زمانی انجام داد که بین اخبار وقت خالی دارید یا در انتظار پیشرفت بیشتر در پروندههای زمانبر هستید. سادهترین مقالات کلی برای روزنامهنگاران جنایی، پرداختن به ویژگیهایی کلی در رابطه با جنایات است. کارهای پلیس معمولا موضوعی برای گزارشهای کلی است. برای مثال میتوانید یک گزارش کلی در رابطه با آموزش سگهای پلیس بنویسید. ممکن است بخواهید با یک کمیسر جدید در رابطه با نگرش او به جرم مصاحبه داشته باشید. همهی اینها به خوانندگان و شنوندگان شما کمک میکند تا جرم و جنایات و کارهای پلیس را بهتر درک کنند.
یک هشدار: ممکن است بخواهید یک گزارش کلی در رابطه با گذراندن یک روز با یک گروه تبهکار بنویسید! باید در نظر داشته باشید که اولا ممکن است در خطر باشید؛ ثانیا ممکن است به خاطر همراهی با آنان قانون را زیر پا گذاشته باشید.
میتوانید گزارشهای کلی را در رابطه با یک رویداد خاص ادامه بدهید. زمانی که در رابطه با قتل یک بیوهی تنها گزارش نوشتید، میتوانید یک گزارش طولانیتر و عمیقتر درباره او تهیه کنید. با بستگان، همسایگان، مددکاران اجتماعی و سایر افراد مسن مصاحبه کنید تا بفهمید او چگونه زندگی کرده و چگونه مرده است. این کار به مخاطبان شما کمک میکند که هم وضعیت را بهتر درک کنند و هم از وقوع تراژدیهای مشابه جلوگیری کنند. اگر فردی متهم شده باشد، برای مطالبی که میتوانید در رابطه با جرم، متهم یا قربانی بگویید محدودیت بیشتری خواهید داشت. با این حال این اتفاق نباید مانع آماده کردن مطالب آیندهی شما شود. اگر متهم مجرم شناخته شود، گزارشهای شما تمام پیشینه پرونده، زندگی قربانیان و جنایتکاران را توضیح خواهد داد.
اگر حکم بیگناهی فرد صادر شود، ممکن است همچنان بتوانید ماجرا را از زاویه دید دیگری دنبال کنید؛ مثلا این موضوع که پلیس باید همچنان به دنبال شخصی باشد که واقعا مرتکب جرم شده است. از آنجایی که افراد ممکن است در دادگاه تبرئه شوند -حتی اگر واقعا مرتکب جرم شده باشند- قبل از نوشتن گزارش با این زاویه دید، با سردبیرتان و افراد قابلاعتماد مشورت کنید.
به خواننده متن در تجسم ذهنی کمک کنید
همیشه سعی کنید به راههایی برای نشان دادن گزارشهای جنایی فکر کنید. یک تصویر خوب ارزش هزاران کلمه را دارد و یک نمودار ساده میتواند خوانندگانی را که با متن درگیر هستند، نجات بدهد. بهعنوان مثال اگر یک حمله مسلحانه به بانک را گزارش میدهید، از یک هنرمند بخواهید که تصویری از داخل بانک بکشد که نشان دهد دزدها چگونه وارد شدهاند، کارکنان را کجا نگه داشتهاند، به یک نگهبان شلیک کردهاند و سپس فرار کردهاند. اگر پلیس اسلحه را شناسایی کرده است، یک عکس از آن برای گزارشتان بگیرید. اگر پلیس عکسی شبیه به فرد تحت تعقیب دارد، از آن عکس در گزارشتان استفاده کنید.
زبان نوشتن گزارشهای جنایی
گزارش جنایی و هر چیزی که مربوط به دادگاه و جنایات است، نیاز به دقت و مراقبت ویژه دارد. در تمام طول کارتان باید کلماتی را که در گزارش از آنها استفاده میکنید، گسترش دهید. شما باید هر کلمه را با دقت انتخاب کنید. زمانی که گزارش تمام شد، دوباره به ابتدا برگردید و گزارش را با دقت مطالعه و بررسی کنید. پلیس، مجرمین و دادگاهها از اصطلاحات تخصصی استفاده میکنند.
جملهبندی دقیق اتهامات بیشترین مشکل را برای روزنامهنگاران ایجاد میکند. همیشه باید از اصطلاحات درست استفاده شود. برای مثال تفاوت واضح و آشکاری بین قتل عمد و غیرعمد وجود دارد. قتل عمد، قتلی است که از قبل برنامهریزی شده است و قتل غیرعمد قتلی است که در لحظه و بدون برنامه قبلی و تصادفی اتفاق افتاده است.
گاهی برای پیچیدهتر کردن کارها، برخی سیستمهای حقوقی، قتل را به سه دسته تقسیم کردهاند:
- ۱.قتلی که از قبل برنامهریزی شده است.
- ۲.قتلی که فرد میخواسته به یک نفر آسیب فیزیکی برساند اما او مرده است.
- ۳.قتلی که غیرعمدی و بدون برنامهریزی قبلی است.
