تهران- ایرنا مدرسه- مدخل دنیای ویراستاری را شاید بتوان شناخت زبان معیار، الگوهای زبانی و عوامل آسیب زا در زبان عنوان کرد. در دنیای غرق در رسانه‌ی امروز عوامل فرهنگی و اجتماعی باعث شده است مردم بدون هیچ مانعی زبان رسانه‌هایی چون روزنامه‌ها، مجلات و صداوسیما را زبان معیار بدانند؛ با این حجم تأثیرپذیری زبان از رسانه بسیار مهم است که خبرنگاران چه میزان با الگوهای زبانی و دنیای ویراستاری آشناهستند.

زبان، پدیده‌ای تأثیرپذیر است و زبان فارسی تحت تأثیر ساخت‌های زبان‌های بیگانه بیش از حد در حال دگرگونی است؛ در صورتی که بین تثبیت و تحول آن نوعی تعادل برقرار نشود به مرور زبان سلامت خود را از دست می‌دهد.

عوامل فرهنگی و اجتماعی باعث شده است مردم بدون هیچ مانعی زبان رسانه‌هایی چون روزنامه‌ها، مجلات و صداوسیما را زبان معیار بدانند. هر جامعه باید زبان معیاری داشته باشد تا بتواند به عنوان مهم ترین عامل ارتباطی در میان افراد جامعه به کار برده شود. هرچه الگوهای زبانی غیر معیار رواج پیدا کنند، به مرور زمان این الگوها به جای الگوهای معیار پذیرفته می‌شوند؛ در نتیجه زبان از جنبه‌های مختلف معیوب و ناقص می‌شود و اگرچه در ظاهر بتواند به نقش ارتباطی خود ادامه دهد، قواعد آن فرو می‌ریزد و صرف و نحو آن دچار تغییر و اشکال می‌شود.

برای مراقبت از ارکان زبان فارسی و پیشگیری از کاربردهای نادرست آن، باید در اولین مرحله الگوهای زبانی غیر معیار را شناخت و تحلیل کرد.

در قدم بعدی بایستی شیوه‌های کاربرد این الگوهای غیر معیار را در لایه‌های زبان کاوید؛ در مرحله آخر نیز تفاوت گونه‌های گفتاری و نوشتاری را در زبان فارسی بررسی کرد.

در مبانی نظری، بررسی «لایه های زبان»، «تغییرپذیری زبان»، «تناسب زبان با حال و مقام متکلم» و «زبان معیار و معیارسازی» بسیار مهم است.

لایه‌های زبان

همان‌گونه که مطرح شد؛ زبان از لایه‌های مختلفی دارد. شکل‌گیری الگوهای زبانی مختلف به این بستگی‌دارد که لایه‌های آوایی، دستوری، واژگانی و معنایی زبان، چه کاربردی در آن الگو دارند. لایه‌های زبان در برابر عوامل مؤثر، واکنش یکسان ندارند و مقاومت بعضی لایه‌ها از لایه‌های دیگر بیشتر است. معمولاً لایه‌ی واژگان به سهولت تأثیر و تغییر می‌پذیرد و در مقابل دستگاه آوایی زبان بسیار مقاوم است.

لایه‌ی دستور زبان از دو بخش صرف و نحو تشکیل می شود. صرف به بحث تغییرات صوری و نشانه‌های دستوری (مانند نشانه های مفرد و جمع، مذکر و مؤنث، صورت‌های بین اسم‌ها و فعل‌ها...) و نحو به مسائل ساخت جمله و روابط اجزای جمله با یکدیگر یا به طورکلی قواعد جمله‌بندی می‌پردازد.

در لایه‌ی دستور زبان، الگوهای غیر معیار در سطح جمله و کلمه در زبان وارد می‌شود. الگوهایی که می‌تواند زبان را معیوب کند. این الگوها شامل موارد زیر می‌شود:

  • رعایت نکردن تطابق فعل با فاعل در مفرد و جمع؛
  • به کار بردن شکل مجهول فعل به جای معلوم
  • آوردن «را» پس از فعل، به جای آوردن آن پس از مفعول
  • کاربرد نا به جای فعل «داشتن»
  • آوردن صفات نامتناسب با موصوف
  • صرف فعل‌های مرکب به جای بسیط
  • کاربرد اسم مفعول به جای فعل شخصی
  • کاربرد زمان حال به جای گذشته
  • درازنویسی

