زمین هم گرد است و هم مسطح! / مقایسه‌های کاذب و بی‌منطق

تهران- ایرنا مدرسه- اگر یک‌نفر می‌گوید دارد باران می‌بارد و فرد دیگر می‌گوید هوا خشک است، وظیفه شما این نیست که هردو روایت را نقل قول کنید. وظیفه شما این است که از پنجره بیرون را نگاه کنید و بفهمید کدام درست می‌گویند. –جاناتان فاستر؛ استاد مطالعات روزنامه‌نگاری

مغالطه هم‌ارزی کاذب زمانی رخ می‌دهد که شخصی به اشتباه ادعا می‌کند که دو یا چند چیز معادل همدیگر هستند، تنها به این دلیل که در برخی از ویژگی‌ها با یکدیگر مشابه‌اند اما در واقعیت تفاوت‌های قابل توجهی بین آن‌ها وجود دارد.

در این مغالطه معمولاً در شباهت‌های چند چیز اغراق می‌شود و تفاوت‌ها نادیده گرفته می‌شوند و می‌توانند برای یکسان‌سازی طیف وسیعی از چیزها، از جمله افراد، گروه‌ها، استدلال‌ها و... به صورت صریح یا ضمنی مورد استفاده قرار بگیرند. این مغالطه در بسیاری از موضوعات به کار می‌رود اما در موضوعات مربوط به مسائل اخلاقی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. از آنجایی که این مغالطه زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد، درک آن بسیار مهم است.

هم‌ارزی کاذب یعنی چه؟

یک مقایسه زمانی نادرست تلقی می‌شود که در استدلال آن راجع به شباهت چند چیز اشتباهی رخ داده باشد. رایج‌ترین علت ویژگی‌های این مغالطه موارد زیر است:

  • هم‌ارزی کاذب در میزان شباهت دو یا چند چیز اغراق می‌کند.
  • هم‌ارزی کاذب در اهمیت میزان شباهت دو یا چند چیز اغراق می‌کند.
  • هم‌ارزی کاذب تفاوت‌های مهم بین دو یا چند چیز را نادیده می‌گیرد.
  • هم‌ارزی کاذب اهمیت تفاوت بین دو یا چند چیز را نادیده می‌گیرد.

توجه داشته باشید که معمولاً در تعیین نادرست بودن یک مقایسه، مقداری ذهنیت وجود دارد. به عنوان مثال در دو موضوعی که مقایسه می‌شود، شخصی که این مقایسه را ارائه می‌دهد ممکن است تفاوت را بداند اما این تفاوت را بسیار کوچک بداند و مقایسه را معقول درنظر بگیرد اما شخص دیگر ممکن است این تفاوت را موجب برهم خوردن مقایسه بداند.

در چنین شرایطی، مغالطه به طرفین بحث بستگی دارد. به طور خاص، بار اثبات این مقایسه بر عهده کسی است که مقایسه را اولین‌بار ارائه می‌دهد. او باید دلیل کافی برای این مقایسه را به مخاطبین ارائه کند. سپس اگر مخالفین ادعا کنند که این مقایسه نادرست است باید برای اثبات ادعای خود شواهدی را ارائه کند.

زمین هم گرد است و هم مسطح! / مقایسه‌های کاذب و بی‌منطق

نمونه‌هایی از مغالطه هم‌ارزی کاذب

یک مثال ساده از مغالطه هم‌ارزی کاذب این است که بگوییم چاقو و دینامیت هردو ابزاری هستند که می‌توانند به عنوان سلاح استفاده شوند، پس اگر به مردم اجازه بدهیم که در فروشگاه چاقو بخرند باید به آن‌ها اجازه بدهیم که دینامیت هم بخرند.

مشکل این استدلال این است که چاقو و دینامیت دارای ویژگی‌های مشترکی هستند (ابزار بودن و داشتن پتانسیل برای استفاده به عنوان سلاح) اما تفاوت‌های قابل توجهی بین آن‌ها در دیگر حوزه‌ها وجود دارد. ممکن است یکی از آن‌ها میزان ایجاد خسارت باشد. به علاوه این مغالطه معمولاً در کنار دیگر مغالطه‌های منطقی و تکنیک‌های بلاغی استفاده می‌شود. به عنوان مثال این مغالطه گاهی همراه با مغالطه حمله شخصی استفاده می‌شود. در این مغالطه شخصی که از آن استفاده می‌کند تلاش می‌کند تا فرد مقابل را بی‌اعتبار کند. به مثال زیر که شاید کمی خنده‌دار باشد توجه کنید:

«شما دارید از شرکت ما انتقاد می‌کنید که اجازه نشت نفت را داده‌است، درحالی که در همان زمان درحال ریختن زباله در پارک بودید!»

در اینجا شخصی که از مغالطه هم‌ارزی کاذب استفاده کرده‌است تلاش کرده است تا دو رویداد را معادل یکدیگر کند (که از نظر مفهومی کمی شبیه هستند اما مرتبه بزرگی آن‌ها بسیار با یکدیگر تفاوت دارد) و به شخص مقابل از این طریق حمله کند. البته گاهی هم ممکن است هدف از این نوع استدلال، منحرف کردن مردم از سیر اصلی مناظره باشد.