شما نباید خودتان بین آنها انتخاب کنید. باید هر چیزی را که دادگاه و پلیس میگویند، بنویسید. اگر فردی به قتل غیرعمد متهم شده است، اشتباه است که او را قاتل بنامید (که جرمی بسیار بزرگتر است). وقتی میگویید فردی متهم به قتل است، نوعی پیشداوری است. در زیر برخی اصطلاحات حقوقی رایج که ممکن است ایجاد مشکل کنند، عنوان شده است:
- دو نوع «سرقت» داریم. یک نوع سرقت همراه با زور و تهدید و خشونت است. نوع دیگری از سرقت برای زمانی است که فرد وسیلهای مانند اتومبیل را دزدیده و در نهایت آن را یک جا رها کرده است. در اینطور مواقع او متهم به «گرفتن وسیلهی نقلیه بدون رضایت صاحب آن» است. اگر سارقین به یک مغازه وارد شوند و چیزی بدزدند، این عمل «سرقت» نامیده میشود. اما اگر بدون اجازه قانونی، در مغازه را بشکنند و وارد آن شوند و دزدی کنند، «ورود غیرمجاز» هم مطرح میشود.
- «کلاهبرداری»، به دست آوردن پول یا کالا یا خدمات از طریق بیان ادعاهای نادرست در مورد آنها یا خودتان است. در صورتی که مبادله واقعی کالا یا پول صورت نگرفته باشد، مثلا به بانک گفته باشید که نمیتوانید وام را پرداخت کنید، جرم کمتری دارد.
- «تجاوز جنسی» یکی دیگر از واژگان مشکلساز است. در برخی کشورها هرگونه رابطه جنسی با دختری که زیر سن قانونی قرار دارد (چه با رضایت او و چه بدون رضایت او)، تجاوز نامیده میشود. قانون دقیق کشورتان را مورد بررسی قرار دهید.
ساده بنویسید
بسیاری از روزنامهنگاران معتقدند که اضافه کردن صفتها و قیدها به داستان حیات میبخشد. مثلا از «قتل وحشیانه» استفاده میکنند! انگار که قتلها به دو دسته ملایم و وحشیانه تقسیم میشوند! یا مثلا میگویند آمبولانس «با عجله» خود را به محل رساند! گویی آمبولانسها گاهی در مواقع ضروری به آرامی به محل حادثه میروند! معمولا صفتها و قیدها مانع درک مطلب میشوند؛ مگر اینکه دقت متن شما را اضافه کنند؛ مثلا «ماشین قرمز». اگر اسم صحیح را پیدا کنید، به صفتهای زیادی احتیاج نخواهید داشت. برای مثال همهی فریادها بلند هستند. همهی انفجارها بلند هستند. همه جنگها شدید هستند و نیازی به صفت ندارند.
در جملات، فعلها میتوانند بهترین راه حیات بخشیدن به گزارش باشند؛ البته اگر در استفاده از آنها دقت شود و از یک فعل چند بار استفاده نشود!
نقلقول کردن جملات، تنها راه ممکن!
جنایات آنقدر ناگهانی هستند که شما همیشه نمیتوانید برای توصیف آن چیزی که رخ داده است بر صحبت شاهدان و قربانیان و پلیس تکیه کنید. فقط آن چیزی را که میدانید درست است، بهعنوان یک واقعیت گزارش بدهید. بقیهی جملات باید نقلقول شود. مثلا اگر پلیس به شما بگوید که دیشب به مردی در خیابان حمله شده است، میتوانید بدون نقل قول این واقعیت را بیان کنید؛ اما اگر پلیس میگوید که آن مرد تصور میکند که مهاجمان خود را میشناخته است اما مطمئن نیست، باید حتما آن را بهصورت نقل قول بیاورید. نیازی به قرار دادن «پلیس گفت» در سرتاسر گزارش نیست. اما هر زمان که شک داشتید باید این جمله را اضافه کنید. مانند متن زیر:
شب گذشته، مردی ۶۰ ساله خارج از منزلش مورد حمله قرار گرفت. آقای x که یک نجار بازنشسته بوده است، در حال باز کردن درب خانه بوده است که ناگهان به سرش ضربه وارد شده است. پلیس میگوید که مهاجم قبل از فرار با یک چوب بزرگ به سر او ضربه وارد کرده است. آقای x به بیمارستان منتقل شده است و پزشکان شش بخیه به سر او زدهاند. او یک شب در بیمارستان بستری شد اما امروز صبح به خانه خود بازگشت. پلیس میگوید در این حمله هیچ انگیزهای پیدا نکرده است.
در متن بالا از کلمهی «حمله» استفاده شده است که شکی در آن وجود ندارد و خود پلیس هم از آن واژه استفاده کرده است. اگر آنها شخصی را متهم به حمله کردند، باید هر زمان که حمله را توصیف میکنید، از عبارت «اینگونه ادعا شده است که...» استفاده کنید تا مشکلی پیش نیاید. به این علت که متهم احتمالا استدلال خواهد کرد که آن کار را نکرده است و این صرفا یک ادعاست. گزارش شما پس از دستگیری به شرح زیر است:
یک سرباز خارج از زمان وظیفه، به حمله به یک پیرمرد ۶۰ ساله متهم شد. پلیس میگوید دادگاه سرباز امروز برگزار خواهد شد. ادعا میشود که او به آقای x که یک نجار بازنشسته بوده است، حمله کرده است. آقای x پس از حمله به دلیل جراحات وارده به سرش تحت درمان قرار گرفت.
ما از عبارت «ادعا میشود که...» استفاده کردیم چون احتمالا سرباز این ادعا را رد خواهد کرد. ما حقیقت را که سرباز متهم شده است و آقای x به دلیل جراحات وارده به سرش تحت درمان قرار گرفته است، بیان میکنیم. ما این مسئله را که سرباز امروز به دادگاه میرود، به پلیس نسبت میدهیم؛ به این علت که احتمال دارد ولی قطعی نیست.
نظر شما