لایه‌ی دیگر زبان، واژگان است. مجموع واژه‌های «قاموسی» زبان (مانند اسم‌ها و فعل‌ها و صفت‌ها و... مستقل از تغییرات صرفی و نحوی) در این لایه قرار دارند. همین واژگان نیز دو وجه الفاظ و معانی را شامل می‌شوند. به همین جهت مسائل بلاغت کلام را در همین لایه بررسی می‌کنند. در لایه‌ی واژگان هم الگوهای غیر معیاری وجود دارد که در زبان وارد می شود. این الگوها شامل موارد زیر می‌شود:

  • به کار بردن کلمات و اصطلاحات بیگانه که معادلی درخور در زبان فارسی دارند
  • به کار بردن واژگان سره که در همه‌ی طبقات جامعه رواج پیدا نکرده باشد
  • گرته‌برداری
  • کاربرد بیش از حد کلمات مترادف
  • متناسب نبودن لغات و اصطلاحات و به طورکلی زبان، با شخصیت گوینده

این لایه‌ها در عین داشتن روابط متقابل با یکدیگر، هرکدام اصول و قواعدی مخصوص به خود دارند. زبان معیار براصول و قواعد پذیرفته شده‌ی لایه‌های زبان و نیز ارتباط صحیح این لایه‌ها با همدیگر بنا می‌شود. عدول از این اصول و قواعد (الگوها) و تغییر و تحول در آن‌ها باعث دگرگونی‌های کمی و کیفی در ساخت دستگاه زبان می‌شود؛ بنابراین، الگوهای غیر معیار، پس از آسیب رساندن به لایه‌های زبان، در زبان رایج می‌شوند. همان چیزی که به مرور زمان، زبان را به ورطه انحطاط می‌کشاند.

تغییر پذیری زبان

از نظر تاریخی، زبان فارسی در دوره‌های پیشین به دلیل تأثیر عوامل مختلف دگرگون شده است؛ به عبارت دیگر، عوامل فرهنگی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی همواره بر زبان فارسی تأثیر گذاشته‌اند و زبان تحت تأثیر این عوامل هیچ‌گاه ثبات نیافته است و نمی‌یابد.

میزان گستردگی تنوعات و گوناگونی‌های زبان به ساخت درونی یک جامعه، روابط اجتماعی گروه‌های مختلف و... بستگی دارد. همان گونه که همه‌ی گویندگان یک زبان از نظر خصوصیات غیرزبانی (طبقه، سن، جنسیت، قومیت، مذهب و تحصیلات) یکسان نیستند، رفتار زبانی آن‌ها نیز یکسان نیست. به همین دلیل، دنبال کردن روند تغییرات زبانی و تلاش برای حفظ زبان معیار به ویژه در جهان رسانه‌ها ،با جایگاه ویژه خود در میان مردم، اهمیتی دو چندان دارد.

تناسب زبان با حال و مقام متکلم و مخاطب

زبان نظیر دیگر فعالیت‌های اجتماعی، باید با حال و مقام گوینده‌ای که آن را به کار می‌برد و نیز شنونده تناسب داشته باشد؛ به عبارت دیگر زبان نه تنها برحسب خصوصیات اجتماعی افراد، بلکه بر حسب بافت اجتماعی نیز تغییر می‌کند؛ برای مثال یک گوینده‌ی واحد در موقعیت‌های متفاوت و برای مقاصد مختلف، از زبان گونه‌های متفاوتی استفاده می‌کند.

زبان معیار

حال که کمی در مورد تغییرات زبانی و تأثیر و تأثر زبان و الگوهای زبانی از عوامل گوناگون سخن گفتیم؛ به تعریف زبان معیار بپردازیم. در یک تعریف اجتماعی، «زبان معیار» به صورتی از زبان اطلاق می‌شود که افراد یک کشور با لهجه‌ها و گویش‌های مختلف، آن را بهترین و مؤثرترین وسیله‌ی ارتباط در میان خود می دانند. زبان معیار، زبان درس‌خواندگان و تحصیل‌کردگان و زبان آموزشی در مدارس و دانشگاه هاست؛ وسیله‌ی ارتباطی میان افرادی است که در سایر وضعیت‌ها، به لهجه‌های محلی و اجتماعی خود سخن می گویند. این الگوی زبانی نقش وحدت بخشی، اعتباردهندگی و مرجعیت دارد.