استدلال بالا را بر اساس ساختار اساسی اینگونه در نظر می‌گیریم:

«شما [نهاد موردنظر] را برای [رویداد بزرگ] سرزنش می‌کنید، اما ‌[نهاد دیگر] که [کاری نسبتا جزئی/ یا ارتباط ضعیف] انجام داده‌است چه می‌شود!؟»

آیزاک آسیموف، نویسنده‌ای‌ست که درباره گرد بودن زمین تحقیقات مختلفی انجام داده است. او تفکر راجع به گرد یا مسطح بودن زمین در دوران‌های مختلف تاریخی را مقایسه کرده است و مثالی از هم ارزی کاذب را این‌گونه بیان کرده‌است:

«وقتی مردم فکر می‌کردند زمین صاف است اشتباه می‌کردند. وقتی مردم فکر می‌کردند زمین کاملاً گرد است باز هم اشتباه می‌کردند. اما اگر شما فکر می‌کنید که اشتباه کاملاً کروی بودن زمین با اشتباه مسطح بودن زمین برابر است، پس دیدگاه شما از هردوی این دیدگاه‌ها اشتباه‌تر است!»

در این مورد آسیموف به این واقعیت اشاره می‌کند که درحالی که زمین یک کره‌ی کامل نیست اما به کره بودن بسیار نزدیک‌تر است تا یک شکل مسطح. درنتیجه برابر گرفتن این دو اشتباه یک هم‌ارزی کاذب است.

پاسخ دادن به مغالطه هم‌ارزی کاذب

همانطور که بالاتر توضیح دادیم مشکل مغالطه هم‌ارزی کاذب این است که می‌گوید دو یا چند چیز معادل یکدیگر هستند درحالی که اینطور نیست. بر این اساس رویکرد اصلی شما باید مقابله با مقایسه اشتباه باشد. شما می‌توانید این کار را به روش‌های مختلفی انجام دهید:

  • نشان دهید که شباهت بین چیزهایی که هم‌ارز درنظر گرفته شده‌اند، اغراق‌آمیز یا با تأکید بیش از حد است.
  • تفاوت بین چیزهایی که مقایسه شده‌اند را برجسته کنید و توضیح دهید چرا تفاوت‌ها از شباهت‌ها مهم‌تر است.
  • مثال‌های متقابلی ارائه کنید که طبق طبقه بندی فعلی، هم‌ارز مسئله هستند و با مثالی که فرد مقابل آورده در تضاد است.
  • از طرف مقابل بخواهید توضیح دهد که چرا معتقد است این مقایسه درست است و سپس استدلال‌های خود را بیان کنید.

زمین هم گرد است و هم مسطح! / مقایسه‌های کاذب و بی‌منطق

درنهایت هنگام پاسخ دادن به یک معادل سازی نادرست، چند هشدار هم وجود دارد که باید درنظر داشته باشید:

  • هر مقایسه‌ای معادلسازی نیست. می‌توان چیزها را بدون بیان اینکه آن‌ها با یکدیگر برابر هستند مقایسه کرد.
  • هر معادلی، معادل کاذب نیست. یک معادل می‌تواند کاملاً معقول و منطقی باشد.
  • هر مغالطه هم ارزی کاذبی یک مغالطه عمدی نیست. افراد ممکن است بدون اینکه متوجه باشند از این مغالطه استفاده کنند.
  • هم‌ارزی یک مسئله‌ی ذهنی است. همیشه نمی‌توان بصورت دقیق تشخیص داد که درست است یا نادرست.

برای جلوگیری از اینکه خودتان درگیر این مغالطه شوید باید اطمینان حاصل کنید که هر زمان دو یا چند چیز را باهم مقایسه کردید دلایل کافی برای برابر بودن آن‌ها داشته باشید. مطمئن شوید که مقایسه شما معقول است و آن را بصورت کامل به شنوندگان یا فرد مقابل توضیح دهید.

اگر مطمئن نیستید که مثالی که از آن استفاده می‌کنید معقول است یا نه، سعی کنید تفاوت‌های بین آن‌ها را برجسته کنید و از خودتان بپرسید آیا این‌ها باز هم معادل یکدیگر هستند؟

مغالطه تعادل برقرار کردن!

نقل قول جالبی از جاناتان فاستر، استاد مطالعات روزنامه‌نگاری وجود دارد که می‌گوید:

«اگر یک نفر می‌گوید دارد باران می‌بارد و فرد دیگر می‌گوید هوا خشک است، وظیفه شما این نیست که هر دو روایت را نقل قول کنید. وظیفه شما این است که از پنجره بیرون را نگاه کنید و بفهمید کدام درست می‌گویند.»

تعادل کاذب یک مغالطه منطقی است که زمانی رخ می‌دهد که فردی پیشنهاد می‌کند اگر دو یا چند موضع متضاد در موضوع خاصی وجود دارد، پس حقیقت جایی وسط آن‌ها قرار دارد. این مغالطه در رسانه‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد. زمانی که یک واقعه اتفاق می‌افتد و روزنامه‌نگاران تلاش می‌کنند هر دو طرف داستان را به شکلی روایت کنند که انگار هر دو صحیح هستند درگیر این مغالطه شده‌اند.

تعادل کاذب می‌تواند نتیجه‌ی مغالطه‌ی هم‌ارزی کاذب باشد. یعنی هر دو روایت- که متضاد هستند- برابر درنظر گرفته می‌شوند درحالی که یکی از آن‌ها صحیح است. این دو اصطلاح گاهی به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرند اما با یکدیگر تفاوت‌های بارزی دارند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.