منابع معیارسازی یا به عبارت دیگر عناصری که به تعریف و شکل‌دهی به زبان معیار می‌پردازند متعددند. زبان کهن فارسی براساس آثار معتبر، مراجع علمی و دانشگاهی، به خصوص فرهنگستان زبان و ادب فارسی، زبان گفتار و نوشتار امروز طبقه‌ی تحصیل کرده‌ی جامعه، نثرهای معاصر از استادان برجسته ی زبان فارسی که ملاک و معیار نثر فصیح امروزی است و کتاب ها، مقالات و پژوهش‌هایی که در زمینه ی دستور زبان فارسی و درست نویسی نگاشته شده و قبول عام یافته است همگی از منابع اصلی معیارسازی الگوی زبانی در جوامع است.

در این میان مواردی هستند که زبان را از معیار دور می‌سازد. عناصر زبانی متروک و مهجور در سطوح آوایی، صرفی، نحوی و معنایی و شناص قاموسی و دستوری جایگاهی در زبان معیار ندارند.

اصرار در سره‌نویسی، عربی مآبی و عامیانه‌گرایی عناصری مضری هستند که ضعف و ناتوانی زبان را در پی دارند. در مقابل سره‌نویسی، گرته‌برداری از زبان‌های بیگانه از طریق ترجمه، تبلیغات و رسانه‌ها هم زبان را از معیار دور می‌کند.

کاربرد عناصر زبان محلی و محاوره‌ای و اصرار و افراط در آن، استفاده‌ی غیر ضروری از عناصر ادبی و فرازبانی، کاربرد گونه‌های صنفی و سبک‌های اجتماعی در غیر موارد ضروری و بدون تمایز و توضیح، چیزی که در برخی تولیدات رسانه‌ای بسیار رایج است، و شکسته‌نویسی در غیر موارد ضروری از دیگر مواردی است که به زبان معیار آسیب می‌زند.

البته زبان معیار براساس کاربرد آن می‌تواند گونه های آموزشی، علمی، مطبوعاتی، کودکانه و اداری داشته باشد که لازم است اصول سلبی و ایجابی یادشده را دارا باشند.

ویرایش ساختاری– زبانی

خب حالا بیایید وارد دنیای ویراستاری به معنای رایج آن شویم. در این نوشتار اولین دسته بندی ویرایش را که ویرایش ساختاری-زبانی می‌نامیم کمی باهم بررسی خواهیم کرد. این نوع ویرایش بیشتر بر کاربرد درست قواعد دستور زبان، ضوابط زبان، معیار و درست و نادرست در زبان، مسائل بلاغی-سبکی و یکدستی نحو زبان تکیه دارد. مایه‌ی اولیه‌ی آگاهی‌های زبانی، شم زبانی، ذوق، مطالعه‌ی متون درست و آشنایی با انواع خطاهای زبانی است.

خطاهای زبانی-ساختاری را از چند زاویه می‌توان بررسی کرد و اساتید مختلف نظرات متفاوتی را در این زمینه عنوان کرده‌اند؛ اما به طورکلی خطاهای زبانی را در پنج دسته می توان قرار داد؛ خطاهای آوایی، خطاهای واژگانی شامل واژگان بیگانه، کاربرد نادرست واژگان، واژگان عربی در فارسی، خطاهای دستوری (صرفی - نحوی) شامل خطا در جمله، فعل و حرف، خطاهای بلاغی شامل حشو، درازنویسی، تکرار، تتابع اضافات، ابهام و تعابیر نامناسب و خطاهای منطقی و معنایی شامل تناقض‌ها، استدلال نادرست، خلط بحث و....

از این پنج قسم، خطاهای آوایی در گفتار و بقیه در گفتار و نوشتار بروز می کند. خطاهای صرفی، نحوی و واژگانی اغلب در حوزه‌ی ساختار دستوری و ناشی از استفاده از ساخت‌های نادرست زبانی است؛ اما خطاهای بلاغی، منطقی و معنایی به محتوای جمله باز می‌گردد. در هر دو صورت، کاربردهای نادرست و خطا فهم جمله را دشوار و ارتباط و انتقال مؤثر کلام را خدشه‌دار می‌سازد.

در درست نویسی زبان معیار فارسی، شناخت غیر معیارها و خطاهای زبانی و انطباق با الگوهای درست زبانی و اصلاح آنها، بسیار مهم است.

ملاک غیر معیارها خروج از هنجارهای پذیرفته‌ی اهل زبان است. این ملاک ها جز شم زبانی براثر مطالعه‌ی نثرهای معیار و فصیح فارسی، قواعد دستور زبان و صحه‌‎گذاری متخصصان، زبان کهن فارسی براساس آثار معتبر، مراجع علمی و دانشگاهی و گوشزد و تأکید بر رفع این خطا در نوشتار، کتاب‌ها و مقالات استادان برجسته است.